در برخی از کشورها، روزنامهنگاران بسیاری در تلاش برای مقابله با فساد، ارتقای دولت، حقوق بشر و اطمینان از شفافیت و مسئولیتپذیری، تهدید شده، مورد آزار قرار گرفته و حتی زندانی میشوند.
بااینحال نقش رسانههای مستقل در جامعه دموکرات و در مقابله با فساد کاملاً حیاتی است. رسانهها، در انواع مختلف خود، میبایست نقشی بسیار مهم در آگاه کردن مردم از مکانیزمهای شکایتساز موجود و نحوه استفاده درست از آنها داشته باشند.
رسانهها در مقابله با فساد دو نقش اصلی دارند. یکی از آنها فاش کردن فساد و فعالیتهای فریبآمیز دولت ها، بخش خصوصی و حتی درمیان سازمانهای جامعه مدنی است و دیگری ارتقای دولت و حقوق بشر.
نقش رسانهها فقط اطلاع دادن به مردم درمورد واقعیات و وضعیت جامعه نیست، آنها میبایست در آموزش عموم و حمایت از مقابله علیه فساد نیز فعالیت داشته باشند. آنها میتوانند با گزارش دادن درمورد رفتارهای فاسد دولتمردان، بازگو کردن آن در برنامههای عمومی و بررسی آن از جوانب مختلف از دستورکار مبارزه با فساد حمایت کنند.
از طریق روزنامهنگاری تحقیقی، بینظمیهای موجود در داخل دولت و همچنین بخش خصوصی میتواند فاش شود.
رسانهها میبایست درمورد آسیبهای فساد و اینکه چطور استانداردهای اخلاقی جامعه را از بین می برد، آزادیخواهی را به خطر انداخته و مردم را از حقوق خود و پیشرفت دور میکند، به عموم مردم هشدار داده و به آنها آموزش دهند.
وقتی رسانهها بتوانند نقش خود را در مقابله با فساد به درستی ایفا کنند، میتوانند عامل بازدارندهای برای محدود کردن امکان وقوع فساد به شمار روند. البته تمرکز رسانهها نباید فقط معطوف به دولت باشد و فساد داخل جامعه مدنی، خود رسانهها و همچنین بخش خصوصی نیز اهمیت بسیاری دارد.
رسانهها مدام مورد انتقاد قرار میگیرند که در بازگو کردن و بررسی فساد کمی سطحی و ظاهری عمل میکنند و درک درستی از پیچیدگی مسائل از خود نشان نمیدهند. این یعنی در بعضی موارد برای بررسی یک موضوع فساد وقت کافی نگذاشته و از منابع درست استفاده نمیکنند. خیلیها هم میگویند بعضی رسانهها خود به فساد و دامن زدن به آن علاقه دارند زیرا به کسب و کار آنها رونق میبخشد.
خیلیها هم عقیده دارند که بسیاری از روزنامهنگاران برای رفتن به دنبال موارد فساد و شکار آنها تنبل هستند و ترجیح میدهند که صبر کنند تا خود داستان به سراغ آنها بیاید. لازم به ذکر است که روزنامهنگاران و رسانهها خود دربرابر رویکردهای فسادآمیز افرادیکه مورد تحقیق قرار میگیرند، آسیبپذیر هستند.
در صورتیکه دولت رسانهها را کنترل کند، آنها کاملاً دربرابر مکانیزم مبارزه با فساد غیرفعال و ناکارآمد خواهند شد. ژورنالیستی که در حرفه خود صادق باشد، قبول نخواهد کرد که طرفدار حزب یا گروهی خاص شود یا فقط طبق دستورکار خود عمل کند. او باید اصلیترین اصول روزنامهنگاری که بیطرفی، دقت، انصاف و منافع عمومی است را دانسته و رعایت کند.
دلایلی وجود دارد که روزنامهنگاری در برخی کشورها به حرفهای دلهره آور تبدیل شده و قادر نیست واقعیات جامعه را بازگو کند. در ایدآلترین وضعیت باید آزادی مطبوعات و آزادی بیان وجود داشته باشد اما در بسیاری از کشورها رسانهها در شرایط سانسور شدید و خفقان مجبور به کار هستند. مطمئناً چنین رسانهای نخواهد توانست به طور مثمرثمری با فساد مقابله کند.
عوامل مختلفی بر عدم موفقیت رسانهها در مبارزه با فساد تاثیر دارد. بعضی ناشران و نویسندگان نگران توبیخ شدنهای قضایی هستند. خیلی از آنها فقط به فکر سود و منفعت بوده و نگران بیان واقعیات نیستند. بعضی روزنامهنگاران نیز حقوق خوبی نمیگیرند و به همین علت انگیزه چندانی برای کار نشان نمیدهند. خیلی از آنها هم نمیدانند برای اینکه کار خود را به خطر نیندازند تا چه حد باید دربرابر سیاستمداران پیش روند. این شرایط اگر مورد توجه قرار نگیرند، جلو کار روزنامهنگاران را گرفته و باعث میشود نتوانند در مقابله با فساد کارایی چندانی از خود نشان دهند.