تناقضی که باید تمام شود
یک نکته آزاردهنده برای هواداران فوتبال و باشگاهها این است که در حال حاضر تقریبا تمامی اماکن عمومی و محلهای تجمع افراد در ایران به روال عادی (یا نسبتا عادی) بازگشتهاند، اما همچنان خبری از حضور هواداران در ورزشگاهها نیست. عجیب است که به عنوان مثال برای سینما رفتن مردم منعی وجود ندارد، اما در فضای بازی همچون ورزشگاه از حضور آنها جلوگیری میشود. در حال حاضر در تهران و خیلی از شهرهای دیگر مجوزهای دورکاری لغو شده و بسیاری از شهروندان در ازدحام شدید مترو یا اتوبوس، خود را به محل کار میرسانند. آیا حضور تماشاگران در استادیومها، از تمام آنچه در طول روز میبینیم خطرناکتر است؟ چطور سیستمی که مردم را به خیابانها و ادارهجات بازگردانده، مانع از ورود آنها به ورزشگاهها میشود؟ عجیبتر اینکه برخی مردم مشتاق، حالا که بختی برای رسیدن به سکوها ندارند، در محوطه بیرون ورزشگاهها تجمع میکنند؛ آنچه به مراتب میتواند خطرناکتر باشد. در اصفهان متاسفانه یک هوادار فوتبال جان باخت و در شیراز، استقبال از نخستین سفر استقلال به این شهر بعد از هشت سال، باعث خلق صحنههای بسیار عجیبی شد. خب اگر نگران جان مردم هستیم که این تجمعات بدتر است. شاید بتوان با بازگشایی سکوها، بخشی از این شور و هیجان را به سمت مسیر درستش هدایت کرد.
فرصت درآمدزایی
درآمدزایی در فوتبال ایران یک قصه پرغصه است. عمده شیوههای استاندارد و بینالمللی کسب پول توسط باشگاهها در کشور ما امکان اجرا ندارند که مهمترین آنها شاید حق پخش تلویزیونی باشد. در این میان یکی از معدود منافذ باقیمانده، همین بلیتفروشی و استفاده از حضور تماشاگران است که آن را هم کرونا در دو سال گذشته از بین برده بود. حداقلش این است که با از سرگیری حضور مردم روی سکوها، شاید بخشی از این ضرر ترمیم شود و باشگاههای پرهوادار، حداقل دستمزد یکی، دو بازیکن خود را از همین طریق تامین کنند. صد البته شور و حرارت ناشی از حضور تماشاگران در ورزشگاهها هم که بحث جداگانهای است و ارزشهای بینظیر خاص خودش را دارد.