دکتر عبدالجلیل کلانتر هرمزی
جراحی پلاستیک شاخهای از پزشکی و جراحی است که در آن تفکر علمی و دانش پزشکی با تصویر فضایی و هندسی و هنری آمیخته میگردد و نتیجه آن بایستی به چشم زیبا و پسندیده درآید. گرچه بدن انسان موم و لاستیک نیست ولی تحصیل طولانی آمیخته با تجربه و تمرین جراح پلاستیک را پزشکی میسازد که بدن انسان را در دستان خود همچون موم ببیند و بتواند تغییرات علمی و چشمنواز ایجاد کند.
کلمه پلاستیک که بر روی جراحی پلاستیک گذاشته شده است از این ذهنیت دور نیست و جراح پلاستیک بایستی قادر باشد اعضاء تشکیل نشده مادرزادی را یا از دست رفته در صدمات و سرطانها و سوختگیها و بدشکلیهایی که چشم و ذهن شخص و یا سایر افراد را ناراحت میکند بسازد تغییر شکل دهد، به شکل مطلوب در آورد یا نوسازی کند. با این حال این علم و دانش همانند سایر علوم نامحدود نیست و در جایی به خط پایان میرسد. جراحی پلاستیک بایستی بتواند همه محاسبات و تغییرات را قبل از جراحی در ذهنش به تصویر بکشد و نقشه راه داشته باشد.
بدن انسان سرشار از عروق و اعصابی است که در مسیر این بازسازیها و نوسازیها و زیباسازیها قرار دارد و جراح پلاستیک بایستی براساس دانش و تجربه فیزیولوژی و آناتومی طبیعی بدن افراد اقدام کند بدون اینکه صدمهای به بدن فرد وارد شود و به لحاظ اینکه جراحی بدون صدمه امکانپذیر نیست بایستی میزان دستیابی به زیبایی و میزان صدمه حاصل در ترازوی عقل سنجیده شود. هماکنون در کنار هزاران شاخه پزشکی، جراحی پلاستیک درخشش ویژهای در چشم مردم و مسئولین دارد. هر کودکی که متولد میشود چندین بار در بوته زیبایی گذاشته میشود و هر که به سلامت به سن میانسالی رسید در آئینه خود صورتش را میکشد و جراحی میکند.
دختران جوان جایگاه عمدهای در خیل دنبال کنندگان پیشرفتهای جراحی پلاستیک دارند و پسران جوان هم بدشان نمیآید که اندکی دست در این جوی روان تر کنند. دیدگاه جامعه و عموم مردم نسبت به جراحی پلاستیک در حد معجزه است ولی در چشم اهل فن علم آمیخته به هنر است که از جانب پروردگار بر پزشکان عطا شده است. این کار و این کاربری جراحی پلاستیک مثل همه امور اگر دچار افراط و تفریط شود مشکل ایجاد میکند.