به همان اندازه که کشورهای حاشیه جنوبی خلیجفارس با تکیه بر آینده نگری مدیران و البته با کمک دلارهای نفتی در حوزههای گردشگری، ورزشی و تجارت در حال پیشرفت هستند ما در این حوزهها در حال آزمون و خطاهستیم و دورنمای رسیدن به هدف دور از دسترس است. لیست بلند بالای فستیوالهای قارهای و جهانی برگزار شده در این کشورها به ویژه در شهرهای دبی و دوحه بر این مدعا صحه میگذارد. شهر دبی چند ماه است که میزبان نمایشگاه جهانی با عنوان اکسپو 2020 است و سال جاری میلادی نیز قطر میزبان دومین فستیوال بزرگ ورزشی جهان یعنی جامجهانی فوتبال است.
با شرایطی که ما داریم شاید میزبانی از یک فستیوال جهانی به این زودیها دور از دسترس باشد، اما اگر کمی هوشمند باشیم میتوانیم از سرریز این دریای جاری ثروت بهره ببریم.
کشور ما برای جذب گردشگران اکسپو برنامه خاصی ارائه نداد و تنها نقش کشور ما از این نمایشگاه خروج ارز از کشور بوده است. اما قضیه جام جهانی فوتبال اندکی متفاوت است، جدا از گردش ناچیز مالی که نصیب بنگاههای گردشگری کشور برای فروش تورهای گردشگری به مقصد کشور میزبان جام جهانی خواهد شد بهتر است نیم نگاهی به جذب گردشگران بینالمللی که در حین این مسابقات به قطر سفر میکنند هم داشته باشیم. عمدتا دو گروه عزم جام جهانی دارند نخست تیمهای فوتبال و دوم هواداران آنها که جمعیت نسبتا بالایی دارند. در صورتی که بتوانیم در شهرهای جنوبی کشور کمپهای تمرینی مناسبی را فراهم کنیم میتوان امید داشت که تیمهای ملی فوتبال شرکت کننده در دور نهایی جام جهانی برای شبیه سازی آب و هوای قطر چند روزی را میهمان این کمپهای ورزشی باشند. هر چند با بضاعت ما قدری بعید است در این زمینه توفیقی حاصل شود. اما از بعد جذب گردشگر همچنان میتوان امیدواری بیشتری داشت. ایران در میان کشورهای همسایه قطر دارای بهترین آب و هوا و بالاترین جاذبههای طبیعی و فرهنگی در گستره بزرگ جغرافیایی است.
بدیهی است بسیاری از گردشگران بدشان نمیآید تنوع آب و هوایی ایران را امتحان کنند و پیش یا پس از حضور در قطر و حتی در خلال بازیها چند روزی را میهمان ایرانیان باشند.
برای رسیدن به این مهم تبلیغات و زیر ساخت حرف نخست را میزنند. تبلیغات از آن جهات که گردشگران از همین حالا به فکر این سفر باشند. البته اگر قرار است مثل اکثر تصمیمات مدیریتی دقیقه نودی باشیم و به آمارهای گذرا دل ببندیم نباید به گردش مالی جذب گردشگر امیدی داشت. همین امروز باید نقطه شروع این موضوع باشد و مطابق با سلیقه مخاطبان پازل تبلیغاتی چیده شود و همزمان شروع کنیم به تقویت زیرساختهایی همانند حمل و نقل، اقامت، رفع مشکلات صدور روادید و ... .
آمارها حاکی از حضور حدود 5 میلیون گردشگر برای دیدن بازیهای جام جهانی روسیه 2018 است. هرچند عوامل محدودکنندهای همانند جغرافیای محدود قطر، آب و هوا و اپیدمی کرونا آمار کمتری را برای جام جهانی آتی نوید میدهد، اما اگر ما بتوانیم درصد اندکی از این گردشگران را در بازه یک ماهه جام جهانی جذب کشورمان کنیم از بعد تبلیغاتی و اقتصادی یک موفقیت نسبی است. این موضوع طلب میکند دایره تصمیمات خود را بزرگتر کنیم. چندی است جلساتی در وزارت گردشگری برای ساماندهی این موضوع شکل گرفته است که خبر خاصی از خروجیهای این جلسات منتشر نمیشود، اما تجربه ثابت کرده است این جلسات به جای رسیدن به نتیجه مطلوب تنها ابهامات موضوع را زیاد میکند. این موضوع که ما هنوز برنامه خاصی برای ورود به مقوله جذب گردشگران جام جهانی قطر در ذهن نداریم را میتوان با یک جستوجوی ساده اینترنتی متوجه شد.
اگر همتی در جهت نقش آفرینی کشورمان در فرآیند گردشگری جام جهانی شکل گرفته باشد ابتدا باید برنامه دولتمردان اندکی شفاف شود و به جای جمع محدود مشاوران همیشگی که تنها چند مسیر محدود گردشگری کشور را میشناسند از افراد تازه نفس و در عین حال خلاق مشاوره گرفته شود میتوان راه را برای حضور بخشخصوصی در جهت اداره کردن موضوع هموار کرد.
عمده ترین مشکل بخش خصوصی کشور برای جذب گردشگر هزینه بالای تبلیغات است که بهتر است دولت روی تسهیل این موضوع تمرکز کند و تصمیمگیری و اجرا را بر عهده اصحاب گردشگری بگذارد که در کار خود استاد هستند. با تمام این تفاسیر باید گذر زمان را مد نظر داشت و اندکی تعجیل کرد. در نهایت این ما هستیم که در پایان جام جهانی فوتبال 2022 قطر میتوانیم به اهمیت برنامهریزی درست پی ببریم.