سرویس جهان مشرق- بهانه‌ی نگارش این مقال، «تحلیلی» در باب منازعه مسکو-کیف در جریده‌ی «اطلاعات» است. این روزنامه مدعی شد که نگرانی روسیه، پیوستن اوکراین به ناتو نیست بلکه از نفوذ دمکراسی به ساختار حکومتش می ترسد!

" آنچه روسیه به عنوان علت حمله به اوکراین اعلام کرده، نگرانی امنیتی از پیوستن اوکراین به پیمان ناتو است. اما برخی متفکران حوزه جامعه شناسی سیاسی، نگرانی عمیق پوتین از تعمیم یافتن الگوی دموکراسی اوکراین به روسیه را علت زیربنایی حمله روسیه می دانند.

این مقاله ادامه می دهد:

" چیزی که برای امپراتور ولادیمیر که بیش از 22 سال است در رأس قدرت روسیه قرار دارد و با تغییر در قانون اساسی زمینه را برای ابقای خود فراهم کرده است می تواند خطرناک باشد. "

و در نهایت این که:

"  او بشدت نگران نفوذ و رسوخ ساختارهای سیاسی دموکراتیک از فضای کشوری است که از نظر قومی و نژادی شبیه ترین کشور به روسیه است و تا قبل از فروپاشی، بخشی از اتحاد شوروی بوده است. "

در جریان وقوع جنگ میان روسیه و اوکراین و متحدان بین‌المللی‌اش، به واسطه‌ی سلطه و نفوذ سهمگین امپراتوری رسانه‌ای مافیای گلوبالیست و همچنین سانسور بی‌سابقه و همه‌جانبه اخبار واقعی جنگ توسط این مافیا و البته بایکوت سراسری رسانه‌های روسی، طبعا جنس تحلیل‌های نشریات و وبگاه‌ها و شبکه‌های اجتماعی داخلی(که عمدتا مصرف‌کننده‌ی محض اخبار رسانه‌های جریان اصلی غرب هستند) همین‌قدر سطحی و سانتی‌مانتال است که مقاله‌ی روزنامه «اطلاعات».

البته از رسانه‌ی تحت مدیریت مادام‌العمر جناب «محمود دعایی»، با سوابق سیاسی و فکری ایشان که کاملا شناخته شده است، هیچ انتظاری جز این نمی رود. یا متن منسوب به وزیر خارجه سابق، دکتر جواد ظریف، و آن تشبیه حقیقتا مضحک پوتین و روسیه به مرد دائم‌الخمری که ودکا می خورد و زن و بچه‌اش را کتک می زند، حقیقتا اوج سطح‌نگری و سانتی‌مانتالیزم و تقلیل دادن امور کاملا جدی، حساس و دامنه‌دار بود.

حقیقت آن است که ماجرای جنگ روسیه-اوکراین و شرکاء، مبتنی بر دلایل و ریشه‌های بسیار عمیق و قدیمی‌تری است که اکنون مثل یک دمل کهنه سر باز کرده است. اهل فن و ناظران آگاه به خوبی می دانند که به دلایل متعدد، ولادیمیر پوتین، رییس‌جمهور فدراسیون روسیه، ابدا تمایلی به ورود به این جنگ نداشت و در نهایت در وضعیت «دیر و زود دارد، اما سوخت و سوز ندارد»، وقتی که برایش بدیهی و واضح شد که پازل اوکراین را طوری چیده‌اند که روسیه را گرفتار کنند، پیش‌دستی کرد تا با غافلگیری، تا حدی هزینه‌هایی که برای روسیه از بابت اوکراین طراحی شده را کاهش دهد.

کسانی که مسایل اوکراین را از چند سال قبل‌تر دنبال می کنند، به خوبی می دانند که پوتین به شدت از سوی ملی‌گرایان روس و اوراسیاگرایان(که پایگاه اصلی حامی او هستند)، بابت عدم مداخله مستقیم در ماجرای آزار و قتل سیستمیک روس‌تباران در اوکراین، مورد انتقاد و تحت فشار بود.

ماجرای تایید وجود آزمایشگاه‌های تولید سلاح بیولوژیک در نقاط مختلف اوکراین توسط مقامات دفاعی روسیه و شکایت روسیه به شورای امنیت سازمان ملل، یکی از وجوه بسیار مهم و تکان‌دهنده‌ی «پرونده‌ی اوکراین» است. گزارش‌ها از حدود 30 آزمایشگاه مجهز و مخفی تولید تسلیحات بیولوژیک در خاک اوکراین خبر می دهند که در همکاری مستقیم با پنتاگون فعالیت می کردند.

همزمان با افشای وجود این آزمایشگاه‌ها، این خبر هم منتشر شد که یکی از پروژه‌های اصلی که با حمایت «بیل گیتس» مبتنی بر مهندسی ژنتیک بوده که گروه‌های نژادی خاص را هدف قرار می دهد. اخیرا پشه‌هایی که توسط یکی از شرکت‌های پوششی بنیاد بیل و ملیندا گیتس دستکاری ژنتیکی شده‌اند،   در ایالات کالیفرنیا و فلوریدا رها شده‌اند تا، طبق ادهای اداره محیط زیست ایالات متحده، نوع خاصی از آفات را مورد حمله قرار دهند.

البته هر کسی که اندکی درباره لابراتوارهای بیولوژیک در سطح دنیا کمی شناخت فنی داشته باشد، می داند که عمدتا پوشش‌هایی برای تولید تسلیحات بیولوژیک و ژنتیک هستند. و البته بیل گیتس هم کسی است که سال گذشته از ریاست هیات مدیره مایکروسافت کناره گرفت تا فقط به کارهای «بشردوستانه»! بپردازد و  در حالی که پزشک نیست و هیچ تحصیلات و سابقه‌ی کاری درمانی ندارد، به چهره اول دستورالعمل‌های کرونایی تبدیل شده و مرتب هم درباره‌ی وقوع پاندمی هولناک‌تر از کرونا هشدار می دهد. علاقه بیل‌گیتس به دستکاری ژنتیک جانوران و انسان‌ها، ریشه‌دار و قدیمی است و مردم آفریقا و هندوستان زخم‌دیده‌ی آزمایشات این‌چنینی بیل گیتس هستند.

اخیرا برخی فعالان شبکه اجتماعی در غرب، مجموعه‌ای از تصاویر را تدوین کرده‌اند که نشان می دهد در دو سال گذشته، زمانی کووید 19 سرخط اخبار جهانی بود، چه اندازه توسط رسانه‌های جریان اصلی در غرب، با دو رنگ زرد و آبی (رنگ‌های پرچم اوکراین) بازی تصویری شده است. آیا این اتفاقی بوده یا این که قرار بود «پاندمی وحشتناک بعدی» که بیل گیتس هر از چندی درباره آن هشدار می دهد، از اوکراین ظاهر شود؟ در این تردید وجود ندارد که رسانه‌های وابسته به زرسالاران جهانی استاد ادراک‌سازی ناخودآگاه با پیام‌های زیرآستانه‌ای(سابلیمینال) هستند.

از این رو، بسیاری از طرفداران نظریه توطئه، با انتشار این اخبار، گمانه‌های قابل تامل و ‌ جدی را درباره‌ی ارتباط آزمایشگاه‌های بیولوژیک مخفی در اوکراین با هشدارهای گاه به گاه بیل گیتس(به عنوان بزرگ‌ترین حامی مالی پروژه‌های دستکاری ژنتیک در جهان) درباره مهیب‌تر و شدیدتر بودن پاندمی بعدی مطرح می کنند. به اعتقاد این دسته از ناظران، کشف آزمایشگاه‌های سری در اوکراین، معادلات بیل‌گیتس و مافیای زرسالاران جهانی(به ویژه جرج سوروس، دوست و شریک قدیمی بیل گیتس که تخصص او ایجاد آشوب در حوزه روسیه و قفقاز و آسیای میانه است) را برای شیوع دادن پاندمی بعدی  به هم زده است.

به هر حال، طرح موضوع آزمایشگاه‌های تسلیحات بیولوژیک در اوکراین توسط روسیه در سازمان ملل، چنان شبکه مافیایی زرسالاران جهانی را خشمگین کرده که حتی طرح مصادره اموال هر فرد تبعه‌ی روس را از طرف کارگزاران سیاسی خود مطرح کرده‌اند که عملا به معنای اعلام جنگ مستقیم با مسکو است.

روز 10 مارس، خبرگزاری اسپوتنیک از قول مقامات نظامی روس گزارش داد که آزمایشگاه‌های سری در اوکراین، روی پروژه‌هایی تحقیق می کردند که مربوط به اثرات ویروس کوید 19 روی خفاش بوده است. طبق این گزارش، در این آزمایشگاه‌ها روی نمونه‌های خون خفاش که ویروس کووید در آن کشت شده بود، مطالعه صورت می گرفت. ژنرال ایگور کوناشنکوف، سخنگوی وزارت دفاع روسیه اعلام کرد:

" بر اساس اسناد به دست آمده، طرف آمریکایی قصد داشت در سال 2022 روی پاتوژن‌های پرندگان، خفاش‌ها و خزندگان در اوکراین مطالعه کند و تمرکز تحقیقات را به سوی امکان حمل ویروس تب خوکی آفریقایی و سیاه‌زخم ببرد. پروژه‌ی دیگر، انتقال پاتوژن‌ها از طریق پرندگان وحشی مهاجر و در رفت و آمد میان اوکراین، روسیه و سایر کشورهای منطقه بود.

سخنگوی وزارت دفاع روسیه افزود:

" هدف این این پروژه- و سایر پروژه‌های- مورد پشتیبانی پنتاگون، ایجاد مکانیسمی برای شیوع مخفی پاتوژن‌های مرگبار بوده است. "

کوناشنکوف وعده داد که به زودی این اسناد و نتایج بررسی‌های وزارت دفاع روسیه روی آن‌ها برای عموم منتشر خواهد شد. پیشتر، ایگور کریلوف، مسوول دفاع تشعشعی، بیولوژیک و شیمیایی در وزارت دفاع روسیه خبر داده بود که نیروهای مسلح روسیه دست‌کم 30 آزمایشگاه بیولوژیک را که در زمینه ساخت تسلیحات بیولوژیک فعال بوده‌اند، در اختیار گرفتند. طبق همین گزارش‌ها، پنتاگون دست‌کم 200 میلیون دلار روی این آزمایشگاه‌ها سرمایه‌گذاری کرده است. [1] سال‌هاست که مقامات روسی درباره فعالیت‌های آزمایشگاه‌های تحت هدایت و حمایت مالی آمریکا نه فقط در اوکراین، که در گرجستان، ارمنستان، قرقیزستان، تاجیکستان و قراقستان هشدار می دهند.

 در جریان انتخابات سال 2021 ریاست جمهوری آمریکا بود که پرونده ارتباطات نزدیک جو بایدن و پسرش هانتر با مافیای اقتصادی فاسد اوکراین، سر و صدای بسیاری به پا کرد. در سپتامبر 2020 بود که کمیته امنیت سرزمینی و مسایل حکومتی سنای آمریکا، گزارشی 78 صفحه‌ای درباره فساد مالی گسترده‌ی هانتر بایدن در پیوندش با مافیای اقتصادی اوکراین منتشر کرد. [2]  او رابطه‌ی ویژه‌ای با شرکت نفت و گاز بوریسما و یکی از الیگارک‌های فاسد و ذینفوذ اوکراینی، میکولا زلوچفسکی، داشته است.

طبق گزارش‌های متعدد منتشر شده در آمریکا در همان مقطع انتخابات، جو بایدن در جریان همه رسوایی‌های پسرش در پیوند با اوکراین بود و چه بسا که پسر، نمایندگی پدر را هم در این ارتباط اوکراینی بر عهده داشت. از جمله، تونی بابولینسکی، شریک تجاری بایدن‌ها، در یک کنفرانس مطبوعاتی به صراحت گفت که جو در جریان همه‌ی اقدامات پسرش بوده است. [3]

اما ظاهرا روابط عمیق چهره‌های اصلی حزب دمکرات با اوکراین و حکومت فاسد و مافیای الیگارک‌های اوکراینی، به جو بایدن محدود نمی شود. در اکتبر 2019، گزارش‌هایی درباره پسر نانسی پلوسی، رییس کنونی مجلس نمایندگان آمریکا، مطرح شد. طبق این گزارش‌ها، پل پلوسی جونیور، در سال 2017 به اوکراین سفر کرد ه بود و در همان سال، به مدیرعاملی یک شرکت گازی فعال در اوکراین رسید. [4]

اما در همان اکتبر 2019، انتشار اخباری درباره‌ی کمک سرویس اطلاعاتی اوکراین به کمپین کلینتون برای به زیر کشیدن پل مانافورت(رییس کمپین انتخاباتی ترامپ در 2016) و همچنین کمک مالی چشمگیر دولت اوکراین به کمپین هیلاری به شدت جنجالی شد. [5] قبل‌تر، در ماه مارچ 2019 دادستان کل اوکراین، ژنرال  یوری لوتسنکو، در مصاحبه‌ای اختصاصی با نشریه آمریکایی هیل، از شروع تحقیقات خود درباره‌ی ارتباطات نیروهای امنیتی اوکراین با دولت اوباما و کمک آن‌ها به حزب دمکرات برای برنده شدن در انتخابات 2016، خبر داده بود. [6]

اما خبر قابل‌تاملی که در میان آن جنجال منتشر شد، این بود که دولت اوکراین با خیریه‌ی وابسته به خانواده کلینتون، یعنی بنیاد کلینتون همکاری کاری و مالی دارد. پای بنیاد کلینتون سال 2010 در ماجرای قاچاق کودکان از هایتی در پوشش یافتن خانواده‌های آمریکایی برای سرپرستی کودکان یتیم هاییتی(پرونده‌ی لارا سیلزبی) به میان آمد. [7] حجم و گستره‌ی گزارش‌ها و دعاوی و شایعات در این مورد آن قدر زیاد بود که در نهایت وزارت خارجه دولت اوباما مجبور به تکذیب ماجرا شد.

ماجرا وقتی مشکوک‌تر شد که شخص بیل کلینتون از نفوذ خود استفاده کرد و در نهایت برای سیلزبی(با اتهام سنگین قاچاق کودکان به آمریکا) حکم تنها 6 ماه زندان صادر شد.

چیزی که در آن کوچک‌ترین تردیدی وجود ندارد، رابطه‌ی عمیق، قدیمی و صمیمی بیل و هیلاری کلینتون با «جفری اپستین»، بزرگ‌ترین قاچاقچی کودک به خاک آمریکا به هدف بردگی جنسی بود. [8] در جریان رسیدگی به پرونده‌ی اپستین، خبرنگاری از گیلن ماکسول، شریک و محرم اسرار اپستین، پرسید که آیا شما(ماکسول و اپستین) فایل‌هایی پنهانی از ترامپ نداشتید تا با انتشار آن، باخت او را قطعی کنید و ماکسول گفته بود اگر فایل‌های ترامپ را منتشر می کردیم، مجبور بودیم فایل‌های کلینتون‌ها را هم منتشر کنیم، و ما نمی خواستیم کلینتون ببازد! به بیان دیگر، فایل‌های کلینتون‌ها(ویدیو و تصاویر) آن قدر تاریک و سیاه بود که در صورت انتشار همزمان، قطعا باخت کلینتون قطعی بود.

گفتنی است که اوکراین، یکی از منابع اصلی تامین کودک به منظور سواستفاده جنسی، پورنوگرافی در دارک وب و قاچاق اعضای بدن در اروپاست. اولین بار روزنامه هافینگتون پست در گزارشی در سال 2016، از اوضاع وخیم کودکان اوکراینی که در مراکز نگهداری کودکان زندگی می کنند و رواج گسترده قاچاق این کودکان پرده برداشت. [9] گزارشی که در همین روزهای اخیر توسط بی بی سی منتشر شد، حکایت از آن دارد که سازمان‌ها و گروه‌های قاچاقچی انسان از زمان شروع جنگ در اوکراین، حتی فعال‌تر از قبل در مرز لهستان به قاچاق کودکان اوکراینی مشغول هستند. [10] قاچاق کودکان، جدای از نرخ بالای قاچاق زنان به مقاصد بهره‌کشی جنسی از اوکراین است. اوکراین در یک دهه‌ی گذشته همیشه دارای نرخ بالایی در قاچاق زنان به غرب اروپا و آمریکای شمالی  و کشورهای حاشیه خلیج فارس داشته است.

این که در هفت هشت سال گذشته، اوکراین به بهشتی برای نئونازی‌ها و نژادپرستان افراطی تبدیل شده است، امر پنهان و پوشیده‌ای نیست. ولادیمیر پوتین هم در نطقی که در ابتدای شروع حمله نظامی نیروهای مسلح روس صورت داد، از «نازی‌زدایی» از اوکراین به عنوان یکی از اهداف این عملیات نظامی سخن گفت.

هم‌اکنون «هنگ آزوف»، تشکیل شده از ملی‌گرایان افراطی اوکراینی و نژادپرستان و نئونازی‌های بین‌المللی، در خط مقدم جنگ با نیروهای روسی هستند. روزنامه یو اس ای تودی، در گزارشی میدانی به قلم ویل کارلس، حضور نئونازی‌ها را در این هنگ تایید کرد. [11] دقت در این مساله نشان می دهد که در کنار ارسال سیل تسلیحات مدرن و پیشرفته از کشورهای غربی به اوکراین و اعمال بی‌سابقه‌ترین تحریم‌های مالی و بایکوت تبلیغاتی علیه روسیه و این که گسیل نیروهای رزمنده(بخوانید تروریست) از سراسر جهان هم به جبهه اوکراین از قبل از شروع عملیات نظامی روسیه، در حال انجام است، یک ایدئولوژی افراطی و نفرت‌محور هم تغذیه‌ی فکری این نیروهای مسلح را انجام می دهد. به عبارت دیگر، همه قطعات پازل سوریه‌سازی چسبیده به مرز روسیه در حال انجام بود، که حمله نظامی روسیه، به قصد پیش‌دستی کل پازل را آشکار کرد.

ویدئویی از تصلیب یک سرباز روس توسط نیروهای مسلح اوکراینی:

این که پدر انقلاب‌های رنگی، ابرسرمایه‌دار یهودی مجارستانی‌تبار، جرج سوروس، که به عنوان بزرگ‌ترین شخصیت حقیقی حامی دمکرات‌ها در آمریکا نیز شناخته می شود، از سال 2015، سرمایه‌گذاری گسترده‌ای در اوکراین انجام داده و با کمک سفارت آمریکا در کی‌یف، یک شبکه قدرتمند و ذینفوذ تشکیل داده است، قطعا برای رضای خدا، مبارزه با فساد در اوکراین یا تعمیق مردم‌سالاری نبوده است. او در سال 2015 خبر داده بود که قصد دارد یک میلیارد دلار در اوکراین سرمایه‌گذاری کند و البته نفوذ او روی صنعت انرژی اوکراین بر کسی پوشیده نیست.

جالب این‌جاست که زور او در اوکراین چنان می چربید که در سال 2016، توانست دادستان کل وقت اوکراین را برکنار کند. دادستان دستور داده بود که عملکرد یک سازمان مثلا مردم‌نهاد به نام «مرکز اقدام ضدفساد» مورد بررسی قرار گیرد. معلوم شد که این سازمان مستقیما به بنیاد جامعه‌باز جرج سوروس متصل است و بودجه سالیانه آن توسط سوروس و سفارت آمریکا در کی‌یف تامین می شود. از همین رو، سفارت آمریکا(تحت نفوذ سوروس که پدرخوانده‌ی دولت اوباما بود) به شدت با این اقدام دادستان مخالفت کرد و در نهایت دادستان اخراج شد! دادستان بعدی، یعنی همان یوری لوتسنکو، در اولین دیدار با سفیر وقت آمریکا در اوکراین، فهرستی از اشخاص و موسساتی دریافت کرد دفتر دادستانی حق نداشت بر عملکرد آن‌ها نظارت کند! [12]  شبکه‌سازی غربی‌ها در اوکراین و تلاش برای ساختن یک سرپل نفوذ به فدراسیون روسیه، مال امسال و پارسال نیست.

نظریه‌ای بدیل در تاریخ‌نگاری شبکه‌ی زرسالاران جهانی وجود دارد که خاندان زرسالار معروف را، نه از اعقاب یهودیان غرب آسیا، که از تبار قومی یهودی‌شده در قفقاز، موسوم به «خزرها» می داند. آرتور کوستلر، پژوهشگر و مورخ  نامدار یهودی، در کتاب معروف «قبیله سیزدهم»، به سیر زیست این قوم پرداخته است که پیش از گرویدن به یهودیت، سابقه نوعی از شیطان‌پرستی رایج در استپ‌های منطقه شمال دریای مازندران را داشته‌اند.

در همان روایت آلترناتیو، راکفلرها،  روتچیلدها، سوروس‌ها، گلدمن‌ها و... را «مافیای خزری» می‌نامند که بعد از جلوگیری از گسترش اسلام از معبر قفقاز به اروپا(که طبق شرح تاریخی کوستلر، خزرهای شیطان‌پرست نقش مهمی در مقاومت در برابر لشکر مسلمانان داشتند)، در عرض چند سده، به شرق اروپا منتقل و از آن جا به عنوان یهودیان شرق اروپا به سرتاسر جهان پراکنده شدند.

برخی اندیشمندان اسلامی، به ویژه با توجه به تفسیر خاص مولانا ابوالکلام آزاد درباره هویت ذوالقرنین در قرآن کریم، قوم «یاجوج و ماجوج» را که کوروش برای رهایی مردمان سرحدات شمالی امپراتوری پارس از آزار و وحشی‌گری ایشان سدی در منطقه قفقاز بنا کرد، همان خزری‌ها می دانند.

خزری‌ها شیطان‌پرست بودند و همه مردمان همسایه را از قتل و غارت و فساد و افکار کفرآمیز خود بی‌نصیب نگذاشته بودند. تا این که تزار روسیه، قشونی بزرگ را برای دفع شر ایشان فرستاد. وقتی زعیم خزرها تسلیم قوای تزار شد، تزار او را بین مرگ یا تغییر آیین بین یهودیت، مسیحیت یا اسلام مخیر کرد. او اعلام کرد که خود و قومش به آیین یهود درمی آیند. ردگیری‌ها و ریشه‌یابی‌های تاریخی نشان می دهد که این قوم بعد از تغییر آیین به یهودیت و تظاهر به یکتاپرستی، توانستند با مخفی کردن هویت، در ساختارهای قدرت در روسیه و دیگر مناطق قفقاز صعود کنند و آن نواحی را به پایگاه قدرت خود تبدیل کنند. اعقاب خزری‌ها بعدا به اروپای شرقی رفتند و سپس با پایه‌گذاری نظامات مالی نوین، همچون بانک و صرافی، در طول دو سه قرن، یک شبکه مالی فراگیر و قدرتمند جهانی ایجاد کنند و سلطه‌ی جهانی خود را تثبیت نمایند. اما آن‌ها هیچ‌گاه ریشه‌های خزری خود را فراموش نکردند و هیچ‌گاه از تعمیق و تثبیت ساختار نفوذ و قدرت خود در روسیه و قفقاز دست برنداشتند.

در این‌جا اصلا بحثی در این موضوع نیست که مافیای خزری، در خود فدراسیون روسیه، حتی همین امروز هم نفوذ و قدرت پنهان و آشکار دارد. دوران بعد از فروپاشی شوروی و زمانه‌ی زمامداری بوریس یلتسین، آن‌ها بر بسیاری از حوزه‌های مالی و سیاسی و رسانه‌ای چنگ انداختند و اوج گرفتند. پوتین، در دو دهه زمامداری خود، هیچ‌گاه موفق به حذف آن‌ها نشد، و گاه به اجبار مجبور به امتیاز دادن و حتی شراکت با آنان شد، اما توانست بین قدرت ملی روسیه و قدرت آنان توازنی ایجاد کند. مشرق در گزارشی(12 خرداد 95) به تفصیل به دوران اوج‌گیری مافیای یهودی در روسیه در دهه 1990 پرداخت.

گزارش مشرق درباره‌ی الیگارک‌های یهودی:

«غول‌های یهودی» چگونه روسیه را به ویرانی کشاندند + تصاویر

اما نکته این‌جاست که فعالیت‌ها و اقدامات سیاه و اهریمنی مافیای خزری در اوکراین، در دوره زمامداری جریان دست‌نشانده‌ی آمریکا، به سطحی به شدت خطرناک و جنون‌آمیز، نه فقط برای مردم روسیه، که برای مردم منطقه و حتی دنیا رسیده است. این که ولادیمیر ژیرینوفسکی، سیاستمدار کهنه‌کار روسی و رهبر حزب کمونیست روسیه، می گوید مسکو هشت سال درباره‌ی نحوه مواجهه با اوکراین، تامل کرده است، نشان از آن دارد که در همه این سال‌ها، پوتین بیش از هر کس دیگری، متوجه اجرای نقشه‌های اهریمنی در بیخ گوش او، در مرزهای غربی بوده است. ‌ یکپارچگی سیاستمداران و رسانه‌های وابسته به زرسالاران جهانی در اعمال تحریم‌های بی‌سابقه، و بایکوت رسانه‌ای همه‌جانبه و هیولاسازی از مسکو و فرشته‌نمایی از اوکراین(از طریق دیپلماسی عمومی و بازنمایی رسانه‌ای)، همه نشان از آن دارد که اوکراین یک پرونده‌س ساده برای شبکه جهانی زرسالاران نیست، بلکه اهمیت آن حیثیتی و ناموسی است.