چهلمین جشنواره فیلم فجر/ ۲۳

روزنامچه فجر ۱۱: نمور؛ فیلمی ضد خانواده که به مقام مادر تقدیم شده است

فیلمنامۀ نمور، قصه‌گو است و سعی دارد با مخاطب عام ارتباط بگیرد. شاید به همین دلیل است که نقش اول آن به محمدرضا علیمردانی سپرده شده. او صداپیشۀ متبحری است اما متأسفانه بازیگر خوبی نیست.

سرویس فرهنگ و هنر مشرق - روز یازدهم جشنواره، روزی برای دو فیلم ضعیف بود. لذا بسیاری از خبرنگاران و منتقدان اصلاً در برج میلاد حاضر نشدند، و حتی بسیاری از آنهایی هم که آمده بودند، سالن را ترک کردند.

 فیلم‌های نمایش‌یافته در روز یازدهم (آخر) در سالن اصحاب رسانه (برج میلاد) به این ترتیب بودند:

دِرب/ سید هادی محقق

نمور/ داود بیدل

 طبیعت بی‌جان

فیلم دِرب/ سید هادی محقق/ * (ضعیف)

 خلاصه داستان: مهندس عزیز اسکندری (هادی محقق) مأمور ادارۀ برق شهرستان کهگلویه، برای وصل کردن برق خانوادۀ یک معلول، تلاش فوق العاده‌ای دارد.

درب (Derb)، چهارمین فیلم جناب محقق است. او سال 1356 در شهرستان دهدشت در کهگلویه متولد شد و اولین فیلم خود را در سال 1391 به نام «او خوب سنگ می‌زند» ساخت؛ فیلمی قصه‌گو با بازی ساعد سهیلی که به جشنوارۀ فجر هم راه یافت. مجید برزگر، تدوین و تهیه کنندگی دومین فیلم محقق به نام ممیرو را بر عهده گرفت. از آن پس، فیلم‌های جناب محقق به ورطۀ روشنفکری درغلتید و به اکران در گروه هنر و تجربه رضایت داد. فیلم درب نیز در همین مقوله دسته‌بندی می‌شود. لغت «درب» در گویش لری، به معنای «زمین سفت» است.

  ماجرای فیلم درب، آنطور که جناب محقق می‌گوید، اقتباسی است از شخصیت حسین اسکندری مدیر ادارۀ برق شهرستان سوق در کهگلویه، که تلاش فوق العاده‌ای در برق‌رسانی به روستاها دارد. خود کارگردان، این نقش را بازی کرده و متأسفانه از عهده برنیامده است. مهندس عزیز اسکندری، در دقیقه هفدهم، تازه به فیلم وارد می‌شود تا برق منزل یک مرد افلیج را وصل کند. ما تلاش فوق العادۀ او برای تعمیر دکل را می‌بینیم. مهندس علاوه بر آن، سعی دارد تا مشکل پسر خانواده را که زخم بستر گرفته، حل کند.

  ریتم در این فیلم 95 دقیقه‌ای، بسیار کُند است. به طوریکه راقم وسوسه شد که نماهای فیلم را بشمارد. فیلم درب، از 81 نما تشکیل شده است که حدود نیمی از آنها، نماهای عبوری هستند. فیلم درب، یک نوع ادای دین است به فیلم طبیعت بی‌جان (1353) از سهراب شهید ثالث. حتی صحنه‌ای مشابه با نخ کردن سوزن، در فیلم درب نیز وجود دارد؛ اما این بار شوهر است که سوزن را نخ می‌کند تا جوراب همسرش را بدوزد!

روزنامچه فجر 11»: «نمور»؛ فیلمی ضد خانواده که به مقام مادر تقدیم شده است

  درب، سرشار از تصاویر کارت پستالی است، تصاویری که طبیعت زیبای کهگلویه را به ما نشان می‌دهند. صداهای فیلم، متأثر از همان طبیعت هستند و فقط در دو سکانس، صدای موسیقی محمد دارابی‌فر شنیده می‌شود. موسیقی در سکانس پایانی، شنیدنی و گوشنواز است. نکتۀ جالب توجه در کارگردانی فیلم، این است که دوربین در تمام فیلم، ثابت است و هیچگونه حرکتی ندارد؛ نه عمودی، نه افقی، نه زوم!

روزنامچه فجر 11»: «نمور»؛ فیلمی ضد خانواده که به مقام مادر تقدیم شده است          

سخن ما این است که تلاش فوق العادۀ یک مأمور ادارۀ برق، باید به طور سینمایی تصویر می‌شد. آنچه ما در این فیلم می‌بینیم، سینما نیست. اینها صرفاً مقداری تصاویر ضبط‌شده هستند که به سینما تبدیل نمی‌شوند و به درد مردم هم نمی‌خورند. از قضا، مشتری‌های این نوع از سینما، آدم‌های بی‌درد هستند.

بنده در نشست خبری، از نقش مجید برزگر در روند فیلمسازی جناب هادی محقق پرسیدم. سیدرضا محقق برادر جناب کارگردان که تهیه کنندۀ هر چهار فیلم او بوده (و در ممیرو به طور مشترک با مجید برزگر)، فوراً نقش برزگر را در سینمای برادرش انکار کرد. اما خود هادی محقق این سؤال را هوشمندانه خواند و صادقانه به آن پاسخ داد. او گفت که به مدت دو سال نزد مجید برزگر شاگردی کرده و بعد از آن، این زبان خاص سینمایی را یافته است.

روزنامچه فجر 11»: «نمور»؛ فیلمی ضد خانواده که به مقام مادر تقدیم شده است

  راقم ضمن احترام به جناب هادی محقق و تشکر از صداقتش، به او سفارش اکید دارم که به سینمای قصه‌گوی فیلم اولش برگردد. روشنفکرانی مانند مجید برزگر و جعفر پناهی، هنر را برای تحسین روشنفکران و جشنواره‌های خارجی می‌خواهند. اما شما که متولد روستا و زجرکشیده هستید، نباید هنرتان از جنس روشنفکران بی‌درد باشد و مختص به گروه هنر و تجربه.

زخم کهنه  

فیلم نمور/ داود بیدل/ * (ضعیف)

خلاصه داستان: ورود داود (محمدرضا علیمردانی) بعد از پانزده سال به خانۀ خواهرش دلارام (سمیرا حسن‌پور)، واقعه‌ای را در گذشته، برای آنها زنده می‌کند.

نمور، دومین ساختۀ سینمایی جناب بیدل است. نخستین فیلم او به نام روزگاری عشق و خیانت (1392) بر اساس فیلمنامه‌ای از جناب بیدل و روح‌الله شمقدری، به تلاش صهیونیست‌ها در سال‌های قبل از انقلاب برای تصرف اراضی حاصلخیز پارس‌آباد مغان می‌پرداخت. او پس از ساخت چند فیلم و سریال برای تلویزیون حالا دومین فیلم خود را در ژانر ملودرام خانوادگی عرضه کرده است. فیلم نمور، اولین تجریۀ تهیه کنندگی سید یاسر جعفری نیز محسوب می‌شود.

/Upload/Public/Content/Images/1400/11/22/2257100485o.jpeg

          فیلمنامۀ نمور را نوشین معراجی نوشته است. این نکته را باید به فال نیک گرفت که کارگردان و نویسنده، یکی نیستند. خانم معراجی سال گذشته، نخستین تجربه کارگردانی خود را در فیلمی به نام «پسر» به ثمر رساند؛ فیلمی که تا ماه پیش، در سینماهای هنر و تجربه اکران بود.

فیلمنامۀ نمور، البته قصه‌گو است و سعی دارد با مخاطب عام ارتباط بگیرد. شاید به همین دلیل است که نقش اول آن به محمدرضا علیمردانی سپرده شده. او صداپیشۀ متبحری است که انیمیشن‌های دیرین دیرین را جان بخشیده است. اما متأسفانه بازیگر خوبی نیست. و اصولاً دوبلورها اینطورند. مگر اینکه از دنیای بازیگری به دوبله آمده باشند، مانند سیامک اطلسی، خسرو شکیبایی یا ثریا قاسمی.

یکی از مشکلات اصلی فیلم نمور، آن است که همۀ گره‌گشایی‌ها به سکانس آخر موکول شده‌ است. لذا مخاطب آن را پس می‌زند و حتی ممکن است به آن بخندد (چنانکه در سالن برج میلاد اینطور شد). فیلمساز در انتها، فیلمش را به مقام مادر و فرشته طائرپور تقدیم کرده است. بدون توجه به اینکه دلارام یعنی شخصیت مادر در این فیلم (سمیرا حسن‌پور)، یک تخم غاز گذاشته که حاصل عشق دوران جوانی اوست. و همین مسئله از سوی نظارت و ارزشیابی به ممیزی خورده و نویسنده مجبور به تغییر در فیلمنامه شده است. وقتی راقم در کنفرانس خبری از نویسنده پرسیدم که با این اوضاع، چرا فیلم را به مقام مادر تقدیم کرده‌اید، او گفت که چون این دو نفر همدیگر را دوست داشتند، پس باکی نیست و حلال‌زاده است!

روزنامچه فجر 11»: «نمور»؛ فیلمی ضد خانواده که به مقام مادر تقدیم شده است

نکتۀ دیگر این است که هیچ شخصیت و خانوادۀ سالمی در فیلم وجود ندارد:

ـ داود (محمدرضا علیمردانی) سال‌ها قبل با نرگس (بهاره کیان افشار) ارتباط داشته و او را ترک کرده است. او الان با سمیرا (نسیم ادبی) زندگی می‌کند و آنها بچه‌ای ندارند

ـ دانیال (محمدرضا عباسی) به عنوان برادر کوچکتر، زنش را طلاق داده است و اکنون با پسر شش ساله‌اش زندگی می‌کند

ـ دلارام (سمیرا حسن‌پور) بعد از ترک نامزدش بهروز، با علی ازدواج کرده از او هم بچه‌ای ندارد

و یک غافلگیری عجیب که نمی‌توان آن را فاش کرد، در انتها هست که نشان می‌دهد نسب‌ها در این خانواده چقدر به هم ریخته‌اند.

آیا در فیلمی که به مقام مادر تقدیم شده، باید شاهد چنین روابط غیر متعارفی باشیم؟!

** امیر اهوارکی

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان