دکتر مهرداد اخوان؛ پزشک عمومی و عضو انجمن هومیوپاتی
مکانیسم اثر داروهای هومیوپاتی
بسیاری از پزشکان تصور میکنند وقتی با داروهای هومیوپاتی مواجه میشوند باید از دوز یا مکانیسم و نقطه اثر آنها اطلاعاتی کسب نمایند تا بتوانند دارو را درک کنند. این تصور از آنجا ناشی میشود که در طب امروز تمامی داروها با این روش شناسایی میشوند. اما واقعیت این است که داروهای هومیوپاتی را از این طریق نمیتوان شناسایی کرد.
فوتبالیست شطرنج باز
بگذارید یک مثال بزنم. فرض کنید شما یک فوتبالیست حرفهای هستید و در یک مهمانی خانوادگی به شما پیشنهاد میشود شطرنج بازی کنید. شما که شطرنج بلد نیستید برای اینکه به درخواست باجناغتان پاسخ منفی نداده باشید از او میخواهید که قوانین شطرنج را برای شما بگوید و بعد بازی را شروع کند.
طبیعی است که تمامی این قوانین برایتان تازگی دارد و برای اینکه زودتر و بهتر آنها را بفهمید سعی میکنید متناظر هر قانون شطرنج را در فوتبال پیدا کنید. مثلا وقتی سربازی به جلو حرکت میکند شما تصور شروع حمله را دارید یا وقتی فیلی از شاه محافظت میکند، شما یک دروازه بان را در ذهنتان تداعی میکنید.
تا اینجای کار بد نیست اما وقتی باجناغتان برای شما کیش دادن را توضیح میدهد، هیچ متناظری در فوتبال پیدا نمیکنید و بیدرنگ از این قضیه گلهمند میشوید. شما در واقع با یافتن متناظرهای قبلی این ذهنیت را پیدا کرده اید که لزوما باید برای هر حرکتی در شطرنج متناظری در فوتبال هم وجود داشته باشد و این منجر به بروز چنین اشکالی شده است.
Remedy در برابر Drug
در واقع داروهای هومیوپاتی هیچ شباهتی با داروهای طب امروز ندارند و فقط نام دارو را یدک میکشند. جالب اینکه در واژگان انگلیسی به آنها Remedy اطلاق میشود که با واژه Drug کاملا متفاوت است. ممکن است این سوال مطرح شود که درست است این دو هم نام نیستند، اما بالاخره هردو دارو هستند؛ یعنی ما یک بیماری داریم و یک دارو برای درمان آن.
در واقع در دانش هومیوپاتی داروها به معنای طب امروز وجود ندارند؛ چراکه داروهای هومیوپاتی خود ایجاد کننده بیماری هستند. بهتر است بگوییم علائمی که در مورد هر داروی هومیوپاتی ذکر شده در واقع توسط آن دارو در افراد ایجاد شده است.
به این ترتیب، این سوال مطرح میشود که آیا هومیوپات با تجویزدارو برای فرد بیمار او را بیمار تر میکند؟
پاسخ طبیعتا منفی است. درست است که داروهای هومیوپاتی خود بیمار کننده هستند، اما روش تجویز این داروها با طب امروز تفاوت زیادی دارد. در واقع وقتی فردی دچار بیماری سرماخوردگی میشود و علائمی مانند گلودرد چرکی، سوزش گلو، درد عضلات و استخوانها و آبریزش بینی دارد، یک هومیوپات سعی میکند دارویی را پیدا کند که اگر یک فرد سالم آن را مصرف کند دقیقا همین علائم را پیدا کند.
در حالی که در طب رایج، پزشک داروهای مخالف این وضعیت مانند آنتی بیوتیک، آنتی هیستامین و ضد التهاب را تجویز میکند. بنابراین، مکانیزم درمان مسیری کاملا جداگانه را طی میکند.
در طب امروز داروها سعی میکنند علائم بیماری را تسکین دهند و این کار را تا حدود زیادی با سرکوب سیستم ایمنی انجام میدهند؛ در صورتی که در هومیوپاتی دارو منجر به تشدید علائم میشود. ممکن است این سوال مطرح شود که این کار چه نتیجه ای دارد؟
پاسخ این است که هومیوپات با این کار سیستم ایمنی فرد را تحریک میکند.
ممکن است این سوال مطرح شود که سیستم ایمنی فرد در روند بیماری به اندازه کافی تحریک شده و چه لزومی دارد که بیش از این تحریک شود؟
در پاسخ باید گفت، سیستم ایمنی افراد معمولا خوب عمل کرده و پاسخ غالبا بی نقص است؛ اما در چنین مواردی پاسخ سیستم ایمنی یا منجر به بهبودی کامل بیماری میشود و یا اساسا در همان ابتدا اجازه شروع بیماری را نمیدهد. آمارها نیز حکایت از این دارد که عوامل عفونی و ویروسی در معدودی از افرادی که آلوده میشود منجر به بروز بیماری میشود.
این بدان معناست که سیستم ایمنی کار خود را خوب میداند. بنابراین، بروز بیماری معنایی جز این ندارد که سیستم ایمنی کارش را درست انجام نداده است.
البته این سهل انگاری علل گوناگونی دارد که از بین آنها میتوان به قوی بودن عامل بیماریزا، ناگهانی بودن، عدم موفقیت سیستم ایمنی در شناسایی کامل عامل بیماریزا، تغییر مرتب و سریع آلرژنها یا مخفی شدن این محرکها و عدم امکان دسترسی به آنها و در مواردی فعالیت بیش از حد و غیرضروری عوامل ایمونولوژیک اشاره کرد.
بدین ترتیب روشن است که هوشیار کردن سیستم ایمنی تا چه حد میتواند دردرمان بیماریها موثر باشد.
شاید به همین دلیل باشد که طول اثر داروهای هومیوپاتی به مراتب بیشتر از داروهای طب امروز است.
با این وجود، این سوال همچنان مطرح است که فرد بیمار که در شرایط بحرانی به سر میبرد، چگونه میتواند استرس مجددی را نیز که توسط داروی هومیوپاتی به بدنش وارد میشود تحمل کند؟
در پاسخ باید گفت، اتفاقا این شوک در مواردی که ناشیانه وارد میشود بسیار کشنده باشد. به همین دلیل در هومیوپاتی روی این مسأله دقت زیادی شده و البته راهحلهای خوبی هم ارائه شده است. بهترین راه حلی که توسط موسس هومیوپاتی برای اولین بار ارائه شد، کم کردن دوز داروها بود.
او به تجریه دریافت اگر داروها را در میزان مشخصی آب و الکل حل کند، نتایج بهتر خواهد بود. شاید او در ابتدا نمیدانست که تاثیر بهتر داروها به چه دلیل است؛ اما ما امروزه میدانیم داروهای رقیقشده قادرند سیستم ایمنی افراد را تحریک کنند ضمن اینکه تاثیرات شیمیایی و توکسیکولوژیکشان تا حد امکان کاهش پیدا کرده و عملا برای بدن خطری ندارد.
نکته جالب تر اینکه او باز به تجربه به داروهایش در حین رقیق کردن ضرباتی وارد میکرد که البته خیلیها اینکارهانمان را تقلیدی کورکورانه از کیمیاگران میدانند؛ اما واقعیت اینست که اینکار به طور معجزه آسایی تاثیرات داروها را عمیق تر میکند که البته در این مورد نیز در شمارههای آتی به تفصیل توضیح داده میشود.
داروهای ایمونوژیک نسل جدید
همانطور که اشاره شد اغلب داروهای طب رایج سعی در کنترل علائم فعالیت سیستم ایمنی دارند. به طور مثال، آنتی بیوتیکها سعی در نابود کردن باکتریها به عنوان مواد اصلی محرک برای سیستم ایمنی بدن دارند. آنتی هیستامینها، آنتی فلوژستیکها و اغلب این داروها چنین وضعیتی دارند.
حتی برخی اعمال جراحی نیز، مانند عمل جراحی اسپلنکتومی در بیماری ITP، برای نیل به چنین هدفی انجام میشود. اما گویی طب پیشرفته امروزی کمتر تمایل دارد این سربازان وفادار را سرکوب کند. دستور العملهای جدید سازمان بهداشت جهانی و به تبع آن وزرات بهداشت اغلب کشورهای دنیا برای درمان سرماخوردگی، تاکید زیادی بر عدم مصرف دارو طی حملات سرماخوردگی دارد.
این بدان معناست که فرد سعی میکند در طول بیماری به سیستم ایمنی خود فرصت دهد تا با تجهیز عمومی و ساخت پادتنهای مورد نیاز نه تنها بر بیماری خود غلبه کند، بلکه سیستم ایمنی خود را در یک مانور نظامی تمرین دهد تا این سیستم در موارد بعدی بتواند با هوشیاری بیشتر و کم نقص تر ظاهر شود.
تاکید این سازمان بر انواع واکسیناسیون را نیز باید تلاشی در جهت هماهنگی با سیستم ایمنی دانست. نکته جالب اینکه برخی از متخصصان ایمنی شناسی پا را از این هم فراتر گذاشته و اقدام به تولید برخی فراوردههای هورمونی واسط سیستم ایمنی کردهاند. آنها اعتقاد دارند با تجویز این فرآوردهها در زمان بیماریها سیستم ایمنی فرد را فعال تر و در واقع بیدار میکنند.
یکی از این فرآوردهها که امروزه طرفداران زیادی هم دارد؛ اینترفرون است. همانگونه که میدانیم این ماده واسط در سیستم ایمنی انسان نقش فعال سازی سیستم ایمنی هومورال و سلولی را به عهده داشته و از این جهت بسیار کلیدی است. ایمونولوژیستها تجویز این ماده را در بیماران مبتلا به MS بارها و بارها آزموده اند.
نتایج، بسیار شگفت آور و البته قابل پیش بینی بود. بیمار پس از تجویز دچار علائمی شبیه سرماخوردگی میشود و پس از اتمام این وضعیت در شرایط بهتری از نظر روند بیماری قرار میگیرد. این آزمایشها هرچند هنوز کامل نشده اما تاثیر مثبت اینترفرون بر روند بیماری MS آنقدر زیاد بوده که این دارو هم اکنون به عنوان درمان این بیماری پذیرفته شده است.