سرویس سیاست مشرق - روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژه‌های مشرق" نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.
*******
** اعتراف یکی از محکومین فتنه 88 درباره ظلم فتنه گران به مردم
«محمدرضا جلایی پور» فعال اصلاح طلب و از محکومین فتنه 88 در مصاحبه با روزنامه شرق گفت: «بعد از اعتراضات 88... کشور قربانی تحریم‌های شدیدتر و کاهش ظرفیت حل‌مسئله‌ای دولت و کاهش قدرت متشکل جامعه شد و تا سال 92 در نوعی فضای کم‌رنگ سیاسی فرورفت.»
وی در بخش دیگری از این مصاحبه گفت: «از سویی دیگر بسیاری از خانواده‌ها و شبکه‌های ارتباطی ایرانیان دوپاره شد و قطبی‌شدن جامعه هزینه‌های سنگینی داشت.»
این محکوم فتنه 88 در اظهارات مذکور به بخشی از خیانت فتنه گران در سال 88 اعتراف کرده است.
فعالین فتنه در سال 88 با این ادعا که انتخابات از سوی شورای نگهبان، مهندسی شده است و با ادعای «لزوم برگزاری انتخابات آزاد» 5 ماه پیش از برگزاری انتخابات، موضوع تشکیل «کمیته صیانت از آراء» را مطرح کردند! این اقدام یکی از بخش های پازل پروژه بزرگ فتنه 88 بود. «انتخابات مهندسی شده» و «انتخابات آزاد» کلیدواژه های طیفی است که هیچ اعتقادی به جمهوریت نداشته و ملاک اصلی اش در انتخابات، برآورده شدن منافع قبیله ای و حزبی و شخصی است.
روزنامه لس آنجلس تایمز 28مهر 88 از زبان «جان هانا» مقام آمریکایی فاش کرد: «مطمئناً پیامی که از گردهمایی فعالان اپوزیسیون ایران-که درمیان آنها افراد نزدیک به سران جنبش سبز حضور داشتند- شنیدم، این بود که تحریم باید اعمال شود و باید هرچه شدیدتر باشد؛ تحریم باید بصورت شوک وارد شود که فلج کند و نه به صورت واکسن». بر همین اساس قطعنامه سنگین 1929 دقیقا در سالگرد فتنه 88 و با هدف کمک به فتنه گران به ملت ایران تحمیل شد.
در حال حاضر رژیم تحریم های ایران که هنوز پس از امضای برجام برداشته نشده است، ریشه در قطعنامه 1929 شورای امنیت دارد. تمام تحریم های یکجانبه ای که اکنون به عنوان تحریم های موثر علیه ایران از آنها یاد می شود (تحریم های انرژی و مالی) در واقع براساس زیرساخت حقوقی که در این قطعنامه ایجاد شد، اعمال شده است. اما این قطعنامه اساسا نه یک قطعنامه هسته ای و نه با هدف واکنش نشان دادن به سیاست های هسته ای ایران اعمال شده بود. در حقیقت بانیان و حامیان فتنه 88 با تحمیل قطعنامه 1929، چاقوی تحریم را تیز کرده و سفره مردم را کوچک کردند.
یکی از پروژه های اصلی دشمن به واسطه فتنه 88، تکه تکه کردن ایران و برافروختن آتش جنگ داخلی در اقصی نقاط کشور بود که با هوشمندی مردم و درایت رهبری، این نقشه شوم رسوا شد.
به عبارت دیگر، فتنه 88 پروژه بسیار پیچیده و گسترده ای بود که اهداف ضدایرانی متعددی را دنبال می کرد. این فتنه، هم معیشت مردم ایران را هدف قرار داده بود، هم امنیت مردم را، هم تمامیت ارضی کشور و هم استقلال کشور را.
** ما برای «آشوب خیابانی» دلتنگیم، چرا توجه نمی کنید!
روزنامه آرمان در مطلبی با عنوان «درخواست مجوز تجمع اعتراضی به طرح صیانت» نوشت: «آذر منصوری، دبیرکل حزب اتحاد ملت ایران اسلامی در نامه‌ای به احمد وحیدی، وزیر کشور برای تجمعی در اعتراض به طرح صیانت از حقوق کاربران فضای مجازی درخواست مجوز کرد».
در ادامه این مطلب آمده است: «انتظار این است استفاده از این روش‌ها و راهکارهای قانونی و مدنی را موضوعی ضد امنیتی تلقی نکرده و تمهیدات لازم برای بیان بدون تنش آنها در فضای آرام و امن پیش بینی شود.»
جریان تندروی اصلاح طلب به بهانه های مختلف در پی کلیدزدن آشوب خیابانی است. این اقدام مغرضانه با اسم رمز «درخواست مجوز تجمع اعتراضی» دنبال می شود.
چندی پیش روزنامه اعتماد در مطلبی به قلم یکی از محکومین فتنه 88 نوشته بود: «حکومت‌ها بخواهند یا نخواهند خیابان جزیی انکارناپذیر از اعتراض است. شبکه‌ای شدن نه‌تنها مانع از خیابانی شدن نمی‌شود، بلکه تسهیل‌کننده حضور خیابانی است. تصمیم با دولت‌هاست یا باید امکان حضور قانونمند خیابانی را فراهم کنند یا منتظر باشند تا خیابان‌ها اشغال شوند.»
افراطیون اصلاح طلب بجای این قبیل فضاسازی ها، بهتر است در پی جبران خسارت هایی باشند که در حداقل در 8 سال گذشته به کشور تحمیل کرده اند. این جریان سیاسی با بی اخلاقی و بی مسئولیتی، ژست شاکی به خود گرفته و جوانان و مردمی که از سیاست های همین طیف متحمل خسارت شده اند را به شورش و اشوب خیابانی تشویق می کنند.
مسئله ای مانند طرح صیانت باید با همفکری با صاحبنظران و کارشناسان و تشریح نقاط قوت توسط طراحان و برطرف کردن نقاط ضعف پیگیری شود. هیچگاه با داد و فریاد در وسط خیابان نمی توان به نتیجه مطلوب رسید.
** کارویژه رسانه های اصلاح طلب در پاشیدن بذر یأس و ناامیدی
روزنامه اعتماد در مطلبی با عنوان «بیش از 84 درصد واکسن‌های وارداتی به ایران سینوفارم است؛ افزایش هشدارهای جهانی در مورد تاثیر اندک سینوفارم در مقابل امیکرون» نوشت: «نتایج دو مطالعه انجام شده در چین، نشان داد تزریق دوزهای سوم یا حتی چهارم از واکسن سینوفارم، افراد را در مقابل سویه امیکرون مقاوم نخواهد کرد. در نتایج این مطالعات که بخش‌های مختصری از آن در یک خبرگزاری خارج از ایران منتشر شده، گفته شده که کارایی دوز سوم واکسن سینوفارم به دلیل برخی آنتی‌بادی‌هایی که در دریافت‌کنندگان این برند واکسن کووید 19 ایجاد می‌شود، پس از 6 ماه به شدت کاهش یافته و حتی در صورت دریافت دوز چهارم از این واکسن هم این افراد همچنان در معرض خطر ابتلا به سویه امیکرون خواهند بود.»
در ادامه این مطلب آمده است: «تولیدکنندگان ایرانی واکسن کرونا، تا امروز موفق به ایفای کامل تعهدات خود نشده‌اند و حجم واکسن‌های ایرانی تحویل شده به وزارت بهداشت بسیار کمتر از تعهدات کلامی و کاغذی تولیدکنندگان است...ابتدای پاییز امسال و دو ماه پیش از شناسایی اولین مبتلای سویه امیکرون در کشور، نتایج یک مطالعه در مورد کارایی 3 واکسن وارداتی پرمصرف در ایران و تاثیر آنها در پیشگیری از ابتلا، بستری و مرگ مبتلایان کرونا در مقایسه با بیمارانی که واکسن نزده بودند، منتشر شد که همچون نتایج مطالعات بین‌المللی، تایید می‌کرد که حتی در آن زمان که دلتا سویه غالب کشور بود هم، این واکسن‌ها قادر به پیشگیری و مصون‌سازی صددرصدی نیستند.»
در مقطعی که آمار فوتی های کرونا در ایران به زیر 20 نفر رسید و نقشه کشور آبی بود، هیچ صدایی از رسانه های اصلاح طلب بلند نشد و این رسانه ها به هیچ عنوان از مدافعان سلامت و کادر درمان و نخبگان و متخصصان کشورمان تقدیر و تشکر نکردند.
حالا و در شرایطی که آمار فوتی های کرونا افزایش یافته، رسانه های اصلاح طلب همصدا با بی بی سی و صدای آمریکا و اینترنشنال سعودی مشغول ناامید کردن مردم و یاس آفرینی در جامعه هستند. در حال حاضر وضعیت همه گیری کرونا در اقصی نقاط جهان و از جمله آمریکا و اروپا موجب تلفات و خسارات زیادی شده است. با اینحال اصلاح طلبان با سانسور این حقایق، به شعور و فهم مخاطب توهین می کنند.
طیفی که توانایی و استعداد جوانان عزیز و نخبه ایرانی را در حد طبخ «قرمه سبزی» و «آبگوشت بزباش» می بیند و مدعی است که خودکفایی مزخرف است و باید مدیر از خارج وارد کرد و مدیران نجومی را باید حلوا حلوا کرد و...کاری جز خودتحقیری و مایوس کردن مردم ندارد.
بخشی از جریان اصلاح طلب از آغاز به کار دولت رئیسی تاکنون، پروژه یأس آفرینی و ناامیدکردن مردم از بهبود اوضاع را کلید زده اند. نکته قابل توجه اینجاست که مجریان این پروژه، دقیقا همان بانیان مشکلات موجود هستند. جماعتی که با ساخت پالایشگاه و نیروگاه مخالف است و مخالف شایسته سالاری و بکارگیری جوانان نخبه و متخصص است و «ژنرال های خودخوانده» و «آقازاده های گردن کلفت» را تقدیس می کند.
