سرویس سیاست مشرق - پس از بازگشت هیئتهای مذاکرهکننده به وین، دور هشتم مذاکرات با برگزاری جلسات فشرده در سطح رؤسای هیئتها و کارشناسان آغاز شد. در این دور، جلسات جداگانه میان علی باقری کنی با انریکه مورا هماهنگکننده اروپایی گفتوگوها و نیز مذاکرهکنندگان ارشد روسیه و چین در پایتخت اتریش صورت گرفته است. یکی از مهمترین جلسات در این دور از گفتگوها، میان مورا و نمایندگان سه کشور اروپایی برگزار شده است که در این جلسه مفصل موضوعات باقیمانده ازجمله در زمینهٔ ترتیبات اجرایی و اقدامات هستهای مورد بحث و بررسی قرارگرفته است.
از اتفاقات قابل توجه در حاشیه مذاکرات دیدار نماینده روسیه با رابرت مالی است، اولیانوف در صفحه توییتری خود در شرح آن دیدار از آغاز تلاشها برای تدوین «سند نهایی» خبر داده است. برخی دیپلماتها در وین اعتقاد دارند که مذاکرات وین به ایستگاه پایانی رسیده و تا پایان خط تنها پنج دقیقه باقی مانده است! استفان کلمنت، از اتحادیه اروپا هم با انتشار تصاویری از کارگروه اقدامات هستهای که به ریاست او برگزار شد اعلام کرد که رایزنیهای فشرده ادامه دارد.
روزنامه والاستریت ژورنال نشریه نزدیک به محافظهکاران آمریکا در سرمقاله آخر خود توصیف جالبی از گفتگوها داشته و نوشته است که بایدن شتابان به سمت توافقی ضعیفتر از قبل با ایران درحرکت است. در ادامه این یادداشت آمده است که برخلاف وعده قبلی کاخ سفید مبنی بر پیگیری توافق «بلندتر و قویتر» کاخ سفید تنها امتیاز پیشدستانه بهطرف ایرانی داده است. اشاره این روزنامه به «امتیاز آمریکایی» همان معافیتهای هستهای تشریفاتی است که هفته گذشته آنتونی بلینکن آن را امضا کرده است.
یک ابهام بزرگ: رابرت مالی اختیار عمل دارد یا نه؟
در وین رابرت مالی خودش را آماده یک توافق با ایران نشان میدهد. او در گفتگو با دیپلماتهای کشورهای مختلف و نیز خبرنگاران بهگونهای وانمود میکند که با اختیارات کامل در اتریش حاضر بوده و با یک امضا از سوی طرف ایرانی ماراتن مذاکرات به خط پایان میرسد. در ظاهر نیز آنچه رابرت مالی تشریح میکند در جریان است. صحنهآرایی صورت گرفته از سوی آمریکاییها بهگونهای است که حتی آنها با پیشدستی ضرب العجل بیستروزه (پایان فوریه) را نیز روی میز گذاشتهاند، گویی همه مقدمات کار انجامشده و این تهران است که در امضای پیشنویس سند تعلل دارد!
درحالیکه هیئت دیپلماتیک ایران سه پیششرط ساده اما منطقی لغو تحریمها و انتفاع از آن، تضمین توافق و راست آزمایی را شرط توافق خوب با طرف غربی بیان کرده است، آمریکاییها از داخل و بیرون دچار اختلافات شدید هستند، سطح تضادها آنقدر بالاست که یک مقام مطلع در شرح مذاکرات میگوید: «واقعیت آن است که در مورد این موضوع که رابرت مالی چقدر اختیار عمل در وین دارد؛ همه طرفها تردید دارند».
تیم آمریکایی در وین از یکسو خود با اختلافات اساسی روبرو شده است، بهگونهای که چند دیپلمات ارشد ازجمله ریچارد نفیو (معمار تحریمها) از تیم مالی اخراج شده است. در آنسو پس از استماع گزارش رابرت مالی در کنگره آتش اختلافات شعلهور گردیده است. وبگاه «پالتیکو» نوشته است که نمایندگان کنگره آمریکا پس از جلسه استماع روز گذشته، درباره بهترین شیوه رویارویی با مسئله هستهای ایران دچار اختلاف و دودستگی شدهاند. جمهوریخواهان اصرار به بازگشت به دکترین «فشار حداکثری» ترامپ دارند. در این میان، برخی از دموکراتهای ارشد کنگره هم آشکارا ادامه حضور در میز مذاکرات وین برای رسیدن به توافق را زیر سؤال میبرند. باب منندز رئیس دموکرات کمیته روابط خارجی سنا با اعلام مخالفت با احیای برجام گفت: آنها (مذاکرهکنندگان آمریکایی در وین) باید وقتی میدیدند که توافق خوبی وجود ندارد، آنجا را ترک میکردند. نمیدانم چه زمانبندی وجود دارد اما هرزمانی وجود داشته باشد، پنجره بهسرعت در حال بسته شدن است. بن کاردین سناتور دموکرات که مخالف برجام بود نیز گفت: یک توافق بد، بدتر از عدم توافق است!
این سطح اختلافات نشان از واقعیتی دارد که بهسادگی نباید از روی آن عبور کرد، درحالیکه بایدن حتی پشتیبانی دموکراتها (رهبران مؤثر در کنگره) در مذاکرات هستهای در وین در اختیار ندارد، چگونه میتواند حتی برای یک دوره کوتاهمدت توافق را ضمانت کرده و از آن پشتیانی کند؟ آخرین جلسه کنگره نشان داد که این فقط جمهوری خواهان نیستند که سنگاندازی میکنند، حتی دموکراتها نیز در این راه با جنگطلبان آمریکاییها همقسم هستند.
گزارش استماع کنگره نشان میدهد که رابرت مالی که هیچ، حتی بایدن هم در تضمین توافق اختیار لازم را ندارد. در چنین وضعیتی نمیتوان گفت که اختلافات داخلی در آمریکا ربطی به تهران ندارد! این اختلافات چه به معنای وقتکشی باشد و چه جنگ زرگری و چه تلاش برای مهندسی مذاکرات (امتیازخواهی بیشتر از سوی آمریکاییها) هر سه تهدیدی برای منافع ملی مردم ایران محسوب شده و نشانهای بر عدم «حسن نیت» آنها در ادامه گفتگوهاست. عدم صداقت در میان مقامات آمریکایی در مسیر مذاکرات همان نقطهای است که رهبر انقلاب از آن بهعنوان امید واهی به غرب یاد و مقامات آمریکایی را به گرگهای درنده تشبیه کردند. این صحنه همانجایی است که رئیسجمهور در تشریح آن در روز 22 بهمن اعلام کرد که به وین و نیویورک امید ندارد!
تضمین یک تبادل در بانک آژانس!
توافق نهایی با طرف غربی بدون تضمین آن امکانپذیر نیست، در حال حاضر جمهوری اسلامی ایران «تضمین ذاتی» از طرفهای حاضر در هتل کوبورگ میخواهد. درحالیکه سال 2015 امضا جان کری تضمین تلقی شده بود، این بار تهران تضمین درونی را تنها گزینه برای ادامه مذاکره تعیین کرده است. تضمین ذاتی به آن معناست که اگر طرف غربی کوچکترین بدعهدی از خود نشان دهد، ایران با سرعت اقدامات عملیاتی برای بازگشت به نقطه قبل از توافق را آغاز میکند. تضمین ذاتی بدیهیترین اقدام برای حفظ توافق و پایداری آن در آینده است، اما سؤال آن است که آیا متن برجام برای بازگشتپذیری با تناقض روبرو است یا خیر؟ به نظر میرسد که بازگشتپذیری با متن برجام در تفاهم قرار نداشته و دست طرف غربی را برای رسیدن به snapback باز میکند.
میزان اورانیوم غنیسازی شده ایران در حال حاضر به حدی است که بهسادگی میتواند به دوران پیش از توافق بازگردد. از سویی سطح پیشرفتهای علمی ما بهقدری بالاست که هر اقدام سخت از جانب آمریکاییها و رژیم صهیونیستی باعث بالا رفتن بیشتر و شدیدتر غنیسازی میشود. این سطح بالا از توانمندی باعث شده است که سخنگوی وزارت خارجه آمریکا اعلام کند که دادن معافیت تحریمی در پروژههای هستهای به ایران به سود خود آمریکاییهاست! به نظر میرسد تلاش واشنگتن برای دادن معافیتهای جدید بهمنظور هدایت ایران بهسوی بانک جهانی هستهای است. بانگ جهانی هستهای سازوکاری است که آژانس برای برخی کشورها در نظر گرفته و شرط عضویت در آن عدم غنیسازی در داخل آن کشور است، روزنامه واشنگتنپست نوشته است که محال است ایرانیها در تور آمریکاییها افتاده و زیر بار سازوکار بانک هستهای بروند!
شنیدهشده است که واشنگتن با حساب خالی از اعتبار میخواهد یک شاهمهره و تعدادی جاسوس را بهواسطه چک بدون اعتبار «بانک آژانس» معاوضه کند. هر چه بیشتر از زمان مذاکرات میگذرد همه بهتر از قبل به رفتارشناسی آمریکاییها پی میبرند، بهصورت طبیعی بانک بدون ضمانت نمیتواند پشتیبان خوبی برای یک تبادل بین خطی باشد.
انتفاع ایران از برجام چقدر است؟
شواهد موجود در وین نشان میدهد که آمریکاییها با دقت ابزار لازم برای صفر کردن انتفاع ایران از توافق احتمالی را داخل و خارج از توافق، آماده میکنند. به لحاظ اجرایی هدف واشنگتن در تمام بستههای پیشنهادی از سال 98 تاکنون آن است که ایران داخل معافیت آمریکا بهصورت محدود نفت بفروشد و با پول آن بهصورت کنترلشده از اروپا خرید کند. فارغ از اینکه این مدل به نفع ایران است یا نه! مهمترین سطح از انتفاع ایران از برجام در نقطهای است که بتوانیم در مسیری پایدار و امن در آینده فرآیند توسعه را پیش ببریم؛ این برداشت از برجام بهصورت قطعی در مذاکرات پیش رو در هشت دور گذشته در وین طراحی نشده است.
برای چنین طراحی از پیشرفتها باید حسابجاری و پسانداز خود در وین را بسته و همسایگانی چون عراق، افغانستان، سوریه و حتی حوزه قفقاز را وارد مسیر برنامه توسعه ملی خود کنیم. انتفاع ما از آینده از چنین مسیر سنگلاخی و دشواری میگذرد، عبور از این مسیر هوشمندی و ظرافتهای فراوانی را لازم دارد! ژنرال مکنزی فرمانده تروریستهای سنتکام در منطقه در توصیف راهبردهای جدید ایران در منطقه میگوید: آنها چنان پیشرفت کردهاند که چنگ با آنها به معنای جنگ با آتش است. ایرانیها فناوریهای نوین را وارد منازعه کردهاند. فرمانده تروریستها تأسیس موقعیت منطقهای ایران را بهتر از برخی دیپلماتها درک میکند؛ او باپوست و استخوان میدان را درک کرده است!