ماهان شبکه ایرانیان

مبتلایان به وسواس فکری (۲)

بخش دوم- رویدادهای بد، خطرناک و ناگوار در زندگی هر کسی اتفاق می‌‌افتد و امری عادی است که بدنبال آن هیجانات منفی متناسب با اتفاق نیز روی می‌‌دهد نکته اینجاست که انسان‌ها همان‌قدر که می‌‌توانند منطقی و عقلانی فکر کنند.

مبتلایان به وسواس فکری (2)

 

مسئولیت‌پذیری افراطی

مشخصه برجسته دیگری که جا دارد به آن پرداخته شود مسئولیت‌پذیری افراطی است. مسئولیت‌پذیری افراطی مبتلایان به وسواس فکری – اجبار را، در شرایط بدهیجانی قرار می‌‌دهد چرا که آنها خود را در حوادثی بد و ناگوار که حتی  خود نقشی در بروز آن نداشته‌اند مسئول می‌دانند و یا نقش خود را بیش از حد برآورد می‌‌کنند و به هر قیمتی  تلاش دارند تا از وقوع احتمالی صدمه و آسیب هر چند ضعیف جلوگیری نمایند.

در بسیاری از موقعیت‌‌های روزمره خود را ناتوان در جلوگیری از وقوع اتفاقات بد نا توان می‌دانند و بی‌دلیل احساس گناه می‌کنند. بنابراین تلاش مداوم دارند تا از همه‌ پیامدهای اعمال خود آگاه بوده و دیگران از عواقب رفتارشان در امان باشند. به گونه‌ای فکر می‌کنند قیم دیگران هستند و اگر از دیگران محافظت می‌کنند و حتی اگر در آن نقشی نداشته باشند خود رامسئول عواقب حوادث منفی و بد می‌دانند.

چند مورد از نمودهای بارز این باور عبارت است از:  مداخله در همه کارهایی که به آنها مربوط نیست  به گردن گرفتن مسئولیت‌‌های دیگران  پرورش فرزندان و همسران بی‌مسئولیت و کم مسئولیت  پرورش فرزندان فاقد تجربه لازم و مهارت زندگی  مداخله بیش از حد افراد پیش برآورد مسئولیت در امور زندگی اطرافیان  مواظبت بیش از اندازه از دیگران نصیحت کردن و تکرار توصیه‌‌های ایمنی برای نزدیکان   مورد سوءاستفاده مالی و کاری قرار گرفتن

برآورد افراطی تهدید و خطر

از مهمترین ویژگی‌های افراد مبتلا به وسواس فکری – اجبار برآورد افراط گونه از تهدید و خطر است چرا که تصورشان بر این که آن را در محیط ناامن و پراضطراب زندگی می‌کنند. آنها بسیار محتاط هستند تا تهدید و خطری متوجه خود، اطرافیان و دیگران نشود.

از این رو آمادگی و توانایی‌‌های خود را افزایش داده تا احتمال وقوع حادثه بد و ناگوار را کم کرده و به صفر برسانند. افراد مبتلا وسواس فکری – عملی برآورد غیر واقع‌بینانه از احتمال بروز خطرات و تهدیدات دارند. گاهی فکر می‌‌کنند که خودشان ندانسته و دانسته به نزدیکان خود آسیب می‌‌زنند.

چند مورد از نمودهای بارز این باورعبارتند از:  تجربه هیجان‌های منفی روزمره عصبیت، غم، اندوه و ...  انجام کارهای پیشگیرانه (پنهان کردن وسایل نوک تیز)

کنترل شدید بر محیط و اطرافیان و کارها

مورد قابل بررسی دیگری در مقوله وسواس – اجبار اهمیت دادن به فکرهاست. افراد مبتلا به وسواس فکری – عملی به فکرهای خود بیش از حد اهمیت می‌‌دهند وجود یا هجوم یک فکر را برابر با عمل به آن فکر می‌دانند و داشتن افکار و تمایلات ناپسند را به اندازه عمل به آنها بد و قبیح می‌‌شمارند.

افکار یا تمایلات پرخاشگرانه نسبت به افراد مورد علاقه و حتی غریبه‌‌ها (کودکان، سالمندان) به معنای مقصر بودن در صدمه و آسیب رساندن به آنان است به این معنا که "من در درون خود خواستار آن هستم". به‌طور مثال داشتن یک فکر کفرآمیز به اندازه انجام همان کار حرام بوده و گناه در پی دارد و یا وجود یک تصویر ذهنی یا فکر ناخواسته جنسی به معنای عمل کردن به آن تصویر ذهنی یا فکر جنسی است.

چند مورد از نمودهای بارز این باورعبارتند از : ترس شدید از افکار، باور کردن افکار بد، سرکوب کردن افکار بد و ناخواسته، مبارزه با افکار بد و ناخواسته، احساس گناه و ترس شدید.

کنترل کردن فکرها

اینکه من نباید افکار ناخوشایند یا عجیب و غریب داشته باشم یا من باید بتوانم ذهنم را از سرافکار ناخواسته رها کنم و حتی وجود افکار به معنای عدم کنترل برخودم است از باورهای ایجاد کننده اضطراب در افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری – اجبار است. اینها از مجازات خود به علت کنترل افکار خود می‌‌ترسند.

کنترل کردن فکرها باعث ازدیاد فکرهای وسواسی و تکرار افکار با شدت و فراوانی بیشتر و تحمل اضطراب های شدیدتر است گاهی مشاهده فیلم‌هایی چون فیلم راز و کمک گرفتن افکار مثبت در مبارزه افکار منفی بیماری افراد را شدت می‌‌دهد. بعنوان مثال فیلمی مانند "فیلم راز" بر اهمیت افکار یک فکر تاکید می‌‌کند و جایگزین کردن فکرهای مثبت نه تنها کنترل بر افکار منفی را کم نمی‌کند به فراوانی آنها می‌‌افزاید.

 

 

برای خواندن بخش اول- مبتلایان به وسواس فکری- اینجا کلیک کنید.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان
تبلیغات متنی