سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** روزنامه اصلاح طلب: بیشتر دغدغه دولت رئیسی امور پوپولیستی است!
«مصطفی هاشمی طبا» فعال اصلاح طلب و معاون رئیس جمهور در دولت هاشمی رفسنجانی و نامزد انتخابات ریاست جمهوری در سال 96 که با این که از نامزدی انصراف نداد، اعلام کرد که خودش به روحانی رای می دهد، در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت:«واقعیت این است که نداشتن برنامه در دولت سیزدهم مشهود بوده و این وضعیت برای دوران پس از احیای برجام نیز احتمالا وجود خواهد داشت... بیشتر دغدغه دولت حول امور روزمره و سیاستهای پوپولیستی میگذرد... نکته جالب این است که مردم در چنین شرایطی ناراضیتر از گذشته شده اند.»
وی افزود:«شرایط مدیریت کشور به شکلی است که با به نتیجه رسیدن یا نرسیدن مذاکرات تفاوتی حاصل نخواهد شد. هرچند معتقدم شرایط برای پیشبینی نتایج مذاکرات دشوار است. با اینوجود ممکن است ایران بهجایی برسد که برخی از شروط طرف مقابل را بپذیرد. اینکه مذاکرات بدون نتیجه روشن و قطعی همچنان به دلایل مختلف ادامه پیدا کند اتفاق جالبی نیست... تاریخ نشان داده کسانی که در مذاکرات منعطف نبودند پس از مدتی به یکباره موضع آنها تغییر کرده است. کسی که وارد یک مذاکره میشود درنهایت به یک رویکرد تعدیلی دست پیدا میکند. این درک متقابل بهمرور زمان شکل خواهد گرفت.»
همچنین روزنامه اعتماد در مطلبی با عنوان «انعطاف برای توافق» به قلم «علی بیگدلی» فعال اصلاح طلب نوشت:«غرب به دنبال آن است که سطح غنیسازی ایران را به محدوده 5درصدی برساند. این درخواست، مشکلاتی را برای ایران در حوزه غنیسازی ایجاد میکند، چراکه ایران دستاوردهای فراوانی در غنیسازی 20درصدی و 60درصدی کسب کرده است و مسکوت گذاشتن این دستاوردها مشکلاتی را برای توان فنی و مهندسی ایران ایجاد میکند. اما باید توجه داشت، برای دستیابی به توافق چارهای جز انعطاف بیشتر و رسیدن به یک درک مشترک وجود ندارد.»
در ادامه این مطلب آمده است:«باید از طریق نوع خاصی از دیپلماسی چند مرحلهای، زمینه را برای رسیدن به درک مشترک مبتنی بر منافع ملی دو طرف فراهم کرد. البته در این میان برخی تحرکات افراطی که در داخل وجود دارد، مانع اصلی در این مسیر است. برخی مطالبات حداکثری در این خصوص که همه تحریمهای اقتصادی باید رفع شوند، در غیر این صورت توافقی در کار نخواهد بود، در مسیر حل مشکلات سنگاندازی میکند. تحرکاتی که نسبتی با منافع ملی نیز ندارند.»
فعالین و رسانه های اصلاح طلب با سیاه نمایی و القای بن بست در بهبود اوضاع کشور، آدرس «امتیازدهی یکطرفه به آمریکا» را به عنوان راه حل بهبود اوضاع و گشایش اقتصادی معرفی میکنند.
این در حالی است که نسخه پیشنهادی این طیف در دولت قبل به صورت تمام و کمال اجرا شد. نسخه اصلاح طلبان در سیاست خارجی نه تنها به گشایش اقتصادی منجر نشد بلکه تحریم ها را افزایش داده و ارزش پول ملی را نیز کاهش داده و سفره مردم را کوچک کرد.
جریان اصلاح طلب در 8 سال گذشته با 10 برابر کردن قیمت دلار، رکوردی قابل توجه را در کارنامه خود ثبت کرد. نسخه اصلاح طلبان در سیاست خارجی باید به عنوان «درس عبرت» مورد توجه دولتمردان و به خصوص وزارت امور خارجه باشد.
طیف اصلاح طلب در ماههای اخیر به دفعات با هجمه به دولت سیزدهم، عملکرد دولت را مصداق پوپولیسم و مردم فریبی جا زده است. این در حالی است که دولت سیزدهم اهتمام ویژه ای برای بهبود اوضاع کشور دارد. از مقابله جدی با دلالان و واسطه گران در بازار تا تلاش برای افزایش صادرات و حمایت از تولید.
جریان اصلاح طلب با فرافکنی در پی آن است تا به هر طریقی شده ردپای بانیان مشکلات موجود را پاک کند. جریانی که مدعی است خودکفایی در کشاورزی مزخرف است و باید به نساختن خانه برای مردم افتخار کرد و مدیر از خارج وارد کرد، چطور می تواند مدعی مردم داری و کشورداری باشد.
در هفته های گذشته «فائزه هاشمی» در اظهارنظری گفته بود:«به نظر می رسد که برخی رفتارها در دولت رئیسی در حال تکرار است، مثل یارانه های جدید و تکرار طرح هایی از قبیل مسکن مهر و سفرهای استانی اینچنینی و ادبیات پوپولیستی و مردم پسند و...نشان از بازگشت به گذشته دارد.»
شواهد و قرائن حاکی از آن است که جریان اصلاح طلب درخصوص کارنامه دولت رئیسی احساس خطر کرده است. چرا!؟ به این دلیل که افکارعمومی عملکردها و اقدامات را مقایسه می کند و به تفاوت ها پی می برد و اینجاست که متوجه می شود که کدام جریان یدطولایی در پوپولیسم(مردم فریبی) داشت و دیگران را به این اقدام متهم می کرد.
** میراث دولت روحانی نیازی به آواربرداری ندارد!
روزنامه اعتماد در مطلبی با عنوان «کارهای گران دولت سیزدهم» به قلم «محمد مهاجری» فعال اصلاح طلب و از حامیان دولت روحانی نوشت:«مکررا از حامیان دولت میشنویم که اینقدر انتقاد نکنید و فرصت بدهید. در ادامه هم میگویند دولت سیزدهم مشغول آواربرداری است و همین کار، مدتها طول میکشد. چنین سخنی بیش از آنکه واقعی باشد راهی است برای توجیه ناکارآمدی مدیران جدید که سختیها را بسیار بزرگتر از آنچه هست نشان دهند و برای حل آنها زمان بخرند.»
در ادامه این مطلب آمده است:«به خاطر داریم که آقای رییسی در سال پایانی دولت آقای روحانی، در سفرهای استانی، هر هفته چند کارخانه تعطیلشده را افتتاح میکرد! اما امروز رییس فعلی قوه قضاییه هیچ مداخلهای در کار دولت نمیکند و به جای کارهای نمایشی و راهاندازی بنگاههای صنعتی به کار خود مشغول است و به همین دلیل هم به نهادی امیدبخش تبدیل شده است.»
فعالین اصلاح طلب به گونه ای مسئله آواربرداری از میراث دولت روحانی را غیرمنطقی جلوه می دهند که گویا روحانی کشور را در بهترین شرایط و در وضعیتی بی نظیر به دولت سیزدهم تحویل داد.
به عبارت دیگر، جماعتی که در دولت قبل مدعی بود که آواربرداری حداقل 16 سال زمان می برد، اکنون مدعی است که چرا همه امور در این چند ماه بهبود نیافته است!؟
دولت قبل در رویکردی غلط همه امور کشور را به برجام و FATF گره زد و این اقدام موجب شد که خسارت های فراوانی به مردم تحمیل شود. برای مثال بی عملی دولت قبل در ساخت مسکن برای مردم، هیچ ربطی به تحریم و FATF نداشت و صرفا ناشی از سوءمدیریت و بی تدبیری بود. سوءمدیریتی که موجب شد قیمت مسکن حدود 700 درصد گران شود.
به این موارد دقت کنید: «اگر به FATF نپیوندیم و اگر برجام احیا نشود، هیچ خبری از اجرای واکسیناسیون سراسری نخواهد بود»، «تا مادامی که برجام احیا نشود و به FATF نپیوندیم صادرات نفتی و غیرنفتی افزایش نمی یابد»، «تا وقتی برجام احیا نشده و خارج از FATF باشیم نمی توانیم پول فروش نفت را دریافت کنیم»، «تا به FATF نپیوندیم و تا برجام احیا نشود، ایران نمی تواند به عضویت سازمان شانگهای درآید»، «تا زمانیکه برجام احیا نشود و به FATF نپیوندیم قرارداد 25 ساله با چین اجرا نمی شود» و...
در حال حاضر همه موارد مذکور به وقوع پیوسته است و این در شرایطی است که نه برجام احیا شده و نه به FATF پیوسته ایم.
به این نمونه توجه کنید: دولت رئیسی در غائله «اخلال بنزینی» موفق عمل کرد. اگر مدیریت میدانی و کارآمدی و چابکی دولت و متانت و صبوری مردم نبود، همین مسئله می توانست به بحرانی بزرگ و ادامه دار در کشور تبدیل شود. فرض کنید اگر آقای رئیسی در روزهای بعد از غائله اخلال بنزینی با خنده می گفت «من هم صبح جمعه از اخلال بنزینی خبردار شدم» آیا مردم گلایه مند نمی شدند!؟ آیا این اظهارنظر، به اراذل اجاره ایِ بازیچه دشمن، این بهانه را نمی داد که به خیابان ها بریزند و اموال عمومی و خصوصی را تخریب کرده و فضا را ملتهب کنند!؟ اگر دولت درباره شایعه گرانی بنزین همزمان با غائله اخلال در جایگاه های عرضه سوخت، سکوت اختیار می کرد و تاکید می کرد که مردم فعلا بنزین نزنند تا ببینیم چه می شود، به راستی چه اتفاقاتی رخ می داد!؟ آیا فضا آرام و بی حاشیه بود!؟
جریان اصلاح طلب در مااهای اخیر به دفعات سفرهای استانی رئیس جمهور را تخطئه کرده و مورد هجمه قرار داده است. اصلاح طلبان حامی اصلی «مدیریت خسته» هستند. اما باید به این مسئله توجه کنند که دوران «مدیریت ویدئوکنفرانسی از داخل اتاق» و «فاصله گذاری مسئولان با مردم» و «نگاه ارباب رعیتی به قاطبه مردم» سرآمده است.
** آشفتگی اصلاح طلبان و استمرار سرگیجه سیاسی
روزنامه شرق در مطلبی نوشت:«حمایتهای سالهای اخیر خاتمی از لیستهای انتخاباتی باعث شد که نقدهای مهمی از سوی جامعه در پی ضعف عملکرد نمایندگان لیست امید و شورای پنجم متوجه او شود یا حمایت او از حسن روحانی هم همین نتیجه را برایش به ارمغان آورد.»
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«برخی احزاب و شخصیتهای اصلاحطلب باور دارند که لیدری اصلاحات باید کاملا ساختارمند باشد و به نوعی تبدیل به یک شخصیت حقوقی شود؛ موضوعی که به ادعای آنها در لیدری کنونی خاتمی به چشم نمیخورد.»
جریان اصلاحطلب به واسطه کارنامه بسیار ضعیفی که در حداقل 8 سال اخیر به افکارعمومی ارائه کرد، در سالهای اخیر در سه انتخابات با شکست سنگین مواجه شد. از رای 70 هزارنفری سرلیست اصلاحات در انتخابات مجلس دوازدهم تا رای دو و نیم میلیون نفری کاندیدای اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم.
این در حالی است که در 8 سال گذشته از معاون اول رئیس جمهور و وزیر نفت و وزیر اقتصاد و وزیر صمت و وزیر کار و رئیس سازمان برنامه و بودجه تا سفیر و استاندار و فرماندار و بخشدار و... همگی توسط جریان اصلاحطلب انتخاب شده بودند.
این طیف فراکسیون امید مجلس دهم و شورای شهر پنجم تهران و شهرداری پایتخت را نیز در اختیار داشت.
جریان اصلاحات به واسطه مقبولیت بسیار پایین در نزد افکارعمومی دچار سرگیجه سیاسی شده است. پروژه عبور از خاتمی توسط فعالین این طیف، یکی از خروجی های این سرگیجه سیاسی است.