معمولی؛ از نظر نفرات
پرسپولیس زمانی یک تیم پرستاره با مهرههای کارآمد و چند پسته بود. البته که هنوز هم این تیم با در اختیار داشتن امثال جلال حسینی، کمال کامیابینیا، میلاد سرلک، وحید امیری، مهدی ترابی، امید عالیشاه، مهدی عبدی و... از نظر نفری در زمره بهترین تیمهای ایران به شمار میآید، اما نکته اینجاست که کادرفنی در جایگزینی ستارههای جدا شده با بازیکنان موثر، موفق عمل نکرده است. شاید هیچیک از مربیان 10 سال اخیر پرسپولیس به اندازه یحیی گلمحمدی «خرید بد» نداشتند. اگر محمدحسین کنعانیزادگان جدا شد، یحیی به جای او چندین مدافع مثل علیرضا ابراهیمی، علی نعمتی و وحدت هنانوف را جذب کرد، اما هیچکدام کار را در نیاوردند. اگر احمد نوراللهی رفت، پرسپولیس به جای او رضا اسدی را با قیمت بالا گرفت، اما او هم موفق به برآوردن توقعات نشد. اگر شهریار مغانلو جدا شد، پرسپولیس حامد پاکدل و شرزود تمیروف را گرفت، اما هنوز بهترین گلزن سرخها مهدی عبدی پراشتباه با هفت گل زده است. سیاهه خریدهای معمولی یحیی به همین مقدار محدود نمیشود. از مهدی مهدیخانی و فرشاد فرجی و علی شجاعی و محمد شریفی بگیرید تا امثال آرمان رمضانی و رضا دهقانی و خیلیهای دیگر که موفق نبودند و جدا شدند. این همه خرید ناموفق، رکورد نیست؟ بالای اینها پول خرج نشده؟ آیا نمیشد به جای 15 خرید معمولی و هزینهبر، پنج خرید خوب و به درد بخور انجام داد؟ این دیگر به مهارت و درایت کادرفنی مربوط میشود؛ جایی که کار پرسپولیس ایراد دارد. این گلوگاه اصلی تبدیل شدن سرخها به یک تیم عادی است. یادتان باشد جلال و امیری و عالیشاه و کمال بالای 30 سال هستند و دیر یا زود کارشان در پرسپولیس تمام است. فردای این تیم باید با خریدهای امروز و دیروز ساخته میشد؛ آیا یحیی بذری کاشته که فصل درو دستش پر باشد؟ خست او حتی در بازی دادن به جوانان هم زبانزد و حیرتانگیز است. پرسپولیس گلمحمدی، تیم «جوان ممنوع» است و این چیزی نیست که بعدها به کار باشگاه بیاید.
معمولی؛ از نظر فرهنگ
مسائل فنی زودگذر هستند. با تغییر یک مربی و دستیار یا حتی حضور موفق در یک پنجره نقلوانتقالاتی شاید بتوان خیلی از کمبودها را رفع کرد. حتی ممکن است همین آقای گلمحمدی بماند و مثلا با بازگشت علیرضا بیرانوند و کنعانیزادگان و یکی، دو خرید خوب دوباره تیم را سر پا کند، اما سرمایه مهمتری که در پرسپولیس آسیب دیده و به سختی جبران میشود، تغییر فرهنگ این باشگاه است. زمانی مطبوعات بر فراز تصویر بزرگ برانکو ایوانکوویچ تیتر میزدند: «این مرد هرگز غر نمیزند.» در تاریخ نداشتیم که یک تیم از دو پنجره نقلوانتقالاتی پیاپی محروم باشد، یک عده بازیکن محدود بیشتر از 60 بازی جانفرسا انجام بدهند، مربیاش از هیچچیز ایراد نگیرد و تازه تیم را به فینال لیگ قهرمانان آسیا برساند. برانکو چنین فلسفهای در پرسپولیس جا انداخته بود. در فیفادی با قشقایی شیراز برای او بازی گذاشتند، بدون هفت ملیپوش در پنالتیها باخت و در نشست خبری گفت: «فقط من؛ این شکست تقصیر من است.» حالا همان مجموعه تبدیل شده به تیمی که کادرفنیاش از زمین و زمان ایراد میگیرد، هر روز یک داستان جدید میسازد، بعد از هر ناکامی یک بازیکن را کنار میگذارد و هر دو هفته یک بار استعفا میدهد. این بهانهجوییها حتی با واکنش تند بسیاری از هواداران پرسپولیس همراه شده و آنها فریاد میزنند با چنین تیمی بیگانه هستند. اصلاح این فضا، شاید از رفع عیوب فنی تیم بسیار دشوارتر باشد. یحیی و شرکا، پرسپولیس را تبدیل کردند به تیمی که 30 ثانیه 10 نفره شدن در دربی را به یک جنجال یک ماهه تبدیل میکند، در حالی که زمانی همین پرسپولیس با 10 نفر در دربی از باخت 2برصفر پیروزی 3بر2 میساخت. این خسارت اصلی کادر فعلی به سرخهاست؛ خسارتی که شاید جبرانش به این سادگیها نباشد و خیلی زمان ببرد.