تاثیر ویرانگر تحقیر در زندگى کودک

تحقیر شدن در کودکی باعث بروز پیامدهای ناگواری در بزرگسالی می‌شود. برخی از والدین فکر می‌کنند که با تحقیر و آزارهای کلامی کودک، می‌توانند تربیت درستی انجام دهند و از این طریق اشتباهات کودک را به او بفهمانند.

تاثیر  ویرانگر تحقیر در زندگى کودک

د‌کتر پروانه صفایی مقد‌م - روانشناسی بالینی

 

تحریریه زندگی آنلاین : تحقیر شدن در کودکی باعث بروز پیامدهای ناگواری در بزرگسالی می‌شود. برخی از والدین فکر می‌کنند که با تحقیر و آزارهای کلامی کودک، می‌توانند تربیت درستی انجام دهند و از این طریق اشتباهات کودک را به او بفهمانند. ولی حقیقت این است که تحقیر کردن یکی از بدترین روش‌های تربیتی است که اثرات مخربی در کودک می‌گذارد.

 بیشتربخوانید:

انواع گوشه‌گیرى در کودکان

نمونه‌هایی از تحقیر کودکان

در بسیاری مواقع والدین رفتارهای خود را تحقیرآمیز نمی‌دانند و با خود تصور می‌کنند که با این رفتارها در حال تربیت فرزندان خود هستند. در ادامه نمونه‌هایی از رفتارهایی که باعث تحقیر کودک می‌شوند را نام برده‌ایم:

 مقایسه کردن او با دیگران

 سرزنش کودکان در جمع

 صداکردن کودک با لقب‌های نامناسب و توهین آمیز

 سلام نکردن به کودک و جواب سلام او را ندادن

 تذکر و سرزنش‌های مداوم

 قطع کردن حرف کودک

 پوزخند زدن به کودک

 توقعات بیش از حد از کودکان

 

تحقیر کردن در هر سن و سالی می‌تواند مشکلات بسیار زیادی برای افراد ایجاد کند، ولی این رویه در دوران کودکی اثرگذاری بیشتری دارد:

با توجه به تحقیقاتی که صورت گرفته، مشخص شده است که یک انسان در 10 سال اول زندگی خود حدودا 150 بار تحقیر می‌شود. بیش‌تر پیام‌های تحقیر‌آمیز شامل بکن‌نکن، تو هیچی نمیشی، شلخته، بی‌عرضه، خنگ، بی‌شعور، بی‌مسئولیت، دست و پا چلفتی، برو نرو، حرف نزن، نخور، بشین‌نشین، دست بزن دست نزن و به جز خراب‌کاری کار دیگه‌ای بلند نیستی و ... می‌باشد.

باید بدانید که در همه موارد خانواده هم مقصر نیست، ولی درجه اول خانواده می‌باشد. در درجه‌های بعدی دوستان و معلمان می‌باشندکه این حقارت را به ذهن کودک وارد می‌کنند، البته باید بدانید که برخی از والدین از روش تحقیر کردن برای تلنگر زدن به کودک استفاده نموده و سعی می‌کنند تا با این روش کودک خود را وادار کنند بیش‌تر تلاش کند. در روایت‌های بسیار زیادی آمده است که باید به کودکان احترام بگذارید که یکی از این روایت‌ها از حضرت امام علی علیه‌السلام می‌باشد که می‌فرمایند: «در خانواده خود با کودکان عطوف و مهربان و با بزرگ‌تر‌ها محترم باش» و در همین راستا پیامبر اکرم (ص) می‌فرمایند: «به بزرگسالان احترام کنید و نسبت به کودکان خود ترحم و عطوفت نمایید».

 

 تحقیر در دوران کودکی

در واقع بسیاری از والدینی که کودکان خود را سرزنش می‌کنند و آن‌ها را حقیر می‌کنند در دوران کودکی توسط والدین‌شان تحقیر شده‌اند. این افراد در گذشته خود در معرض رفتار‌های خشونت‌آمیز و تحقیر‌کننده والدین بوده‌اند. برای همین به طور ناخودآگاه این روش را برای فرزندان‌شان هم اجرا می‌کنند. اگر جزء والدینی هستید که در گذشته تحقیر شده‌اید، بهتر است به یک روانشناس و مشاور مراجعه کنید تا گذشته شما به صورت ناخودآگاه دوباره تکرار نشود و بتوانید کودکان خود را به خوبی تربیت کنید.

 بیشتربخوانید:

نقش والدین در برطرف کردن گوشه‌گیرى کودکان

افسردگی در کودکان را جدی بگیرید!

 ویژگی‌های فردی

یکی از دلایل دیگری که والدین به تحقیر کردن کودکان‌شان می‌پردازند ویژگی‌های شخصیتی والدین می‌باشد. این والدین بسیار خودشیفته‌اند و خودشان را بالا تر از بقیه می‌دانند و در بیش‌تر موارد این افراد دچار افسردگی‌های مزمن هستند و مشکلات بسیاری را به کودکان خود انتقال می‌دهند که یکی از آن‌ها تحقیر کردن می‌باشد.

 

 نا آگاهی

بسیاری از والدین از سبک‌های فرزند پروری اطلاعی ندارند و فکر می‌کنند می‌توانند با تحقیر کردن کودک او را وادار کنند تا بهتر از دیگران عمل کند و این روش را یکی از روش‌های درست فرزند‌پروری می‌دانند. معمولا این والدین از عواقب تحقیر کردن کودک آگاهی ندارند و نمی‌دانند در آینده ممکن است چه مشکلاتی را برای فرزندان‌شان به وجود بیاورند. اگر از روش‌های درست فرزند‌پروری اطلاعی ندارید، توصیه می‌کنیم به کسب اطلاعات در این مورد بپردازید، زیرا ممکن است به دلیل عدم آگاهی اشتباهاتی را در این مرحله انجام بدهید که این اشتباهات در آینده کودک شما تاثیرات منفی می‌گذارند. عدم آگاهی از شیوه‌های صحیح تربیتی می‌تواند پیامدهای منفی در بزرگسالی ایجاد کند.در بسیاری از موارد والدین رفتار‌های خود را تحقیر‌آمیز نمی‌دانند، ولی ممکن است با رفتار‌های خود به کودک‌شان آسیب برسانند و روحیه آن‌ها را آزرده کنند. این رفتار‌های تحقیر‌آمیز شامل مقایسه کردن فرزندان با دیگران، سرزنش کردن کودک در جمع، با تحقیر صدا زدن کودک، بی‌توجهی به کودک در جمع و نادیده گرفتن او، پریدن به میان حرف کودک و سرزنش کردن‌های مداوم می‌باشد.

 

 چگونه کودک در معرض آزارهای کلامی قرار می‌گیرد؟

شما ممکن است کودک را با چنین رفتارهایی مورد آزار و خشونت کلامی قرار بدهید‎:

 کودک را تحقیر کنید و اسامی و عناوین تحقیرکننده‌ای را به او نسبت بدهید؛ مثلا کودک را احمق، بی‌عرضه، زشت، لاغرمردنی یا چاق بنامید.

 پشت‌سر کودک بدگویی کنید؛ مثلا به والد دیگرش از رفتارهای او با لحن و کلام آزاردهنده انتقاد کنید؛ در حالی‌که او صدای شما را می‌شنود.

 وجود و هویت او را با نفرین یا آرزوهای بد زیر سوال ببرید. مثلا بگویید «کاش اصلا تو را به دنیا نمی‌آوردم» یا «باید بچه دیگران می‌شدی»؛ چنین گفته‌هایی در کودک این احساس را ایجاد می‌کند که کسی او را نمی‌خواهد.

 تهدید به کتک‌زدن یکی از بدترین روش‌های خشونت و آزار کلامی است. گفتن جمله‌های تهدیدآمیزی مثل «الان حسابت را می‌رسم» یا«صبر کن پدرت بیاید» و قرار دادن کودک در موقعیت ناامنی و ترس خشونت‌آمیز است.

 ایجاد احساس گناه و متهم کردن کودک با گفتن جمله‌هایی مثل «اگر تو را نداشتم زندگی‌ام بهتر بود» و یا «وجود تو دردسر است» یا «اگر بهتر رفتار می‌کردی خواهرت را هم دچار مشکل نمی‌کردی» همگی تهدیدآمیز و نشانه آزارهای کلامی هستند.

 متلک انداختن به کودک با گفتن جمله‌ای مثل «چقدر باعرضه‌ای» در موقعیتی که کودک نتوانسته کاری را به درستی انجام بدهد یا کودک را باهوش خطاب کردن وقتی او نمره‌های خوبی نگرفته خشونت کلامی به حساب می‌آید. کودک به راحتی معنای ضمنی حرف شما را می‌فهمد. ‏

 

  دلایلى که والدین از این روش استفاده می‌کنند

طبق تحقیقات انجام شده دلایلی که والدین رو به این روش می‌آورند را می‌توان در سه دسته تقسیم‌بندی کرد. بسیاری از والدینی که کودکان خود را مدام تحقیر می‌کنند، خود در گذشته در معرض رفتار‌های خشونت‌آمیز و تحقیرکننده  والدین‌شان قرار گرفته‌اند. به همین سبب به صورت ناخواسته و ناخودآگاه سعی در جبران عقده‌های خود به شیوه نامناسب تربیتی دارند. ممکن است والدین شخصیتی خود شیفته و یا همه‌چیزدان داشته باشند و یا حتی دچار اختلالاتی همچون افسردگی باشند و این مشکلات را به صورت تحقیر به کودک خود منتقل کنند. والدینی نیز هستند که از سبک‌های درست فرزندپروری اطلاعی ندارند و فکر می‌کنند تحقیرکردن روش درستی برای تربیت است و از عواقب تحقیر برای کودک‌شان مطلع نیستند.

 والدینی که به یکدیگر به راحتی توهین، تحقیر و فحاشی می‌کنند در واقع کودک را نیز مورد خشونت کلامی خود قرار می‌دهند. در یک مطالعه در دانشگاه مریلند مشخص شده است کودکانی که شاهد خشونت‌های کلامی والدین خود نسبت به یکدیگر هستند بیشتر دچارافسردگی، اضطراب و مشکلات شخصیتی می‌شوند. اولین و مهم‌ترین آسیب، کاهش عزت و اعتماد به نفس است. هر چقدر عزت نفس کودک پایین‌تر باشد امید و آرزو‌های او دچار نقصان می‌شود و این‌گونه کودکان در برقراری ارتباط با دیگران به مشکل خواهند خورد و در بزرگسالی به این باور خواهند رسید که قادر به انجام هیچ کاری نیستند. دومین مورد که می‌توان به آن اشاره کرد افسردگی است. تحقیقات در این زمینه نشان داده است که تحقیر مدام و سرزنش کودک امکان بروز افسردگی را در بزرگسالی افزایش خواهد داد.

بیشتربخوانید:

چرایی گوشه‌گیری در کودکان

سومین عارضه کم‌رویی و خجالتی بودن است که ممکن است در این گونه کودکان دیده شود مقایسه شدن کودک با دیگران، جدی نگرفته شدن از سوی والدین از جمله اموری هستند که به خجالتی شدن فرزندان منجر می‌شود.

چهارمین اثر تحقیر و  سرزنش مدام کودک تأثیرات منفی است که بر شخصیت آن‌ها دارد و موجب ایجاد یک شخصیت ناسازگار می‌شود. کودکی که تلاش می‌کند در مقابل شما بایستد و مقابله به مثل کند.

پنجمین نکته آن است والدینی که به منظور کنترل رفتار کودک آن‌ها را مورد سرزنش، تحقیر و تنبیه بدنی قرار می‌دهند منتظر بروز رفتار‌های خشونت‌آمیز در کودکان خود باشند. در واقع این کودکان از شیوه رفتاری والدین خودشان برای رفتار با دیگران استفاده می‌کنند.

ششمین پیامد، کودکانی که در خانواده به خصوص در برخورد با والدین تحقیر و سرزنش می‌شوند و اعتماد به نفس‌شان کاهش می‌یابد، دارای اعتماد به نفس پایینی هستند و در مقابل خواسته‌های دیگران جرأت نه گفتن را از دست می‌دهند.

 

 آثار مقایسه تحقیر کردن کودکان

به این موارد توجه بفرمایید:

 آن دوستت نصف تو قد دارد، اما عالی بازی می‌کند!

 فقط مشغول بازیگوشی و خنده هستی!

 حیف آن هزینه و زمانی که برای تو متحمل می‌شوم!

 و...

این حالت به ویژه در والدینی که مقداری عصبی هستند به مراتب بیشتر دیده می‌شود و به ویژه در موضوع تحصیل بسیار پر رنگ است:

 علی را ببین! تا درس‌هایش تمام نشده، از اتاقش بیرون نمی‌آید.

 وقتی نیکان را می‌بینم حسرت می‌خورم که ای کاش پسر من هم مثل او درسخوان بود.

 نمرات ملیکا روز به روز بهتر می‌شود، ولی تو فقط در جا می‌زنی.

و در سایر موضوعات هم به همین ترتیب:

 مرا دِق می‌دهی تا یک لقمه غذا بخوری؛ از نرگس یاد بگیر که چقدر خوب غذایش را می‌خورد و مادرش را حرص نمی‌دهد.

 دیدی اتاق مبینا چقدر مرتب بود؟ اما تو چی!

 واقعا آدم کیف می‌کند وقتی رفتار مؤدبانه الهام را می‌بیند؛ هم‌سن توست!

کارشناسان حوزه آموزش در رابطه با آثار سوء این گونه برخوردها به شدت نگران هستند. اساسا مقایسه، ضربات شدید روحی برای فرزندان را به دنبال دارد؛ آنها پیوسته قربانی این رویکرد آسیب‌رسان از جانب والدین خود می‌شوند.

وقتی کودکان را مقایسه می‌کنید، هورمون کورتیزول (هورمون استرس تولید شده در غده آدرنال) در بدن آنها بیش از حد متعارف افزایش می‌یابد و رفته‌رفته استرس به بخشی از وجود آنها تبدیل می‌شود. ادامه این روند، بنیان‌های اعتماد به نفس کودکان را نیز از بین می‌برد و او برای همیشه خود را در مقایسه با دیگران، حقیر و ناتوان خواهد دانست. افزایش بی‌رویه این هورمون در دراز مدت می‌تواند به انباشت چربی دور شکم منجر شود.

شاید اگر والدین می‌دانستند که چه سلاح خطرناکی را به سمت فرزندان خود نشانه گرفته‌اند هرگز این‌گونه رفتار نمی‌کردند.

 در جریان تربیت فرزندان تاریک‌ترین لحظات برای والدین زمانی شکل می‌گیرد که آنها از تفکر و تامل فاصله گرفته و اسیر خشم و هیجان می‌شوند.

 بیشتربخوانید:

اضطراب اجتماعی در کودکان

 مقایسه کودکان با هم چه عواقبى دارد؟

 مقایسه، اعتماد به نفس آنها را به شدت خدشه‌دار کرده و باعث می‌شود احساس حقارت کنند. با وجود این، بسیاری از والدین وقتی می‌بینند فرزندشان به خوبی بچه‌های دیگر نیستند، دست از مقایسه‌ کردن نمی‌کشند و مدام کودک‌شان را با کودکان دیگر در کفه ترازوی سنجش و مقایسه قرار می‌دهند. به خود بقبولانید که فرزند شما، موجودی مستقل و آزاد است که راه رشد و شیوه زندگی خودش رادارد و خواهد داشت. بعضی‌ها، این اصل را همان روزی که روی صفحه مانتیور سونوگرافی، جنسیت کودک‌شان معلوم می‌شود، می‌پذیرند. این کودک قرار نیست همه خواسته‌های شما را مو به‌ مو اجرا کند؛ همان‌طور که شما، خواسته‌های والدین‌تان را مو به‌ مو انجام ندادید، بنابراین با این رفتار و حرکت با دست خود به فرزندتان آسیب نرسانید.

 سرزنش کودک در جمع چه عواقبى دارد؟

کسانی که از کودکی شخصیت‌شان تحقیر شده و با داد و فریاد، فحش، بد و بیراه و سرزنش بزرگ شده‌اند و شبکه ارتباطی خانواده آنان ناسالم بوده است، در بزرگی در مقابل افراد متمکن، زورگو و قلدر سر فرود آورده و به بیگانه دل باخته‌اند، اما کسانی که با عزت نفس پرورش یافته‌اند، همواره در مقابل کسانی که خواسته‌اند آنان را تحقیر کنند و یا هویت دینی و یا فرهنگی را از آنان بگیرند، ایستادگی کرده‌اند.

بعضی خانواده‌ها با برخوردهای خشن و بی‌اعتبار کردن بچه‌ها و بعضی از مربیان در محیط‌های آموزشی با برچسب‌های بد، آنها را از کلاس طرد کرده و با طعنه، سرزنش، تحقیر، مسخره کردن، نمره کم دادن، تحت فشار قراردادن و در جمع، آبرو ریزی کردن، موجب فشار شدید روحی کودک می‌شوند و او را به پرتگاه سقوط می‌کشانند.

 

 مناسب‌ترین راه برخورد با افراد تحقیر‌کننده

چگونه با افرادی که شما را به لحاظ اجتماعی تضعیف می‌کنند کنار بیایید؟

این چیزی است که به آن تضعیف اجتماعی می‌گویند و گرچه ممکن است در نگاه اول بی‌ضرر به نظر برسد، اما می‌تواند باری احساسی را به دوش شما تحمیل کند. به خصوص اگر از افرادی باشید که از مجادله پرهیز می‌کنید، ممکن است به خودتان شک کنید.

شاید این راهکارها به کمک‌تان بیاید

 به دنبال نشانه‌ها باشید

پیش از هر چیز، مطمئن شوید که واقعا با تضعیف اجتماعی سر و کار دارید. ممکن است طرف مقابل تنها سخنی ابلهانه گفته باشد. مثلا زمانی یکی از دوستانم برایم تعریف کرد که چه اندازه توانسته در هزینه‌های مراسم عروسی صرفه‌جویی کند و من در پاسخ گفتم که عروسی «ارزان» [با اصطلاح cheap که دو معنی دارد] چیز بدی هم نیست، البته بلافاصله از حرف ناجوری که زده بودم پشیمان شدم، چرا که بیشتر شبیه تمسخر بود تا تایید حرف دوستم.

صادقانه بگویم، من اشتباه کرده بودم، ولی هیچ انگیزه بدی در کار نبود، اما در تضعیف اجتماعی انگیزه اصلی مشخصا «تضعیف» است.

مطالعه‌ای که در ژورنال رفتارهای سازمانی منتشر شده است تضعیف اجتماعی را این‌گونه توصیف می‌کند:

رفتارهایی که هدف آن‌ها از بین بردن قابلیت ایجاد و نگهداری روابط مثبت میان افراد، ممانعت از پیشرفت‌های شغلی و خدشه‌دار کردن اعتبار افراد باشد، تضعیف اجتماعی نامیده می‌شوند.

در اساس تضعیف اجتماعی از توصیف‌های منفی برای تضعیف اهداف فرد یا کوچک نمایاندن موفقیت‌هایش استفاده می‌کند. افرادی که چنین کاری می‌کنند، ویژگی‌های مشخصی هم دارند:

 این کار را با دیگران هم می‌کنند: شما تنها کسی نیستید که مورد حمله قرار می‌گیرید.

 در حضور آن‌ها حس تدافعی دارید: دائم احساس می‌کنید که باید چیزی را به آن‌ها ثابت کنید و البته نمی‌دانید که چرا!

 آن‌ها مدام در حال قضاوت کردن دیگران هستند: دوست دارند در مورد اطرافیان و سبک زندگی آن‌ها شایعه درست کنند و در عین حال با هنرمندی شایعه و قضاوت را با هم ترکیب می‌کنند.

 آن‌ها در تعارف و تعریف‌های طعنه‌آمیز استادند: غالب تعریف‌های آن‌ها هم برخورنده است.

 در تعریف از خودشان زیاده‌روی می‌کنند: آن‌ها خودشان را افرادی حمایت‌کننده، مراقب و مربی جا می‌زنند.

 آن‌ها شما را وسوسه می‌کنند: آن‌ها با پیشنهاد جایگزین‌های اغواکننده، شما را از هدف‌تان دور می‌کنند. زمانی که سعی می‌کنید به یک رژیم غذایی پایبند بمانید، شما را مجبور به خوردن غذای ناسالم می‌کنند. زمانی که سعی دارید پول پس‌انداز کنید، شما را به ریخت‌وپاش دعوت می‌کنند.

دانستن دلیل رخ دادن این تضعیف‌ها می‌تواند به شما کمک کند که مناسب‌ترین تصمیم را در برابر آن‌ها اتخاذ کنید.

 

 صریح و صادق باشید

در بیشتر مواقع ارتباط برقرار کردن باید اولین خط دفاعی شما باشد. طرف مقابل شما ممکن است خودش هم نداند که در حال تضعیف شما است. زمانی که من فهمیدم که والدینم نگران وضعیت من در یک شهر جدید هستند راه ارتباط با آن‌ها را پیدا کردم. برنامه‌هایم را برای آن‌ها شرح دادم و گفتم که به همه چیزهایی که آن‌ها نگرانش هستند فکر کرده‌ام. به علاوه به آن‌ها گفتم که به حمایت‌شان نیاز دارم. از همان لحظه تضعیف متوقف شد و آن‌ها به بزرگ‌ترین حامیان من تبدیل شدند.

توضیح دادن به دوستان و اطرافیان در مورد اهداف‌تان، اهمیتی که این اهداف برای شما دارد و تاثیر نظرات آن‌ها بر شما می‌تواند به آن‌ها هم کمک کند که درک بهتری از موقعیت داشته باشند. ارتباط برقرار کردن به ویژه زمانی که در محیط کار تضعیف می‌شوید اهمیت به‌سزایی دارد.

در اولین مرحله شما می‌توانید با یک مکالمه ساده وضعیت را برای طرف مقابل شرح دهید. به عنوان مثال اگر شما را به جلسه‌ای دعوت نکرده‌اند، می‌توانید به سراغ فرد موردنظر بروید و بگویید که مطمئن هستید این اتفاق سهوا رخ داده و از او بخواهید در موارد بعدی حتما شما را هم دعوت کند. داشتن چنین تعاملاتی باعث می‌شود که طرف مقابل را نسبت به موارد مشابه بعدی حساس کند.

البته رک و راست به سراغ اصل مطلب رفتن لزوما در همه موارد جواب نمی‌دهد. اگر طرف شما رفتار تهاجمی نداشته باشد ممکن است به سادگی مظلوم‌نمایی کرده و از شما بپرسد که چرا این‌گونه تهاجمی رفتار می‌کنید. اگر کمی صراحت به کار نیامد راه‌های دیگری هم وجود دارد.

 

تحقیر کردن نوجوان

حقارت احساسی عمیق و ریشه‌ای در وجود شخص می‌باشد. هرگونه توبیخ و تنبیه نوجوان به منزله تحقیر کردن شخصیت او است و به هرشکلی با نوجوان برخورد شود، مجموعه رفتارهای وی در آینده شکل می‌گیرد. نوجوانی که احساس حقارت دارد، اختلالات روانی مانند افسردگی، عزت‌نفس پایین و اقدام به خودکشی را تجربه می‌کند. اگر دائما با رفتارهای توهین‌آمیز با نوجوان خود برخورد می‌کنید و او را مورد ضرب و شتم قرار می‌دهید، در حقیقت فردی را تربیت می‌کنید که در آینده‌ای نه چندان دور به تحقیر کردن دیگران خواهد پرداخت و بزهکاری را به شکل کاملا بارزی به نمایش خواهد گذاشت.

 

 رفتارهای تحقیر‌آمیز با نوجوان

تحقیر کردن نوجوان می‌تواند به شکل‌های مختلفی صورت گیرد. گاهی یک نگاه یا حرف ساده نیز می‌تواند به منزله تحقیر کردن نوجوان باشد. رفتارهای زیر می‌توانند از جمله مهم‌ترین رفتارهای تحقیر‌آمیز با نوجوان باشند که اثرات منفی زیادی برای آن‌ها دارند.

 

 برچسب زدن

هیچگاه از الفاظ منفی و تحقیر‌آمیز برای تعریف نوجوان خود استفاده نکنید. اگر در موقعیت‌های مختلف فرزند خود را با برچسب‌های منفی همچون «تن‌پرور، تنبل، بی‌خیال و…» مورد خطاب قرار دهید، خواسته یا ناخواسته در حال لطمه زدن به عزت‌نفس او هستید.

 

 انتقاد کردن در حضور دیگران

هر فردی دوست دارد در حضور دیگران خوب به نظر برسد و ویژگی‌های خود را بزرگ‌نمایی کند. انتقاد کردن از نوجوان آن هم در حضوردیگران باعث می‌شود او در جمع خجالت بکشد و اعتماد به نفس خود را از دست بدهد.

 

 حرف‌های کنایه‌آمیز

گفتگو کردن با نوجوانان به طور مستقیم و بدون استفاده از کلمات کنایه‌آمیز مانع از ایجاد سوءتفاهم می‌گردد. وقتی به طور غیرمستقیم به رفتار نادرست نوجوان اشاره می‌کنید و جملات کنایه‌آمیز استفاده می‌نمایید، جنگ و دعوا شکل می‌گیرد. در این حالت هیچ‌گاه پند و اندرز شما موثر واقع نمی‌شود، چرا که نوجوان عادت کرده است حرف‌های کنایه‌آمیز شما را بشنود. به همین دلیل نصایح خیرخواهانه والدین را به عنوان کنایه و تحقیر تلقی می‌کند.

 

 تاثیرات نامطلوب تحقیر نوجوان

اینکه والدین و اطرافیان نوجوان چه پیامی به او انتقال می‌دهند، در ساخت ابعاد شخصیت نوجوان تاثیر بسیار زیادی دارد. خودارزشمندی و داشتن تصویر ذهنی مثبت نسبت به خود و توانمندی‌های خویش در نوجوان وقتی ممکن است که از جانب دیگران مورد پذیرش قرار بگیرد. نوجوانانی که مدام از جانب اطرافیان تحقیر می‌شوند از اعتماد به نفس پایینی برخوردار می‌باشند و سلامت روانی آنان تهدید می‌گردد.

این مسئله به مرور باعث می‌شود که آن‌ها خود را به حدی بی‌ارزش بدانند که فکر کنند وجودشان برای هیچ‌کس اهمیت و ارزشی ندارد. احساس حقارت آن‌چنان در وجود آن‌ها ریشه می‌دواند که به شکل یک عقده روانی در بزرگسالی خود را نشان می‌دهد و تعاملات اجتماعی وی تحت تاثیر آن قرار می‌گیرد. در کنار این مسائل نوجوانانی که تحقیر شدن را به دفعات تجربه می‌کنند، ممکن است برای کاهش تنش و مشکلات به مصرف مواد مخدر روی آورند و یا در جمع‌هایی قرار بگیرند که آنان را به سمت روابط جنسی پرخطر بکشاند. همچنین افسردگی، اضطراب و استرس نیز از دیگر پیامدهای نامطلوب تحقیر نوجوان محسوب می‌گردد.

 

 راهکارهایی برای برخورد صحیح با نوجوان و کاهش حقارت آنان

اطرافیان و مخصوصا والدین باید سعی کنند به نوجوان خود آزادی و استقلال بدهند و مانع از ارتباط نوجوان با گروه‌های دوستان نشوند. سعی کنید جمع‌های دوستانه خانوادگی تشکیل داده و به نظرات فرزند خود اهمیت دهید. نوجوانی دوران حساسی است و والدین باید مراقب نوع رفتار و حرف زدن خود باشند. با این حال اگر در نحوه برخورد با فرزندتان دچار مشکلاتی هستید یا در فرزند شما احساس حقارت شکل گرفته است و به دنبال راهی برای کاهش و از بین بردن این موضوع می‌باشید، لازم است که از یک مشاور و روانشناس نوجوان کمک بگیرید. روانشناس با بررسی علل شکل‌گیری و جلسات خانواده درمانی کمک می‌کند تا این احساس به مرور در نوجوان از بین برود و نوجوان بتواند بهداشت جسمی و روانی خود را به دست آورد.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان