سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** نقیب زاده: حیف است که آمریکا از خاورمیانه خارج شود
«احمد نقیب زاده» از فعالین تندروی اصلاح طلب که پیش از این پیشنهاد کاهش بُرد موشک های ایران برای کسب رضایت اروپا را مطرح کرده بود، در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت:«حدود 2دهه قبل، یکی از دوستان جامعهشناس مقیم فرانسه، راهی افغانستان شد تا تحلیلی از شرایط اجتماعی این کشور به دست آورد. از او پرسیدم که در مشاهدات خود چه نکته قابل توجهی برداشت کرده است؟ به این نکته اشاره کرد که مهمترین موضوعی که مشاهده کرده، مربوط به سفارتخانه عریض و طویل امریکا در افغانستان است. سفارتخانهای عظیم با زیرزمینهایی تو در تو و وسعتی بسیار بالا که تصویری فراتر از یک سفارتخانه را به ذهن متبادر میکند. در آن زمان، تفسیر شخصی من از دیدگاه دوست جامعهشناس فرانسویام این بود که امریکا به افغانستان آمده است تا از آن به عنوان پایگاهی برای کنترل، آسیای مرکزی، ایران، چین و... بهره ببرد. شواهد بعدی نشان داد که این تفسیر در زمان خود چندان هم دور از واقعیت نبود.»
این فعال تندروی اصلاح طلب در ادامه نوشت:«امریکا امسال با یک حرکت ناجوانمردانه و بدون هیچ پیشزمینهای، افغانستان را رها کرد و از این کشور خارج شد. در کنار این بحث، زمزمههایی نیز شنیده میشود که امریکا در حال تخلیه کامل خاورمیانه است، حرکتی که بدون تردید، پیامدهای ناگواری برای منطقه خواهد داشت، چرا که توازن را در خاورمیانه به هم زده و خلأ قدرت عظیمی ایجاد میکند.»
این فعال اصلاح طلب علیرغم اذعان به پروژه آمریکا برای سلطه گری و غارت دیگر کشورها، با حسرت مدعی شده که خروج آمریکا از منطقه، خسارت بار و مسبب پیامدهای ناگوار است.
گویا از نگاه جریان تندروی اصلاح طلب، داعش موجب توازن در خاورمیانه بود. این گروهک جنایتکار، مردان را سر می برید و زنان را به اسارت می گرفت و کودکان بسیاری را یتیم کرد و تعداد زیادی زن و کودک و پیر و جوان را به قتل رساند.
رژیم صدام نیز با حمایت و هدایت آمریکا به ایران حمله کرد و بمباران شیمیایی برخی شهرهای ایران، دستپخت همین جنایتکار بود که با چراغ سبز آمریکا و اروپا به وقوع پیوست.
اکنون چندین سال است که آل سعود با حمایت همه جانبه آمریکا و تروئیکای اروپا، به کشتار وحشیانه در یمن مشغول است. همچنین رژیم نامشروع و کودک کش و غاصب اسرائیل نیز محصول دولت تروریست آمریکاست.
آمریکا در اقصی نقاط جهان و از جمله منطقه غرب آسیا جنایت های متعددی انجام داده است. از عراق و سوریه و بحرین و یمن تا افغانستان و پاکستان و لبنان و ایران. مردم ایران هیچگاه جنایت آمریکا در ترور سردار سلیمانی را نیز فراموش نمی کنند. دولت تروریست و غارتگر و وحشی آمریکا باید از منطقه غرب آسیا خارج شده و به حضور نکبت بار خود پایان دهد.
رهبر معظم انقلاب - 13 اردیبهشت 95- فرمودند:«خلیج فارس، خانه و محل حضور ملت ایران، و ساحل خلیج فارس و سواحل زیادی از دریای عمان متعلق به این ملت قدرتمند است، بنابراین ما باید در این منطقه حضور، رزمایش و اظهار قدرت داشته باشیم، و این امریکاییها هستند که باید بگویند چرا از آن سوی دنیا به اینجا آمده و رزمایش بهراه میاندازند؟.»
ایشان در ادامه تاکید کردند:«وقتی مقابل دشمن از نشان دادن قدرت بترسیم، دشمن پررو میشود، میگویند ایران در خلیجفارس رزمایش نداشته باشد؛ چه غلطها!...از آن طرف دنیا میآید رزمایش برگزار میکند؛ خب بروید همان خلیج خوکها، اینجا چه میکنید!؟ خلیج فارس خانه ما است. جای حضور ملت ایران است، اینطور باید با قدرتهای زیادهخواه مواجه شد.»
لازم به ذکر است که بلافاصله بعد از به ثمر نشستن انقلاب کوبا؛ آمریکا پیرو سیاست خصمانه خود در مقابل انقلابهای مردمی اعلام کرد دیکتاتوری در کوبا برقرار شده و خصومت خود را آغاز کرد. کاسترو اصلاحات خود را اجرا کرد و با ملی کردن منافع و داراییهای آمریکا در کوبا، حکومت سوسیالیست خود را آغاز کرد. بسیاری از ثروتمندان کوبا به آمریکا گریختند تا به کمک سیا دولت کاسترو را سرنگون کنند. در آوریل 1961 فراریان کوبا با کمک سیا عملیات «خلیج خوکها» را اجرا کردند که شکست سختی به همراه داشت.
** علیه دولت روحانی قیام کردند و نگذاشتند مساله برجام حل شود
«محمدتقی فاضل میبدی» فعال اصلاح طلب در یادداشتی با عنوان «تندروها باز هم مخالف گشایش» در روزنامه آرمان نوشت:«اصولا در کشور ما گروههایی همیشه وجود داشته و هنوز هم هستند که اینها جلوتر از مسئولان حرکت میکنند و حال چه در مساله برجام و چه در مسائل دیگر همیشه دوست دارند که بر طبل مخالفت بکوبند. حتی اگر در مسالهای همچون برجام و احیای این توافق در راستای برداشته شدن تحریمها باشد؛ اینها روضه خود را خوانده و قصه خود را میگویند. البته این جماعت در زمان امام (ره) نیز بودند اما کمتر بودند و چندان دیده نمیشدند اما در شرایط حاضر این گروه جرأت بیشتری پیدا کرده که همیشه بیاید و موضعگیری مخالف کند. در زمان دولت آقای روحانی این مساله برجام به خوبی داشت پیش میرفت و حل میشد و منافع کشور با هزینههای کمتر تامین میشد. اما متاسفانه همین گروه دست انداز چه در مجلس و چه در سایر جاها یکسری قوانین پیچیدهای گذاشتند، برطبل مخالفت کوبیدند و علیه دولت روحانی قیام کردند و نگذاشتند که مساله برجام حل شود.»
وی در ادامه نوشت:«اکنون اقتصاد کشور فشل است و مشکل فروش نفت و نقل و انتقال پولهای کشورمان در دنیا هنوز حل نشده است. این مسائل باید حل و فصل شود وتا به این مسائل پرداخته نشود، نمیتوان انتظار گشایشهای اقتصادی و حل مشکلات کشور را داشت. اینکه به کشورهای دیگری مثل روسیه امیدوار باشیم فایدهای نخواهد داشت. لذا به دولتی که امروز راه مذاکره را پیش گرفته باید کمک و تشویق کرد که در همین راستا جلو برود تا مشکل کشور حل شود. اگر این برجام به شکست بینجامد گرانی و تورم دیگر قابل کنترل نخواهد بود.»
جریان تندرو اصلاح طلب، طیفی شلوغ کار و بی عمل است. این طیف هیچگاه مسئولیت اقدامات خود را نپذیرفته و به راحتی به مردم و افکارعمومی دهن کجی می کند.
افراطیون اصلاح طلب هیچ اعتقادی به جمهوریت و مردم سالاری ندارند. بر همین اساس اگر انتخابات ریاست جمهوری با مشارکت 85 درصدی مردم برگزار شود، فقط به این دلیل که مردم «هم قبیله ای اصلاح طلبان» را انتخابات نکردند، باید جشن مشارکت 85 درصدی به آشوب و التهاب خیابانی بدل شود. به نظر شما این رفتار مصداق دیکتاتوری نیست؟!
افراطیون اصلاح طلب به دلیل آنکه به جمهوریت و مردم سالاری اعتقاد ندارند، اگر در انتخابات پیروز شوند هم با دروغ هایی از جمله «اختیارات محدود» و «نمی گذارند کار کنیم» و «همه چیز دست دولت پنهان است» و... به مردم دهن کجی می کنند.
دولت روحانی با اختیارات فراوان، مذاکرات هسته ای را انجام داد. در این مذاکرات برای اولین بار مقامات ایران در سطح وزیر خارجه به دفعات با یکدیگر دیدار کرده و روسای جمهور دو کشور هم تلفنی گفت و گو کردند. در نهایت برجام امضا شد.
اما برجام هم در دولت اوباما و هم دولت ترامپ و هم دولت بایدن به دفعات به صورت فاحش نقض شد. بی دستاوردی برجام یک دلیل اصلی داشت و آن چیزی نبود جز اعتماد بلاوجه به آمریکا و اروپا.
در دولت روحانی همه امور کشور به برجام گره زده شد و سوءمدیریت و بی عملی در رسیدگی به مطالبات مردم، خسارت های زیادی به بار آورد. از بی عملی در ساخت مسکن تا سوءمدیریت در مدیریت بازار ارز.
به این نکته توجه کنید. برجام و ضمائم آن مجموعاً 110 صفحه است. از این 110 صفحه که مجموعه برجام را تشکیل میدهد، 18 صفحه برجام است و تمام نکات دقیق، ظریف، زمانبندیهای اجرایی در 92 صفحه باقی مانده و به عبارتی همان ضمایم برجام است.
با اینحال ظریف در گفتوگویی در مهرماه امسال، ادعا کرده که تعلیق در برجام نیامده و او برجام را خوانده است. یعنی وی فقط 18 صفحه را خوانده و از 92 صفحه دیگر که اساسیترین مسائل برجام در آن بوده، بیخبر بوده است!
در همان مقطع یکی از فعالین رسانهای در توییتر نوشته بود: «کلمه «تعلیق» رو به شما اطلاع ندادن، جناب دکتر ظریف! بتنریزی در رآکتور اراک چی؟ مکانیزم ماشه چی؟ تغییر ماهیت مجتمع غنیسازی فردو چی؟ بازجویی از اساتید دانشگاه و بازدید از آزمایشگاههای تحقیقاتی چی؟ بازگشت تحریمهای ایران در صورت بدعهدی طرف آمریکایی چی؟.»
مالک شریعتی، نماینده مجلس نیز در واکنش به ادعای ظریف در مطلبی نوشت: «این را هم انکار می کنید!؟ نخواندن کامل متن و پیوست متن، خطای بزرگی است؛ اما خطای بزرگتر مربوط به فرامتن است:"اعتماد به آمریکا".»
دولت روحانی به واسطه نسخه پیچی جریان اصلاح طلب، به آمریکا اعتماد کرد و این اعتماد به خسارت محض برجام منجر شد. حالا آشپزهای برجام با شعبده بازی در پی فرار از پاسخگویی هستند.
** تازه فهمیدید که قانون جنگل بر جهان حاکم است؟!
روزنامه جمهوری اسلامی در مطلبی نوشت:«تجاوز نظامی روسیه به اوکراین، قطعاً محکوم است. تلاش «ناتو» برای گسترش قلمرو خود به طرف شرق نیز قطعاً محکوم است. زیادهخواهی قدرتهای غربی به ویژه آمریکا و دخالت آنها در امور کشورهای مختلف نیز قطعاً محکوم است. جمعبندی این سه نکته این میشود که هیچیک از قدرتهای شرقی و غربی به مقررات بینالمللی و منشور ملل متحد که خودشان آنها را امضا کردهاند پایبند نیستند و اکنون در دنیائی زندگی میکنیم که قانون جنگل بر آن حاکم است.»
در ادامه این مطلب آمده است:«بررسی بیشتر کارنامه قدرتهای شرقی و غربی این واقعیت بسیار تلخ را به اثبات میرساند که هر دو دروغ میگویند، هر دو جنایتکارند و هر دو غیرقابل اعتمادند. به همین دلیل، هر ملتی که خواهان استقلال است باید از تکیه کردن بر شرق و غرب بپرهیزد. نکته مهمتر اینکه جهان دوقطبی همواره گرفتار بیعدالتی خواهد بود. ملتها باید برای رهائی از سُلطه امپراطوری دروغ و تزویر بر جهان تلاش کنند.»
این روزنامه اصلاح طلب تاکید کرده است که در دنیایی زندگی میکنیم که قانون جنگل بر آن حاکم است. اما گویا خیلی دیر به این نتیجه رسیده است.
همانطور که این روزنامه اصلاح طلب تاکید کرده، قانون جنگل بر دنیا حاکم است. اما علیرغم این واقعیت بدیهی، مقامات ارشد دولت روحانی در هشت سال گذشته، به این مسئله بسیار مهم توجه نکردند.
وزیر خارجه دولت روحانی در اوج مذاکرات هسته ای و در مقطعی که قاعدتا باید به دنبال امتیازگیری حداکثری می بود، در اظهارنظری عجیب گفت «امضای هر توافقی، بهتر از عدم توافق است». پس از آن علیرغم عهدشکنی های مستمر آمریکا، معاون وزیر خارجه در دولت روحانی در اظهارنظری تأمل برانگیز گفت «امضای وزیر خارجه آمریکا تضمین است»!
دولت روحانی علیرغم کارنامه سیاه آمریکا و اروپا در عمل به توافقات بین المللی، تعهدات خود را پیش دستانه و فوری انجام داد. سپس به انتظار نشست تا طرفی که مشهور به «قاتل زنجیره ای توافقات بین المللی» است، تعهدات خود را اجرا کند.
در ادامه، دولت باراک اوباما که مسئولان دولت قبل او را فردی مودب! و باهوش! معرفی کرده بودند، در اولین روز اجرای تعهدات آمریکا ذیل برجام، تحریم های جدیدی علیه ایران تصویب کرد.
بله، ما در دنیایی زندگی میکنیم که قانون جنگل بر آن حاکم است. اما جریان اصلاح طلب هیچگاه این واقعیت بدیهی و ابتدایی را درک نکرده است. برای همین این طیف پیش از این مدعی بود که «دنیای فردا دنیای گفتمان است نه موشک»!
طیفی که به آمریکا و اروپا نگاه «رعیت - اربابی» دارد، هیچگاه نمی تواند نگاهی واقع بینانه و براساس عقلانیت به تحولات جهان داشته باشد.