متهمان چهار پرونده که در پی اختلافهای خانوادگی همسر یا فرزند خود را به قتل رساندهاند، در حالی در بازداشت به سر میبرند که تحقیقات قضائی درباره پرونده آنها همچنان در جریان است.
در یکی از این پروندهها، زنی جوان شوهر خود را از پا درآورد و سپس سعی کرد با طرح شکایت واهی، مسیر تحقیقات را منحرف کند.
این زن وقتی نزد کارآگاهان پلیس استان فارس رفت، گفت: شوهرم به نام مجید برای انجام کاری از خانه بیرون رفت و بعد از آن دیگر خبری از او نشد و حتی تلفنش را هم جواب نمیدهد و من نگران هستم که مبادا اتفاقی برایش رخ داده باشد.
کارآگاهان بعد از تشکیل پرونده اولیه، تلاش خود را برای یافتن ردی از مجید آغاز کردند، اما این تحقیقات بینتیجه بود تا اینکه جسد فردی ناشناس پیدا و در بررسیهای ابتدایی معلوم شد این فرد همان مجید است که به قتل رسیده است.
نکته عجیب در این پرونده، آن بود که همسر مجید بعد از اعلام شکایت و مطرحکردن خبر مفقودشدن شوهرش، دیگر موضوع را پیگیری نکرده بود. کارآگاهان که به این موضوع ظنین شده بودند، به بررسی زندگی خانوادگی مقتول پرداختند و پی بردند او و همسرش به نام فتانه اختلافهای شدیدی با هم داشتهاند. افشای این موضوع سبب شد فتانه با دستور قضائی بازداشت شود.
او که ابتدا سعی میکرد وانمود کند بیگناه است، در بازجوییهای تخصصی وادار به اعتراف شد و گفت: من و مجید از چند ماه قبل با هم دچار اختلافهای شدیدی شدیم؛ طوری که دیگر نمیتوانستم با او زندگی کنم. از طرفی شوهرم من را طلاق نمیداد. اختلافات ما ادامه داشت تا اینکه روز حادثه بار دیگر با هم جروبحث کردیم.
من که بهشدت عصبانی شده بودم و کنترلی بر رفتارم نداشتم، کارد میوهخوری را برداشتم و با آن ضربهای به گردن مجید زدم. شوهرم غرق در خون شد و روی زمین افتاد. زمانی به خودم آمدم و فهمیدم چه کردهام که دیگر کار از کار گذشته و همسرم فوت شده بود.
درحالیکه بهشدت ترسیده بودم، جسد را از خانه خارج کردم و بعد هم با مراجعه به پلیس اعلام کردم شوهرم گم شده است. میخواستم با این کار، سوءظنهای احتمالی نسبت به خودم را برطرف کنم.
این زن هماکنون در بازداشت به سر میبرد و تحقیقات از او ادامه دارد. این در حالی است که پرونده مردی که او نیز مرتکب جنایت خانوادگی شده است، با اعلام رضایت اولیای دم همسرش وارد مرحلهای تازه شد. این مرد در اقدامی جنونآمیز همسر و فرزند خود را به قتل رسانده است.
متهم 55ساله که در زندان در انتظار رسیدگی به پروندهاش به سر میبرد، در بازجوییها گفت: پسرم از سالها قبل گرفتار مواد مخدر شد.
اعتیاد او من را بهشدت آزار میداد و ما مرتب با هم درگیر میشدیم. در این میان همسرم همیشه از پسرمان حمایت میکرد و با این رفتارش به اختلاف ما دامن میزد تا اینکه بالاخره یک روز از کوره دررفتم و همسر و پسرم را با شلیک سلاح شکاری به قتل رساندم. پسرم برای مدت طولا kی من را آزار میداد و آبرویم را برده بود.
متهم سوم مردی است که برای وادارکردن همسرش به آشتی، به او و پسرش حمله کرد و فرزندش در این ماجرا کشته شد. این متهم که به مواد مخدر اعتیاد دارد، بعد از اختلافهای طولانی با همسرش، وقتی با قهر او مواجه شد به خانه پدرزنش رفت تا زن میانسال را وادار به آشتی و بازگشت به خانه کند، اما در آنجا درگیری مرگباری رقم خورد.
بررسیهای پلیس نشان میداد زن میانسال از حدود 10 روز قبل از حادثه به حالت قهر به خانه پدری خود رفته و چند روز بعد پسر جوانش نیز راهی آنجا شده بود. شب حادثه مرد معتاد برای بازگرداندن همسرش مقابل خانه پدرزنش رفت و خواسته خود را مطرح کرد، اما زن میانسال نپذیرفت با مرد معتاد زیر یک سقف زندگی کند.
متهم که عصبانی شده بود، با چاقو به زنش حمله کرد. در این هنگام فرزند این زوج به دفاع از مادر جلو رفت که او هم هدف ضربه چاقوی پدر قرار گرفت و ساعتی بعد جان باخت، اما زن میانسال از مرگ نجات یافت.
متهم که بعد از ارتکاب جنایت خانوادگی فرار کرده بود، وقتی قصد داشت مواد مخدر بخرد، به دام افتاد و اکنون در بازداشت است تا کارآگاهان جنایی پلیس آگاهی استان البرز تحقیقات خود را در این زمینه تکمیل کنند. چهارمین متهم که پرونده او از سوی قضات استان فارس در حال رسیدگی است، مردی است که همسرش را با خودرو زیر گرفت و فرار کرد.
مأموران پلیس بعد از اینکه از تصادف مرگبار مطلع شدند، به محل حادثه رفتند و فهمیدند راننده ناشناس خودرو بعد از تصادف با زنی جوان فرار کرده است. شاهدانی که صحنه برخورد مرگبار را دیده بودند، به پلیس گفتند این تصادف عمدی بوده است. یکی از آنها توضیح داد: من دیدم راننده دندهعقب گرفت و به عمد از روی این زن رد شد. کارآگاهان در گام بعدی به بررسی دوربینهای مداربسته پرداختند و شماره پلاک خودروی فراری را به دست آوردند. در این مرحله مشخص شد عامل این تصادف شوهر مقتول است.
این مرد که جمشید نام دارد، وقتی بازداشت شد، اتهام قتل همسرش را انکار کرد و گفت: روز حادثه زنم مینو را در خیابان دیدم و خواستم دندهعقب بگیرم تا او را سوار کنم که ناخواسته با وی تصادف کردم. این ادعا با شواهد بهدستآمده همخوانی نداشت.
از سویی فاش شد جمشید و مینو از مدتها قبل با هم اختلاف داشتند؛ بهگونهای که زن جوان از چند ماه قبل خانه شوهرش را ترک کرده بود. وقتی این مدارک در برابر متهم قرار گرفت، او ادعای اولیه خود را تغییر داد و گفت: روز حادثه زنم را سوار خودرو کردم تا درباره اختلافاتی که داشتیم با هم صحبت کنیم، اما او در میان راه داد و فریاد کرد و خواست پیاده شود.
بعد از پیادهشدن مینو، آرام با او برخورد کردم؛ البته قصدم قتل نبود و فقط میخواستم کاری کنم دست و پای مینو بشکند. من اتهام قتل را قبول ندارم. در جریان تصادف سر زنم به جایی برخورد کرد و باعث فوت او شد. درحالحاضر رسیدگی به این پرونده در حالی ادامه دارد که اولیای دم مقتول برای دامادشان درخواست قصاص کردهاند.