با این همه نکته جالب درباره عبدی آن است که او از مجموع گلهای شش مهاجم خارجی آخر سرخپوشان بیشتر گل زده! هر چقدر استقلال در خرید بازیکن خارجی موفق است، پرسپولیس معمولا چشم بازار را کور میکند و به ویژه در خط حمله فورواردهایی میگیرد که بدترین عملکرد ممکن را دارند. دو مهاجم خارجی آخر پرسپولیس را همه میشناسند؛ اوساگونا و استوکس که با وجود مخالفت شدید کالدرون با حضور آنها در پرسپولیس، در پی عزل این مربی از سوی محمدحسن انصاریفرد مدیرعامل وقت سرخها جذب شدند. استوکس گل نزد و اوساگونا هم تنها یک بار موفق به گشودن دروازه رقبا شد. قبل از آنها جونیور براندائوی برزیلی به پرسپولیس پیوست که با پیراهن تاریخساز علی پروین یعنی شماره هفت، هیچ گلی به ثمر نرساند و سوژه خنده شد! ولادمیر پریموف اوکراینی هم که حتما معرف حضور هست؛ بازیکنی که در دوره برانکو به تیم اضافه شد و حضورش انتقادهای فراوانی به دنبال آورد. پریموف طی دوران بازیاش برای پرسپولیس تنها یک گل به قشقایی شیراز زد. بعد از او هم ماریو بودیمیر سرخپوش شد که طی یک نیمفصل دو بار برای تیم گل زد. تنها مهاجم موفق پرسپولیس در این سالیان که این آمار را تا حدودی تعدیل میکند، گادوین منشا است. او در مسابقات مختلف 14 بار موفق به گلزنی برای پرسپولیس شد. در نتیجه شش مهاجم خارجی سرخها روی هم 18 گل برای این تیم زدهاند، در حالی که مهدی عبدی با دبل برابر نساجی 20 گله شد و از آنها عبور کرد.
مقصود این مطلب هرگز نکوهش جذب بازیکن خارجی نیست. حتما باید فوتبالیستهای «خوب» به کشور وارد شوند، اما در عین حال بد نیست نیمنگاهی هم به استعدادهای جوان و گمنام داخلی داشته باشیم. مهدی عبدی با کمترین دستمزد ممکن از تیمهای پایه بالا آمده و امروز به مهرهای قابل اتکا در پرسپولیس تبدیل شده؛ چند «عبدی» دیگر داریم که کسی آنها را ندیده و هنوز مورد توجه قرار نگرفتهاند؟ این استعدادها تشنه کمی اعتماد هستند و خیلی از آنها حتما میتوانند کارهای بزرگی انجام بدهند. تنها کافی است بودجه خرید چند بازیکن خارجی بیکیفیت صرف تقویت تیمهای پایه شود تا خروجی آن، همه را به وجد بیاورد.
در همین پرسپولیس طی سالهای گذشته پدیدههای جوانی مثل همین مهدی عبدی، احمد نوراللهی و مهدی طارمی مورد اعتماد قرار گرفتند و نتیجه کار درباره آنها حیرتانگیز بود. یکی مثل طارمی به شهرت عالمگیر رسیده است، در حالی که ارزش نخستین قرارداد پرسپولیس با او فقط 150 میلیون تومان بود. حالا مقایسه کنید با آنتونی استوکس که 150 هزار دلار از سرخپوشان گرفت و تعداد دقایق حضورش در این تیم، به یک مسابقه کامل فوتبال هم نرسید. وقتی پرسپولیسیها با اعتماد به نوراللهی سالها میانه میدان خود را بیمه کردند، چرا این تجربه درخشان را تکرار نمیکنند و یک ماه معطل مذاکره با یک بازیکن اسم و رسمدار در همان پست میشوند؟ در استقلال هم بازیکنی مثل مهدی قائدی از لیگ یک جذب شد. باشگاه بابت استخدام او هزینه بسیار اندکی پرداخت، اما حالا چند سال پس از استفاده از این مهاجم بوشهری، او را با قیمتی نزدیک به دو میلیون دلار به الاهلی امارات فروخته است. آیا سرمایهگذاری سودمندتر از این ممکن است؟ این تجارت از همه طرف به سود باشگاههاست، فقط کمی جسارت و شهامت لازم است.