ماهان شبکه ایرانیان

نام و یاد کرد حضرت رقیّه (س) در آثار و منابع کهن تا پایان قرن هفتم

قیام امام حسین(ع) از هنگام حرکت از مدینه تا روز عاشورا و پس از آن تا اسارت خاندان اهل بیت(ع) آکنده از حوادثی مختلف و حزن انگیز بوده که تاریخ، گوشه ای از آن را حکایت کرده است. یکی از این وقایع، نقل شهادت دختری از امام حسین(ع) مشهور به حضرت رقیه(ع) در شهر شام است.

نام و یاد کرد حضرت رقیّه (س) در آثار و منابع کهن تا پایان قرن هفتم

مقدمه

قیام امام حسین(ع) از هنگام حرکت از مدینه تا روز عاشورا و پس از آن تا اسارت خاندان اهل بیت(ع) آکنده از حوادثی مختلف و حزن انگیز بوده که تاریخ، گوشه ای از آن را حکایت کرده است. یکی از این وقایع، نقل شهادت دختری از امام حسین(ع) مشهور به حضرت رقیه(ع) در شهر شام است.

هدف این مقاله، بازخوانی و بازیابی نام و یادکرد حضرت رقیه(ع) در منابع کهن از سده های اولیه تا پایان قرن هفتم است تا روشن گردد با وجود اختلاف ها و تردید ها در وجود و یا نام چنین شخصیتی در قیام امام حسین(ع) و شهادت او در اسیری، علمای گذشته با توجه به قرائن و شواهد تاریخی، اجمالاً وجود دختری خردسال برای امام حسین(ع) و شهادت او را در اسارت پذیرفته اند.

درباره حضرت رقیه(ع) کتاب ها و نوشتارهای متعددی خصوصاً در دوران معاصر نگاشته شده است که محوریت اکثر آنها اشعار، نام و سرگذشت و نحوه شهادت ایشان و یا پاسخ به شبهات است؛ اما رویکرد این مقاله نوعی بازخوانی آثار و منابع کهن برای یافتن گونه ای مؤیدها و مستند ها بر وجود چنین شخصیتی در عاشورا و شهادت او در شهر شام است. علت انتخاب بازه زمانی تا پایان قرن هفتم هم بدین جهت است که این منابع، منابع مصدر هستند و کتب بعد از قرن هفتم تا دوره معاصر اکثراً به این منابع ارجاع می دهند. از این رو اهمیت بازشناسی این منابع روشن می گردد.

نوشتار حاضر به بررسی منابع کهن درباره حضرت رقیه(ع) بر اساس سیر تاریخی می پردازد.

1. قرن دوم هجری (نقل «سیف بن عمیره» صحابی بزرگ امام صادق (ع))

از قدیمی ترین اسناد موجودی که نام حضرت رقیه(ع) در آن ذکر شده، قصیده سوزناک سیف بن عَمیره - از روایان برجسته احادیث امام صادق(ع) - است. نجاشی در کتاب رجالی خود در وصف او می نویسد:

سیف بن عَمیره نخعی کوفی، از امام صادق و امام کاظم(ع) روایت نقل می کند و او دارای کتابی است که جماعتی از راویان از کتاب او نقل روایت می کنند. (نجاشی، 1424: 189)

شیخ طوسی نیز در کتاب رجالی خود او را ثقه و مورد تأیید می داند (طوسی، 1415: 222). میرزا محمد بن علی بن ابراهیم استرآبادی هم در کتاب منهج المقال خود، ایشان را ثقه و از اصحاب امام صادق و امام کاظم(ع) معرفی می نماید (استرآبادی، 1422: 2/141).

در مجموع می توان گفت سیف بن عمیره از اصحاب جلیل القدر دو امام شیعه، از روایان زیارت عاشورا، دارای آثار و مورد تأیید اکثر رجالیون شیعه است. این شخصیت در ذکر مصائب امام حسین (ع) قصیده ای جان سوز دارد که در ابیات آن، دوبار از حضرت رقیه چنین یاد می کند:

وَسکینَةُ عَنْها السَّکینَةُ فارَقَتْ

لَمَّا اَبتَدَیتَ بِفُرقَةِ وَتَغَیرِ

وَ رُقَیةُ رَقَّ الْحَسُودُ لِضَعْفِها

وَ غدا لِیعْذِرَهَا الَّذِی لَمْ یعْذَرُ

وَ لِاُمِّ کلْثُومَ یجِدْ جَدِیدها

لثم عقیبٍ دَمُوعُها لَمْ یکرر

لَم اَنْسِها وَسَکینَة وَ رُقَیةَ

یبْکینَهُ بتَحسُّرٍ وَتزَفُّرٍ

یدْعُونَ اُمهُم البتولة فاطماً

دعوی الحزین الواله المُتَحیرُ

یا اُمَّنا هذا الْحسَینُ مَجدلاً

مُلْقی عَفیراً مثْلُ بَدر مزهر[1]

(طریحی، 1412: 234)

این اشعار را علّامه طریحی[2] در کتاب المنتخب فی جمع المراثی والخطب آورده است.

نویسندگان بعد از ایشان تا معاصران در نقل این اشعار، اکثراً به این متن استناد می کنند. گزارش علامه طریحی در صورت پذیرش، یکی از قدیمی ترین اسنادی به شمار می رود که از حضرت رقیه(ع) نام برده است.

2. قرن پنجم هجری (نقل علی بن ابی القاسم بیهقی در کتاب لباب الأنساب و الألقاب[3])

ظهیرالدین ابوالحسن علی بن ابی القاسم زید بیهقی (490-565) مشهور به ابن فُندُق مورخ و ادیب قرن پنجم هجری و ششم هجری قمری است. ایشان کتاب های متعددی نگاشته که معروف ترین آنها تاریخ بیهقی و لباب الانساب و القاب هستند. بیهقی به نام حضرت رقیه به عنوان یکی از فرزندان امام حسین(ع) چنین اشاره می کند:

أما الحسینیة فهُم من أولاد الحسین بن علی و لم یبق من أولاده إلا زین العابدین و فاطمة و سکینة و رقیّة؛ (بیهقی 1410: 1/34)

 از فرزندان امام حسین(ع) جز حضرت زین العابدین و فاطمه و سکینه و رقیه(ع) باقی نمانده است.

با توجه به این که بیهقی، تاریخ نگاری توانا بوده و به علم انساب نیز تسلط داشته، آوردن نام حضرت رقیه(ع) به عنوان یکی از فرزندان امام حسین(ع) یکی از مهم ترین استنادهای تاریخی برای اثبات چنین فرزندی برای آن حضرت است.

3. قرن ششم (سید بن طاووس در کتاب اللهوف علی قتلی الطفوف)

سید رضی الدین، علی بن موسی بن جعفر مشهور به سید بن طاووس[4] (م664ق) - از علمای بزرگ شیعه - آثاری مهم و اثرگذار نگاشته است. از جمله این آثار، کتاب اللهوف علی قتلی الطفوف[5] است. این کتاب با نام الملهوف نیز شناخته می شود. ایشان در مقدمه کتاب خود، هدف از نگارش این کتاب را داشتن یک مقتل موجز می داند که افراد را از همراه بردن سایر کتاب ها بی نیاز کند (سید بن طاووس، 1414:4). وی قبل از کتاب اللهوف، کتاب مصباح الزائر و جناح المسافر را نیز با انگیزه همراه بودن کتاب موجز در باب زیارات تألیف نموده است (همو: 5).

صاحب اللهوف در باب وداع امام حسین(ع) با همسر و فرزندانش چنین می نویسد:

یا أُخْتَاهْ! یا أُمَّ کلْثُومٍ، وَ أَنْتِ یا زَینَبُ، وَ أَنْتِ یا فَاطِمَةُ، وَ أَنْتِ یا رَبَابُ انْظُرْنَ إِذَا أَنَا قُتِلْتُ فَلَا تَشْقُقْنَ عَلَی جَیباً وَ لَا تَخْمِشْنَ عَلَی وَجْهاً، وَ لَا تقُلْنَ هجْراً؛ (همو: 141)

خواهرم ام کلثوم! و تو ای زینب! و تو ای رقیّه! و تو ای فاطمه! و تو ای رباب! زمانی که من به قتل رسیدم گریبان چاک نزنید و روی نخراشید و کلامی بر زبان نرانید.

ممکن است اشکال شود که مراد از رقیه خواهر امام حسین(ع)، دختر حضزت علی (ع) باشد که با توجه به نقل بیهقی در لباب الانساب و اشعار سیف بن عمیره، فرضیه دختر امام حسین(ع) حضرت رقیه(ع) تقویت می شود.

4. قرن هفتم (عمادالدین طبری، در کتاب کامل بهائی[6])

عمادالدین حسن بن علی بن محمد بن علی بن حسن طبری مازندرانی (م698ق)[7]

از نویسندگان امامی فارسی زبان است که توانست در سایه حمایت های بهاءالدین محمد بن محمد جوینی (م678 ق) کتاب هایی را در دفاع از تشیع پدید آورد. ایشان جریان شهادت دخترکی از امام حسین(ع) را در اسارت این گونه گزارش می کند:

زنان خاندان نبوّت در حالت اسیری، حال مردانی را که در کربلا شهید شده بودند بر پسران و دختران ایشان پوشیده می داشتند و هرکودکی را وعده می دادند که پدر تو به فلان سفر رفته است، باز می آید. تا ایشان را به خانه یزید آوردند. دخترکی بود چهارساله، شبی از خواب بیدار شد و گفت: پدر من حسین کجاست؟ این ساعت او را به خواب دیدم؛ سخت پریشان بود. زنان و کودکان جمله در گریه افتادند و فغان از ایشان برخاست. یزیدخفته بود، از خواب بیدار شد و از ماجرا سؤال کرد. خبر بردند که ماجرا چنین است. آن لعین در حال گفت: بروند سر پدر را بیاورند و در کنار او نهند. پس آن سر مقدّس را بیاوردند و در کنار آن دختر چهارساله نهادند. پرسید: این چیست؟ گفتند: سر پدر توست. دختر بترسید و فریاد برآورد و رنجور شد و در آن چند روز جان به حق تسلیم کرد. (طبری، 1426: 2/179)

اگر چه طبری در این متن اسمی از حضرت رقیه نمی آورد، اما با توجه به قرائن و شواهد، می توان دریافت که مقصود، حضرت رقیه(ع) است.

به هرحال نقل چنین گزارشی در قرن هفتم توسط یک مورخ و متکلم شیعی، حکایت از دسترسی او به منابعی دارد که امروزه موجود نیستند. چنان که محدث قمی در کتاب فوائد الرضویه این گونه می نویسد:

کتاب کامل بهائی، نوشته عماد الدین طبری، شیخ عالم ماهر و خبیر، متکلّم جلیل، محدّث نبیل و فاضل فهّامه، کتابی پرفایده است که در سنه 675 تمام شده و قریب به 21 سال همت شیخ مصروف بر جمع آوری آن بوده، اگرچه در اثنای آن چند کتاب دیگر تألیف کرده است.. .. از وضع آن کتاب معلوم می شود که نُسَخِ اصول و کتب قدمای اصحاب نزد او موجود بوده است. (محدث قمی،1387: 2/111)

با توجه به اعتماد شیخ عباس قمی به صاحب کتاب کامل بهایی، ایشان در کتاب منتهی آلامال عین نقل عماد الدین طبری را - که گذشت – می آورد (همو: 1/317). اگرچه در نفس المهموم جریان شهادت دختر خردسال امام حسین(ع) را با پردازشی خاص و احساسی بیان می کند که امروزه اکثر سخنرانان و مداحان در هنگام ذکر مصیبت حضرت رقیه(ع) آن را بیان می کنند (محدث قمی، 1378: 456).

نتیجه

با توجه به این که در طول تاریخ شیعه، بعضی از کتاب ها و آثار شیعه در حمله ها و آتش سوزی ها از بین رفته یا بر اثر آتش حقد و کینه و تعصب، حقایق گزارش نشده، نمی توان درباره همه وقایع تاریخی قضاوتی مطلق گرا، خواه ایجابی یا سلبی داشت؛ از این رو ناگزیر باید به گزارش های موجود و قرائن و شواهد مراجعه کرد تا به ظن قوی یا اطمینان رسید. جریان وجود دختری برای امام حسین(ع) به نام یا ملقب به «رقیه» نیز از این دسته گزارش های تاریخی است که موافقان یا مخالفان مطلق گرایی دارد. یکی از این قرائن و شواهد، نقل پیشنیان و علمای قرون اولیه است؛ چراکه ایشان به منابع دست اولی دسترسی داشتند؛ از این رو با توجه به اشعار صحابی امام صادق(ع) سیف بن عمیره در رثای امام حسین(ع) و ثقه دانسته شدن او از سوی رجالیان معروف همانند نجاشی و نقل بیهقی در کتاب لباب الانساب و نقل سید بن طاووس در اللهوف و گزارش بدون نام طبری در کامل بهایی می توان اثبات فرضیه وجود دختر خردسالی را برای امام حسین(ع) به نام رقیه تقویت نمود. البته مفروضات دیگر نیز مانند این که رقیه، لقب فاطمه صغرا دختر ام اسحاق باشد نیز می تواند یکی از احتمالات باشد.

در هرحال می توان نتیجه گرفت که بر اساس گزارش های تاریخی و اسناد موجود، اظهار نظر قطعی امکان پذیر نیست؛ اما بر اساس شواهد و کراماتی که از مزار و مرقد منتسب به حضرت رقیه(ع) گزارش شده، معنوی بودن این مکان و انتساب آن به اهل بیت(ع) تقویت می شود (ری شهری،1393: 1/393).

منابع

- استرآبادی، محمد بن علی (1422ق)، منهج المقال فی تحقیق احوال الرجال، قم، موسسة آل البیت(ع) لإحیاء التراث، چاپ اول.

- بیهقی، ابی الحسن علی بن ابی القاسم بن زید الشهیر بابن فندق (1410 ق)، لباب الانساب و الالقاب و الاعقاب، تحقیق: مهدی رجایی، قم، انتشارات نجفی مرعشی.

- تهرانی، آقابزرگ (بی تا)، الذریعة إلی تصانیف الشیعة، نجف اشرف.

- دوانی، علی (1380ش)، مفاخر اسلام، تهران، انتشارات امیر کبیر.

- سید بن طاووس (1414ق)، اللهوف علی قتلی الطفوف، تحقیق: شیخ فارس تبریزیان (حسّون)، قم، انتشارات اسوه.

- طبری، عمادالدین (1426ق)، کامل بهایی، ترجمه: محمد شجاع فاخر، قم، المکتبة الحیدریة.

- طریحی، فخر الدین (1412 ق)، المنتخب فی جمع المراثی والخطب، بیروت، مؤسسة الاعلمی.

- طوسی، ابوجعفر محمد بن حسن بن علی (1415ق)، رجال الطوسی، قم، نشر جامعه مدرسین، چاپ اول.

- قمی، شیخ عباس (1378ش)، نفس المهموم، قم، انتشارات بصیرتی.

- -------------------- (1379ش)، منتهی الآمال، قم، چاپ مؤسسة انتشارات هجرت.

- -------------------- (1387ش)، الفوائد الرضویة، قم، چاپ مؤسسة انتشارات هجرت.

- محمدی ری شهری، محمد (1393ش)، دانشنامه امام حسین(ع)، قم، انتشارات دارالحدیث.

- نجاشی، احمد بن علی (1424ق)، فهرست اسماء مصنفی الشیعه (رجال النجاشی)، تصحیح: موسی شبیری زنجانی، قم، انتشارات جامعه مدرسین.

پی نوشت ها:

[1] آرامش از سکینه جدا شد چون که او از امام خود جدا گردید. حضرت رقیه کسی بود که حسودان برای ضعف و ناتوانی اش دل سوزاندند. این عده فردای قیامت مجبور به عذرخواهی از او می شوند، هرچند که هیچ عذری برای آنها وجود ندارد... حضرت ام کلثوم نیز هر لحظه صورت اشک آلودش را با پارچه ای پاک می کند... من هیچ گاه ام کلثوم و سکینه و رقیه را فراموش نمی کنم که برای امام حسین با آه و ناله حسرت گریه می کردند... آنها مادرشان حضرت فاطمه(ع) را با حال محزون و سرگردان و حیران صدا می زدند... آنها با مادر خود چنین می گفتند: «ای مادر! این حسین فرزند توست که همچون ماه روشن به روی خاک افتاده و در خاک و خون غلتیده است.

[2] محقق بزرگ فخرالدین بن محمد علی بن احمد طریحی ساکن نجف و طریح نام قبیله او بوده است. نسب شریفش به حبیب بن مظاهر اسدی برمی گردد. ایشان در علوم مختلف مانند فقه، اصول، رجال و درایه، لغت و ادب، حدیث، اخلاق، ریاضی و تفسیر و… صاحب تألیف است. وی آثار علمی متعددی دارد که از جمله مهم ترین و برترین آثار او کتاب مجمع البحرین در علم لغت به شمار می رود. این محقق بزرگ، از علمای برجسته و از پارسایان وارسته قرن یازدهم بود که در سال 1085ق در رماحیّه، واقع در عراق وفات یافت. (آقابزرگ تهرانی، اعیان الشیعه، ج8، ص395)

[3] این کتاب در سال 558 تألیف شده و در باب انساب سادات است. این اثر توسط انتشارات آیت الله نجفی مرعشی(ره) در دو جلد به کوشش مهدی رجایی در 1410ق در قم به چاپ رسیده است.

[4] رضی الدین علی بن موسی بن طاووس، معروف به سید ابن طاووس در تاریخ 589 ه.ق در حِله، یکی از شهرهای عراق متولد شد. او از علمای شیعه و نویسندگان سده هفتم هجری است. نسب سید ابن طاووس از جانب پدر به حسن بن علی و از جانب مادر به حسین بن علی می رسد و به سبب سجایای اخلاقی بسیار، تقوا و مراقبه فراوان، حالات عرفانی و کراماتش به «جمال العارفین» معروف است.

[5] ترجمه: آه های سوزان بر کشتگان بیابان.

[6] مشهورترین اثر عمادالدین، کامل بهائی است. وی این کتاب را در اصفهان به پاس تجلیل و احترامی که بهاءالدین صاحب دیوان از او به عمل می آورده، برای او تألیف و به نام او موسوم کرده است. این کتاب به فارسی است. مؤلف در مدت دوازده سال مشغول تألیف آن بود، مقدمه کتاب با برشماری عقاید شیعه و اوصاف شیعیان آغاز می شود و در 28 باب به سامان می رسد...در باب بیست و هشتم در خروج امام حسین (ع) از مکه است. برخی از مطالب تاریخی و نکات کلامی در این کتاب دیده می شود که منحصر به آن می باشد و منشأ و منبعی هم برای آن ها ذکر نکرده است. دیگر از ویژگی های این کتاب، بهره گرفتن از آثار ضد اموی و نویسندگان محب اهل بیت(ع) است که برخی از آن آثار از بین رفته اند؛ مانند کتاب های حاویت فی مذمات المعاویه و مثالب بنی امیه. (دوانی، علی، مفاخر اسلام)

[7] گفتنی است نباید صاحب کامل بهایی را با عمادالدین، محمد بن علی طبری، صاحب کتاب بشارة المصطفی لشیعة المرتضی که تا سال 553 زنده بوده، اشتباه گرفت.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان