تهمینه اسدی، دکترای توریسم دانشگاه الگارو پرتغال درباره این مصوبه به «دنیای اقتصاد» میگوید: طرح جنگلهای هیرکانی در برنامه ششم توسعه مدنظر قرار گرفت و از همان زمان قرار شد طرح حفاظت جنگلها با مشارکت جامعه محلی در چند نقطه مطالعه و به صورت کارگاههای آموزشی اجرا شود. اما بعد از ثبت جنگلهای هیرکانی -که 15 لکه بودند و بیشترین آنها در مازندران بوده- به عنوان اثر طبیعی جهانی در یونسکو، طرح مذکور نیز به اتمام رسید. حتی یک پایگاه ثبت اثر تاریخی در قالب جنگلهای هیرکانی ایجاد نشد چه رسد به تهیه طرح جامع مدیریت مناطق جنگلی که نیاز به همتی عالی دارد. تنها آموزش همگانی با تاکید بر سفر مسوولانه در دستور کار قرار گرفت که گرچه بسیار ضروری است اما کافی نیست.
او با اشاره به اینکه عرصههای طبیعی در محدوده اختیارات سازمان جنگلها و سازمان حفاظت محیطزیست قرار دارد، میافزاید: از سال 88-87 بحث طبیعتگردی مطرح شد و بر اساس تفاهمنامه امضا شده بین سه دستگاه که به عنوان اعضای اصلی و تصمیمگیر کمیته طبیعتگردی با دبیری سازمان میراث فرهنگی تعیین شده بودند، مقرر شد هر نوع تصمیمگیری برای عرصههای جنگلها و مناطق و عرصههای طبیعی برای طبیعتگردی و اکوتوریسم در آن کمیته تصمیمگیری شود. با این حال از همان زمان تاکنون شاهد بودهایم طبیعتگردی اهمیتی در برنامههای این دو سازمان ندارد.
اسدی معتقد است وزارت میراث فرهنگی و گردشگری فعلی و سازمان میراث فرهنگی و گردشگری سابق همواره در کنار این سازمانها بوده است. او اضافه میکند: با این حال نقش ما همواره حاشیهای بوده و هست. برای مثال میتوان به مناطق نمونه گردشگری اشاره کرد. در سال 88 بر اساس مصوبه هیات وزیران دولت مناطق نمونه گردشگری برای جذب سرمایهگذار در عرصه گردشگری مشخص شدند که 122 منطقه آن در مازندران قرار داشت. با توجه به اقلیم مازندران و طبیعت وسیع اکثر آنها در مناطق و عرصههای طبیعی و محیط زیستی بودند و تحت مدیریت اداره کلهای محیطزیست و منابع طبیعی مازندران قرار داشتند که امکان ورود به آنها بر اساس قوانین و دستورالعملهای آن سازمانها مشکلات زیادی را برای سرمایهگذاری در این عرصه ایجاد کرده بود.
به گفته این کارشناس حوزه توریسم، وزارت میراث فرهنگی و گردشگری، سازمان حفاظت محیطزیست و سازمان جنگلها سه مجموعه هستند که هر کدام قوانین خاص خودشان را دارند. او با بیان این مطلب ادامه میدهد: ما یکسری قوانین تداخلی و تزاحمی و همچنین قوانین ایستایی داریم که اجازه ورود گردشگر به برخی مناطق را نمیدهد. به عنوان مثال در پارکهای ملی و پناهگاههای حیاتوحش ورود گردشگر با قوانین خاص خود امکان دارد، این در حالی است که باید این سه مجموعه در کنار هم قرار گیرند و مدیریت یکپارچه در حوزه طبیعتگردی داشته باشند. او در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اینکه متاسفانه در بحثهای کلان و برنامههایی که تصمیمسازان و تصمیمگیران به شکل مصوبه اعلام میکنند گردشگری یک اولویت اقتصادی در برنامهها در نظر گرفته میشود، میگوید: با این حال در اجرا به خاطر ماهیت بین بخشی و ندیده شدن جایگاه صنعت گردشگری و معلوم نبودن تاثیر اقتصادی سردرگمی وجود دارد. این دانشآموخته توریسم در همین رابطه به برنامههای پنجم و ششم توسعه پرداخته و اضافه میکند: در این برنامهها گردشگری محور اصلی توسعه اقتصادی کشور عنوان شده است. با وجود این شعار در کشور همچنان گردشگری به صورت صنعتی که میتواند موجبات توسعه پایدار اقتصادی را فراهم کند دیده نشده است.
یکی از بحثهای جدی این است که در اقتصاد کشورمان گردشگری در زیرمجموعه خدمات قرار گرفته و آن را به بخش اقامتی و پذیرایی محدود کردهاند و حتی دفاتر را در این بخش ندیدهایم. این در حالی است که اگر گردشگری میخواهد صنعت باشد باید نگاه ما به آن مشابه نفت، پتروشیمی و... باشد.
او ادامه میدهد: کشورهای همسایه ایران نگاهشان به گردشگری به مثابه یک صنعت است و از این رو توانستهاند در این حوزه رشد قابل توجهی داشته باشند. عمده گردشگران خارجی ما در استانی مانند مازندران به گردشگرانی از کشورهای عربی محدود شدهاند و از سایر کشورهای همسایه حتی توریستهای قابل ملاحظهای نداریم. اسدی میگوید: گردشگری سه تعریف دارد و ما همچنان حتی در این باره که گردشگری خدمات است یا فعالیت تصمیم نگرفتهایم.
عملکرد ما نشان میدهد که گردشگری را خدمات میدانیم و آن را صنعت یا فعالیت حساب نمیکنیم. همین نگاه است که باعث شده توریسم در ایران برخلاف صحبتهایی که مطرح میشود جایگاهی نداشته باشد. نگاهی به اکسپو بیندازید، این اکسپو برای ما یک فرصت شش ماهه بود که از آن چندان بهرهای نگرفتهایم، این روزها هم درباره مسابقات جام جهانی صحبت میکنیم و میگوییم میخواهیم به مقصد توریستهایی که برای دیدن فوتبال به قطر سفر میکنند تبدیل شویم. اما آیا این اتفاق میافتد؟
متاسفانه این حرفها قشنگ است، جلسات خوبی هم برگزار میشود ولی نتیجهای حاصل نمیشود مگر اینکه ما نگاهمان را به گردشگری تغییر دهیم.