سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** دولت رئیسی فهمید که چاره ای جز احیای برجام ندارد
«قاسم محبعلی» فعال اصلاح طلب و دیپلمات سابق در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «قبل از انتخابات ریاست جمهوری و پس از آن کشور در وضعیت خاص و خطیری قرارگرفته بود و به همین دلیل دولت جدید که روی کار آمد هنوز با واقعیتهای مدیریت کشور آشنا نبود و شاید گمان میکردند راهحلهای دیگری نیز بهجز برجام و مذاکره وجود دارد. با اینوجود هرچه بیشتر از عمر دولت گذشت و واقعیتها بیشتر برای دولتمردان آشکار شد درنهایت به این نتیجه رسیدند که راهحل دیگری بهجز برجام وجود ندارد و بهتر است در این مسیر حرکت کنند».
محبعلی در ادامه گفت: «رئیسی به این نتیجه رسیده که با برجام میتواند از بخشهای مهمی از چالشها و مشکلات کشور عبور کند و در فضایی حرکت کند که بیشتر فرصت پیش روی دولت خواهد بود... این در حالی است که در ابتدایی که دولت شکل گرفت به دلیل اینکه اغلب اعضای دولت سیزدهم ازجمله مخالفان و منتقدان برجام بودند چنین تصوری نداشتند».
این دیپلمات سابق در بخش دیگری از این مصاحبه تصریح کرد: «اگر قرار است همه تحریمها برداشته شود باید درباره مسائل دیگر نیز مذاکره و گفتوگو صورت بگیرد... برجامی که در سال2015 موردتوافق طرفین قرار گرفت به مدت هشت سال بود و بهصورت طبیعی در سال2023 پایان میپذیرد. به همین دلیل این احتمال وجود دارد که در مذاکراتی که در آینده صورت میگیرد درباره آینده برجام نیز مذاکره شود».
گویا جریان اصلاح طلب اصرار دارد که با تحریف واقعیت، کماکان به فهم و شعور مردم توهین کند. این فعال اصلاح طلب مدعی شده است که دولت رئیسی فهمیده که چاره ای جز احیای برجام وجود ندارد!
این ادعای مضحک در حالی است که در یک نمونه در دولت روحانی، برخی دولتمردان همصدا با فعالین و رسانه های اصلاح طلب مدعی بودند که تا مسئله FATF حل نشده و تا برجام احیا نشود، هیچ خبری از واردات انبوه واکسن کرونا نخواهد بود.
اما برخلاف این ادعا در دولت جدید علیرغم اینکه ایران هنوز به FATF نپیوسته بود و در شرایطی که هنوز برجام احیا نشده بود، شاهد شتاب روزافزون در واردات واکسن و در ادامه شتاب در واکسیناسیون سراسری بودیم. این اقدام موجب کاهش شدید مبتلایان و همچنین کاهش قابل ملاحظه فوتی ها بود.
در حال حاضر نیز دولت رئیسی با سرلوحه قرار دادن مدیریت جهادی و ارتباط ویژه با مردم و بهره مندی از نظرات کارشناسان و صاحبنظران در پی ایجاد تحول در وضع فعلی است.
دشمن در پی تعمیم برجام به توان موشکی و قدرت منطقه ای ایران است و افراطیون اصلاح طلب در داخل با این نقشه ضدایرانی همراه شده و در پی عادی انگاری آن هستند.
نکته قابل توجه اینجاست که اصلا لغو تحریم ها به هیچ عنوان در طرح برجامی آمریکا و اروپا گنجانده نشده و مقصود آنها از احیای برجام صرفا گسترده کردن دامنه آن در مولفه های قدرت ایران است.
افراطیون اصلاح طلب با تخطئه مطالبه برجامی ایران مبنی بر لغو تمامی تحریم ها توسط آمریکا، جای بدهکار و طلبکار را عوض کرده و تاکید دارند که ایران باید با امتیازدهی یکطرفه، از هرگونه مطالبه گری و امتیازگیری در برجام پرهیز کند.
**اعتراف اصلاح طلبان به ریزش شدید سرمایه اجتماعی
روزنامه شرق در مطلبی نوشت: «هیچگاه چهرهای تأثیرگذار از حسن روحانی بهعنوان یک نیروی تعیینکننده به یاد نداریم...روحانی را نمیتوان یک چهره تصمیمساز دانست. از طرفی روحانی همواره چهرهای امنیتی داشته است و به معنای دقیق نه میتوان او را یک فعال و کنشگر سیاسی دانست و نه فردی که گفتمان ویژهای در عالم سیاست و اقتصاد داشته باشد. حتی به یاد داریم او بهعنوان یکی از گزینههای وزارت اطلاعات دولت هاشمی مطرح بود که البته در نهایت هاشمی، فلاحیان را برگزید. در حوزه اقتصادی هم گرچه او به واسطه نزدیکی به هاشمیرفسنجانی نزدیک به رویکردهای اقتصادی راستگرایان است، اما افزون بر این، هیچ گفتمان ویژهای در آرای روحانی دیده نمیشود. پس روحانی...در هیچ زمینهای گفتمانساز نبود».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «روحانی هیچوقت چهرهای فراجناحی نیز پیدا نکرد؛ زیرا اولا او اساسا تا پیش از ریاستجمهوریاش چهرهای سیاسی نداشت و بیشتر امنیتی بود. ..اساسا بخشهای مهمی از اصلاحطلبان نهتنها او را نیرویی وحدتبخش برای خود نمیدانند، بلکه باور دارند سیاستهای دولت روحانی باعث ریزش شدید سرمایه اجتماعی اصلاحات شد...در دوران دولت یازدهم و دوازدهم روحانی چندان میلی به استفاده از اصلاحطلبان نداشت و بعد از پیروزی در انتخابات 96 هم سعی کرد از اصلاحطلبان فاصله بگیرد».
این روزنامه اصلاح طلب طوری القاء کرده که گویی ریزش سرمایه اجتماعی اصلاحات صرفا تقصیر دولت روحانی است، آن هم دولتی که اصلاح طلبان هیچ نقشی در آن نداشتند. این در حالی است که بنابر مستندات متعدد، دولت روحانی، «دولتِ اصلاح طلبان» است.
در دولت روحانی، از معاون اول گرفته تا وزیر نفت و وزیر صمت و وزیر اقتصاد و رئیس سازمان برنامه و بودجه و و...دیگر وزرا و معاونین وزرا و بخش قابل توجهی از استانداران و سفرای ایران و فرماندار و بخشدار و...از بدنه جریان اصلاح طلب بوده اند.
اما جریان اصلاحات در دوره 8 ساله دولت تدبیر و امید به دلیل اینکه هیچ برنامه ای برای اداره کشور نداشت، نتوانست موفق شود و مردم در انتخابات 1400 به این طیف «نه» گفتند.
«صادق زیباکلام» فعال سیاسی اصلاح طلب پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و شورای شهر 1400 گفت : «(پس از براندازان) دومین و بزرگترین بازنده انتخابات 28خرداد اصلاحطلبان بودند...دوونیم میلیون رأی برای آقای همتی در حقیقت تیر خلاصی در شقیقه اصلاحطلبان بعد از 24 سال حیات سیاسیشان بود».
«محمدعلی وکیلی» نماینده فراکسیون امید در مجلس دهم نیز چندی پیش گفته بود: «همه ظرفیت ما خرج همتی شد، سقف رای او مشخص شد. حتی دست به دامان تعصبات قومیتی به عریان ترین شکل برای همتی شدیم اما عیار اقبالمان عریان شد. دیدیم که چگونه تشت اقبالمان فرو افتاده است. ادباری که به لیست جمهور شد (با همه اعتباری که به پایش خرج شد)، نشان داد که ما صاحبِ مجلسِ عزایِ جمهوریت نیستیم؛ تعارف را کنار بگذاریم».
وکیلی در ادامه تصریح کرد: «مردم، شعارهای اصلاح طلبی را از زبان حریف بیشتر باور کردند تا از زبان ما...اگر این جریان میخواهد همه لکنت تاریخی زبانش و همه عقیم بودگی اش را به تبعیضهای شورای نگهبان و سخنان امثال من در نشان دادن ادبارِ خودیها، تخفیف دهد، این یعنی خود انتخاب کردهاند که اصلاحطلبی را بر دوش دیگران بگذارند».
** فعالین فتنه 88 از مردم سالاری و قانون می گویند!
«فاطمه راکعی» از نمایندگان متحصن مجلس ششم و از فعالین فتنه در سال 88 که در دوره شهرداری «محمد علی نجفی» مشاور شهردار در امور زنان بوده است، در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفت: «شرایط سیاسی امروز کشور بهجهات گوناگون محل انتقاد است. ما در این مدت شاهد شرایط و اوضاعی بودیم که درپی آن جناح اصولگرا موفق شد قدرت را در هر سه قوه مقننه، مجریه و قضاییه به دست بیاورد و بهخصوص در بخشهایی که بههرحال به عنوان قوای انتخابی شناخته میشوند و حضور افراد در این جایگاهها میبایست با رای شهروندان و مطابق خواست آنان انجام شود، متاسفانه شاهد بودیم که تحولات برخلاف ضوابط و انتظارهایی مبتنی بر قانون انجام گرفت و عملاً طیفهایی از جناح راست که درپی تصاحب قدرت بودند، چهرههای شاخص و طیفهای سیاسی اصلاحطلب را کنار زدند و اکنون شاهدیم که قدرت بهطور یکدست و یکپارچه در اختیار اصولگرایان است».
فعالین فتنه 88 از مردم سالاری و قانون دم می زنند. این در حالی است که این طیف تنها در یک نمونه در سال 88 در آزمون احترام به قانون و همچنین احترام به رای و نظر مردم مردود شده اند.
جریان تندرو اصلاح طلب در سال 88 با شورش علیه جمهوریت و دهن کجی به قانون، جشن مشارکت 85 درصدی ملت ایران در انتخابات را به آشوب و التهاب بدل کرد. چرا!؟ به این دلیل که اکثریت مردم، کاندیدای مورد حمایت این جریان سیاسی را انتخاب نکردند.
فتنه گران در سال 88، خوی دیکتاتوری خود را به صورت تمام و کمال نمایش داده و علیرغم آنکه در جلسات خصوصی تاکید داشتند که قطعا تقلب صورت نگرفته، پشت تریبون دروغ تقلب را فریاد زده و جوانان را به آشوب و اغتشاش تشویق می کردند.
افراطیون اصلاح طلب در حال حاضر مدعی شده اند که چرا در این چند ماه، ویرانی های 8 سال گذشته ترمیم نشده است. این طیف همان جماعتی است که در سال 92 با موج سواری بر تبعات اقتصادی فتنه 88، خود را منجی مردم ایران جا زد و وقتی کلید پاستور را در اختیار گرفت، به نساختن خانه برای مردم و نساختن پالایشگاه و واردات بنزین و عدم خودکفایی در کشاورزی و...افتخار کرده و مردم را متحمل خسارت های فراوان کرد.