همانطور که می دانید زیبایی های فصل بهار بسیار زیاد است و اگرچه این فصل به توصیف نیازی ندارد اما موضوع انشا برای اکثر پایه های تحصیلی می باشد و معلمان پایه های مختلف از بچه ها می خواهند این فصل زیبا را توصیف کنند تا متوجه های زیبایی های اطراف خود شوند به همین خاطر، در ادامه مطلب چند انشا درباره بهار را در اختیار شما عزیزان قرار داده ایم.
انشا درباره بهار با مفهوم دلنشین
فصل بهار یکی از موضوعات انشای بسیار پرطرفدار است که در این مقاله زیباترین مجموعه از اشا درباره فصل بهار را جمع آوری کرده ایم تا با استفاده از انشا های گفته شده بتوانید درباره فصل بهار انشای زیبا بنویسید بنابراین بهتر است تا پایان مطلب همراه ما باشید.
انشای زیبا و خاص درباره فصل بهار
بهار فصل شکفتن است، فصل آغاز، فصل نو شدن …
بهار جشن طبیعت است و گل ها لباس های رنگارنگ خود را به تن می کنند تا زیبایی خود را به رخ یکدیگر می کشند، یکی قرمز، دیگری صورتی، آن یکی آبی و بنفش و … و درختان که از بی برگی و سرمای زمستان به ستوه آمده اند سبزپوش می شوند.
در فصل بهار زمین به شکرانه زندگی دوباره اش هر آن چه در دل پرورانده به سمت آسمان روانه می کند و دانه ها آرام آرام سر از خاک بیرون می آورند و به دنیا سلام می کنند.
کوه ها به مدد خورشید درخشان برف و بار خود را از تن شسته و رودها سرمست به راه می افتند، پرندگان از لانه های خود بیرون آمده و خبر رسیدن بهار را در همه جا نغمه سرایی می کنند.
غنچه های خجالتی که روی درختان میوه نشسته اند پنهانی از پشت گلبرگ های خود به بیرون سرک می کشند و زنبورهای عسل از گل های خوشمزه نوش جان می کنند.
بهار همه چیزش دلپذیر است، پیام عشق و شادمانی با خود می آورد و به همه موجودات و گیاهان و انسان ها نوید شروعی دوباره را می دهد.
در فصل بهار طبیعت به چالشی شگفت انگیز دعوت می شود، یک روز آسمان روسری آبی به سر کرده و لکه ای ابر در آن دیده نمی شود و روزی دیگر به سیاهی شب می شود و غرش های دلهره آورش بارش باران های بهاری را نوید می دهد و چیزی نمی گذرد که رنگین کمان رنگارنگ را گوش تا گوش خود پهن می کند.
بهار هیچ روز و ساعتش شبیه هم نیست و به مدد همین نوسان های شدید آب و هوای بهاری است که تابستانی پربار را شاهد خواهیم بود.
*****
انشا درباره بهار با مفهوم دلنشین
بهار” جشن طبیعت است طبیعت زیبایی که آدمی را مسحور می کند به طوری که از سخن گفتن بازمانده و حرف هایش ناگفته در ژرفای جانش باقی می ماند.
“بهار” دمیدن روح حیات در کالبد طبیعت و فروردین فصل جریان خون است در شاهرگ هستی، سال به پایان خود نزدیک می شود، روزها، ماه ها درپی هم می- گذرند و سالها از راه می رسند و این قصه که نامش زندگی است، همچنان ادامه دارد.
طبیعت پس از گذران دوره ای سرد و بی محصول، با آغاز بهار زنده شده و در واقع آفریده می شود پس انسان هم باید به عنوان یکی از مخلوقات الهی به همراه طبیعت به رستاخیز برخیزد.
تاریخ آغاز مراسم عید نوروز را به پادشاهی جمشید نسبت می دهند، در زمان هخامنشیان و ساسانیان نوروز به عنوان سنتی فراگیر و بسیار باشکوه چه در دربار شاهان و چه در خانه های مردم اجرا می شد و امروزه نیز گرچه از تشریفات بسیار و تنوعات قومی نوروز کاسته شده اما به نظر می رسد جشن نوروز از ایران جدایی ناپذیر است.
ایرانیان قدیم برای استقبال از سبزی بهار، 25روز مانده به فروردین، بر 12ستون خشتی یا سنگی سبزه می کاشتند.
آینه و شمع بر سر سفره هفت سین نیز نماد نور و روشنایی و شفافیت است، معمولا تخم مرغ نیز بر سر سفره هفت سین هست که نماد نطفه و باروری و زایش است و در اساطیر ایران، جهان تخم مرغی شکل است، آسمان چون پوسته تخم مرغ و زرده اش نمودار زمین است، ماهی زنده نیز نماد سرزندگی و شادابی است.
و اما، حکایت نوروز عمل کردن به فلسفه نو کردن افکار و دلهایمان است و چه چیزی بهتر از آن که تمام اشتباهات گذشته را به خداوند همواره بخشنده بسپاریم و با روحی آزاد و آزاده زندگی کنیم.
با فرار رسیدن بهار و بیدار شدن زمین و گیاهان خفته با نفس روح بخش الهی فرصت مناسبی برای دیدن خویشان و بستگان است که این نیز یکی از نشانه های اخلاق و سنن مرضیه اسلامی و انسانی است.
*****
انشا در مورد نخستین فصل سال
با رسیدن بهار، طبیعت ردای سبز بر تن می کند. چکاوک ها، هزار دستان و قمریان، نغمه ها و سرودهای فرح بخش و تازه سرمی دهند و انسان ها را به مهرورزی، گره گشایی و هم گرایی فرا می خوانند. بهار، پیام آور عشق و رویش است و موسم سرور و آشتی و به همین خاطر است که خواستنی است و با آمدنش دل ها سرشار از سرور و جان ها معرفت می یابد.
بهار، پیام آور تعادل است و اینکه در سایه تعادل، زندگی زیبا می شود. با دیدن بهار، رحمت و محبت خداوند را به یاد می آوریم. در اینکه چشمه مهر ایزد همواره به سوی آدمیان و همه موجودات، سرازیر است و ما اگر او و نشانه هایش را فراموش کنیم، او هرگز ما را فراموش نمی کند و با دگرگونی فصل ها نیز به جلوه گری قدرت بی پایانش می پردازد تا شاید دلی به یاد او افتد و به شوق او بتپد و بر اثر تماشای جلوه هایش، اشک شوق از چشمی جاری شود.
اساسا جهان هستی، آینه دار خداست و جمال پروردگارش را به تماشا گذاشته است. به تعبیر زیبای حافظ:
مراد دل ز تماشای باغ عالم چیست؟ به دست مردم چشم، از رخ تو گل چیدن
بهار نیز یکی از باشکوه ترین جلوه های خدا در جهان هستی است که می توان با تماشای آن، نقبی به عالم معنا زد و راهی به سوی خدا یافت و جمال پروردگار را به تماشا نشست. چه زیبا سروده است، سعدی شیرازی:
بامدادی که تفاوت نکند لیل و نهار خوش بود دامن صحرا و تماشای بهار
بلبلان وقت گل آمد که بنالند از شوق نه کم از بلبل مستی تو بنال ای هشیار
آفرینش همه تنبیه خداوند دل است دل ندارد که ندارد به خداوند اقرار
خبرت هست که مرغان سحر می گویند آخر ای خفته! سر از خواب جهالت بردار
*****
انشا درباره فصل زیبای بهار
بهار رستاخیر طبیعت است. بهار دمیدن روح در کالبد خشک زمین است که آن را دوباره زنده و سرسبز می کند.
بهار فصل تازگی و سرسبزی است، فصلی که به زیباترین شکل ممکن، طبیعت را با گل و شکوفه می آراید تا جماعتی از این زیبایی انگشت به دهان بمانند.
بهار سبزی دوباره ی درختان خیابان هاست، باغ پر از شکوفه ی درخت های سیب، زرد آلو و گیلاس است. شکفتن لاله های واژگون است در دشت هایی که آدمی را محسور می کند و به طبیعت می کشاند.
بهار یعنی پیچیدن عطر شکوفه های بهار نارنج در باغ های شیراز، و گل دادن بوته های گل محمدی در قمصر کاشان که بعد تبدیل به گلابی خواهند شد که با آن خانه ی خدا عطر آگین می شود.
طبیعت سبزی و تولد دوباره اش را مدیون بهار است. فصلی که دشت های خشک را تبدیل به سبزه زار های دیدنی می کند.
رودخانه هایی که یخ بسته بودند در بهار دوباره خروشان می شوند، و گل های کوچک برای دیدن آفتاب سر از خاک بیرون می آورند.
برفی که بالای کوه ها بود حالا با گرم شدن هوا، ذوب می شود و به آبی خوش گوار تبدیل شده و از چشمه ها بیرون می آید.
زنبورهایی که زمستان را پشت سر گذاشته اند از کندو ها بیرون آمده و در طبیعت گشت و گذار می کنند و دوباره به کار مشغول می شوند.
بهار فصلی است که آواز شاد پرنده ها در تمام طبیعت می پیچد، آوازی که بسیار شنیدنی ست.
روزهای بهار شبیه احساسات آدمی ست که به یکباره تغییر می کند، لحظه ای آفتابی و صاف، و لحظه ای دیگر پر از رعد و برق و رگبار بهاری، و سپس نقش رنگین کمانی که در آسمان پدیدار می شود.
بهار جلوه ی زیبایی خداوند است، فصلی که پر از نعمت و رحمت است. سپاس خدا را برای تمام زیبایی های بهار.
*****
در صورت تمایل با کلیک بر روی انشا درباره تابستان و انشا درباره گل می توانید این موضوعات انشا را نیز مطالعه کنید.