رکسانا خوشابی
هر قدر از دوستی بگوییم کم گفتهایم. چون دوستی حقیقی تنها چیزی است که به راحتی بدست نمیآید، با پول نمیتوان آن را خرید، نمیتوان رویش قیمت گذاشت و نمیشود آنرا با هیچ چیزی در این دنیا عوض کرد. گرچه دوستی زمان ندارد اما وقتی سال جدید از راه میرسد ارزش دوستی را بیشتر میتوان احساس کرد.
چون وقتی سال عوض میشود و بهار و تعطیلات از راه میرسد بیشتر دلمان میخواهد دوستان نزدیک مان را ببینیم و درکنار آنها باشیم و اوقات فراغتمان را با آنها پر کنیم. شاید به همین دلیل است که در آستانه سال نو همه اقوام و آشنایان دست به دست هم میدهند تا دوستیهایی را که موقتا به قهر منجر شده تبدیل به آشتی کنند.
البته من هم کاملا موافقم. چون دشمنی و کدورت هیچ فایدهای ندارد جز این که سایهای تاریک و کدر را بر قلب و روحمان بیفکند و لحظات زیبای زندگیمان را زشت کند. گرچه دوستی قابل مقایسه با کدورت و دشمنی نیست اما شاید بهتر باشد قبل از این که دوستی انتخاب کنیم که احتمال قهر و کدورت با او زیاد باشد کمی دقت کنیم.
در واقع لازم است هر چه بیشتر خود و اطرافیان خود را بشناسید و کاری کنید انتخابهایتان برای معاشرت و برای ادامه روابط هر چه بیشتر به سود خودتان و دیگران باشد و این، تنها زمانی ممکن است که نیازهایتان را بهتر بشناسید و بدانید باید در هر رابطهای مسئولیت آن رابطه را بپذیرید و برای شکوفا کردن نهال دوستی تان باید به آن آب و غذا بدهید.
متاسفانه اکثر ما در زندگیمان تجربه قهر و دلخوری را داشتهایم. گاهی خودمان در حل اختلافهایمان با کسی شکست خورده و رابطه را قطع کردهایم و گاهی طرف مقابل این کار را انجام داده است.
اما حواستان باشد که قهر و قطع رابطه، آخرین راه حل در دوستی و رابطه است و قبل از آن حتما لازم است از ابزارهای موفقتر و سالمتری استفاده کنیم و با گفتگو و کمی هم استفاده از ابزار شگفتانگیز بخشایش روابطمان را اصلاح کنیم.
اولین قدم برای آشتی، صحبت کردن درباره مشکلات است
بله اگر از کسی ناراحتید هر چه زودتر باب صحبت را با او باز کنید. گفتگوی صادقانه و بیطرفانه و بدور از تعصب میتواند مشکلات ما با دیگران را تا حدود زیادی حل کند اما ناتوانی در روبروشدن آشکار و درست با احساسات، عدم برخورد صادقانه با آنها و به دنبال آن محکوم ساختن بیدلیل دیگران، جریان گفتگوها و صحبتهای ما را با دشواری مواجه میکند و میتواند روی کیفیت و سلامت روابط ما تأثیر نامناسب داشته باشد.
احساسات، قدرتمندتر از آنند که کسی بتواند آنها را پنهان سازد و بالاخره به طریقی خود را آشکار میکنند. احساس ما ممکن است روی لحن صدا، زبان بدن و حالات چهره ما اثر بگذارند و یا ممکن است منجر به طعنه زدن، پرخاشگری و ناشکیبایی شوند. به علاوه رفتار ما را برای دیگران غیر قابل پیشبینی و ناراحت کننده میسازند، که این خود باعث میشود بین ما و آنها فاصله بیفتد.
همین امروز احساسات خود را بروز دهید
طی تحقیقات انجام شده، دلایل متنوعی برای عدم بروز درست احساسات، در جریان گفتگوهای متقابل وجود دارد. برای مثال گاهی از این نگرانیم که تا از احساسات خود حرف بزنیم، دیگران را برنجانیم یا روابطمان با آنها خدشهدار شود یا نگرانیم خودمان در موقعیتی قرار بگیریم که بیشتر برنجیم.
بعضیها مشکلشان این است که طرف مقابل احساساتشان را جدی نگیرد و یا حرفی بزنند که به شنیدنش علاقمند نیستند و با مطرح نکردن احساسات خود، در حقیقت تلاش میکنند از این نوع مشکلات فاصله بگیرند. از طرف دیگر بسیاری از ما احساس حقیقی خود را نمیشناسیم و حتی با احساسات خود غریبهایم، زیرا شناسایی احساسات کار آسانی نیست و اغلب پیچیدهتر از آن است که ما تصور میکنیم.
همچنین گاهی احساساتی که ما با آنها مشکل داریم، میتوانند در لباس مبدل نیز بروز کنند و خود را در قالب احساساتی نشان دهند که برای ما قابل تحملند. متاسفانه بعضی از ما به دلایل تربیتی که داشتهایم، داشتن احساس را موضوعی طبیعی نمیدانیم و گمان میکنیم احساسات اسباب خجالت ماست. بعضی دیگر از ما تصور میکنیم آدم عاقل عصبانی نمیشود، گریه نمیکند و یا غمگین نمیشود.
برخی از ما آموختهایم که احساسات دیگران مهمتر هستند، شاید به این دلیل که تصور میکنیم شادی و خشنودی دیگران بر خوشحالی ما ترجیح دارد و یا اگر مطابق احساس دیگران عمل نکنیم آنها از ما دلگیر میشوند و این برای ما عواقبی در پی خواهد داشت. گاهی هم ما قضاوت کردن دیگران را با ابراز احساس اشتباه میگیریم.
در حالی که داوری کردن، از احساس خشم، رنجش و ناراحتی ناشی میشود و باعث میشود طرف مقابل ما متوجه نشود ما دقیقاً چه احساسی داریم و در تشخیص آن به اشتباه بیفتد. در نتیجۀ این نوع گفتگو نه تنها مشکلی حل نمیشود، بلکه این نوع قضاوت خود به ایجاد کدورتهای جدید کمک میکند.
بخشش اشتباهات قـــدم دوم بـرای حفـــظ دوستـیها
تقریبا همه افراد گمان میکنند بخشیدن اشتباهات دیگران در بهبود روابط ما با آنها و حتی در رشد آنها تاثیر بسزایی دارد اما جالب است بدانید که بخشیدن دیگران تا چه اندازه بر روح و روان خود ما موثر و برای خود ما ضروری است!
به این دلیل بخشش را بعنوان یکی از بهترین درمانها هم برای روح و روان خودمان و هم برای اصلاح و بهبود روابط توصیه میکنند.
موضوع بخشایش دیگران در یک مرکز روانشناسی بالینی با عنوان "عملیاتی برای بخشایش" مورد بررسی قرار گرفت.
طبق تحقیقات انجام شده، یک پزشک و محقق آمریکایی، بخشش را جایگزینی بسیار مناسب برای خشم و انتقام میداند. او میگوید: خودخواهانهترین کار برای خودتان بخشیدن دیگران است! جمله عجیبی است اما حقیقت دارد.
همچنین تحقیقات حاکی از آن هستند که بخشش، باعث کاهش استرس است. استرس ناشی از عدم بخشایش (کینه ورزی) که آمیزهای از ترشرویی، عبوسی، خشم، خصومت، نفرت و ترس را ایجاد میکند و این حالات تأثیرات فیزیولوژیکی خاصی مانند بالا بردن فشارخون و اختلالاتی همچون بیماریهای قلبی - عروقی، اختلال در سیستم ایمنی بدن و احتمالاً اختلال در کارکردهای سیستم عصبی و حافظه را از خود برجای میگذارند.
از طرفی، در یک بررسی دیگر، حالات 20 نفر که روابط شادی در زندگی داشتند با حالات 20 نفر دیگر که ارتباطات شادی نداشتند مورد مقایسه قرار گرفت. هورمون کورتیزول که کارکرد ایمنی بدن را مختل می کند در گروه دوم میزان بیشتری داشت و این مقدار زمانی که از آنها خواسته میشد به روابط خود فکر کنند افزایش پیدا میکرد.
مدیر اجرایی «عملیاتی در طلب بخشایش» میگوید: هرگاه کینه را به دل خود راه بدهید خود را در معرض یک مسأله حاد جسمی قرار دادهاید. براساس همین تحقیقات، معلوم شد افرادی که با دوستان، آشنایان و همسایگان خود ارتباط بهتر و بیشتر و مطلوبتری دارند، نسبت به سایر افراد از سلامتی بیشتری برخوردارند و این فایده دوم بخشایش است.
اثرات منفی بروز ندادن احساسات
عدم بروز مناسب احساسات، مانع خوب گوش دادن میشوند. خوب گوش دادن مستلزم کنجکاوی صادقانه درباره حرف طرف مقابل است، در حالی که احساسات عقب رانده شده، توجه ما را به خودمان معطوف میکنند. به جای اینکه از خودمان بپرسیم حرف طرف مقابل چه معنا و مفهومیدارد، انگار چیزی در درون ما میفریاد میزند: «از او به شدت خشمگین هستم»، یا «او به نظرات من توجهی ندارد». عدم بروز احساسات علاوه بر اینکه بخش مهمی از «خودمان» را پنهان نگه میدارد، به سایرین هم صدمه میزند، زیرا آنها را از نشان دادن واکنش در مقابل احساسات ما و ایجاد تغییر در رفتارشان محروم میکند.
راه حلهایی برای ابراز احساسات
بهتر است همه احساسات خود را بیان کنیم. اگر در موضوعی احساس خشم، شرمندگی و قدرشناسی را با هم داریم، هیچکدام را فراموش نکنید. این کار باعث میشود طرفین، یکدیگر را بهتر درک کنند و منصفتر باشند. در بیان احساسمان، طرف مقابل را زیر سوال نبریم، او را تحقیر یا تمسخر نکنیم بلکه احساسات خالص خودمان را بدون داوری و سرزنش در باره طرف مقابل، با او در میان بگذاریم.
برای انجام این کار میتوانیم جملات خود را با «من احساس میکنم» شروع کنیم. به این ترتیب کاملاً مشخص میشود که در محدودهای شخصی حرف میزنیم. حتما لازم نیست احساساتمان منطقی و مستدل باشند، تا بتوانیم آنها را مطرح کنیم. میتوانیم فرض کنیم که احساسات خوب و بجایی نداریم، ولی در عین حال آنها را بروز دهیم. خودخواهانه و انحصارگرانه برخورد نکنیم. اگر ما احساسات تندی داریم، خیلی احتمال دارد که طرف مقابل هم مشابه همین احساس را داشته باشد.
هیچ دلیلی وجود ندارد که بروز احساسات را، تنها منحصر به خود بدانیم. و سرانجام اینکه به دیگران نشان دهیم برای حرف آنها ارزش قائلیم و احساسات آنها، برای ما اهمیت دارد.
محبت غیر شرطی، قدم سوم در دوستیها
محبت غیر شرطی یکی از زیباترین ویژگیهای انسان است. این بدین معناست که «من به تو محبت میکنم، بدون آن که چشمداشتی داشته باشم، بدون آن که به دنبال محبت متقابل و جبران خوبیهایم باشم. بدون آن که به این بیندیشم که با این محبت، چه چیز یا چیزهایی نصیبم میشود».
من محبت میکنم چون از این کار شاد میشوم و احساس آرامش و خوشحالی میکنم. محبت غیرشرطی را بیاموزید و تمرین کنید. این محبت، ما را در دوستیهایمان ثابت قدم میکند و هرگز دشمنی و کدورت را به دلهایمان راه نمیدهد. بخشش دیگران و رهایی از رنج کینهتوزی و محبت عمیق و خالصانه به دیگران، ارتباطی با فرا رسیدن سال جدید ندارد . این کاری است که هر روز باید انجام بدهیم تا هم از نظر جسمانی و هم از نظر روانی سالم بمانیم.
اما در آستانه سال جدید فراموش کردن کینهها و دشمنیها ضروریتر به نظر میرسد تا سال خود را با انرژیهای مثبت و آرامش روحی و روانی بیشتری آغاز کنیم. تحویل سال یعنی دگرگون کردن سال. سال خود را با محبت و بخشایش که از صفات الهی است دگرگون کنیم.