سرویس سیاست مشرق - در آستانه برگزاری مسابقات جام جهانی فوتبال، تیمهای ملی کشورهای مختلف سرگرم آماده سازی خود برای حضور هر چه بهتر در این رقابتها هستند. برخی تیمها با هزینههای سنگین غولهای فوتبالی را به خاک خود کشانده تا بتوانند با انجام مسابقه تدارکاتی خود را برای جام جهانی گرم کنند. اما وضعیت تیم ملی ایران پس از پاکسازی فدراسیون فوتبال توسط هیئت رئیسه آن هنوز در هالهای از ابهام قرار دارد. برخی کشورها به دلیل برنامهریزی از پیش تعیین شده امکان بازی با تیم ملی ایران را ندارند و برخی دیگر صورت حساب سنگین دلاری را پیش شرط انجام یک بازی کرده اند.
در وضعیتی که آماده سازی در فدراسیون فوتبال به سختی پیش میرود، حمید استیلی سرپرست تیم ملی اعلام کرد که با تلاش بخشهای مختلف در ارکان فدراسیون بازی با کانادا قطعی شده و تیم ملی برای انجام یک بازی راهی آن کشور خواهد شد. انتخاب کانادا برای بازی دوستانه زدن یک تیر با چند هدف بود، کاناداییها در سالهای اخیر در رشته فوتبال پیشرفت فراوانی کرده و توانستهاند به جام جهانی برسند و از سویی از نظر فنی شباهت زیادی با حریفان تیم ملی در جام جهانی قطر دارد. اتفاق دیگر آن بود که برگزاری این دیدار در تورنتو نه تنها بار مالی برای فدراسیون فوتبال کشورمان ندارد، بلکه در قرارداد تنظیم شده عایدهای نیز در بخش اسپانسر برای طرف ایرانی در نظرگرفته شده است.
پس از اعلام رسمی تاریخ برگزاری بازی دوستانه تیم ملی، مردم کانادا و ایرانیان مقیم آن کشور با شوق و شوری بی نظیر تمامی بلیطهای مسابقه را در کسری از ساعت خریدند. گفته شده است که ورزشگاه بیسی پلیس ونکوور جا برای سوزن انداختن نداشته و طرفداران دو آتشه در هر دو جایگاه خود را برای یک بازی مهیج آماده کردهاند. اما برگزاری یک مسابقه ساده دوستانه فوتبال خیلی زود دچار حاشیه شده و دستهایی در پشت پرده تلاش خود را برای لغو آن بازی آغاز کردند. پس از آغاز بلیط فروشی برخی عوامل ضد انقلاب مستقر در کشور کانادا با ایجاد یک کمپین رسانهای خواهان لغو بازی شدند، جاستین ترودو نخست وزیر کانادا نیز از فرصت ایجاد شده استفاده کرده و اعلام کرد که موافق برگزاری این بازی دوستانه نیست و بهتر است این بازی لغو شود!
البته سخنان ترودو خیلی زود با پاسخ شدید الحن از سوی فدراسوین فوتبال کانادا روبرو شده و آنها در بیانیهای نوشتند که زمین مسابقه فوتبال جای تسویه حسابهای سیاسی نخست وزیر کانادا نیست. سَندرا گیج مدیر بازاریابی کانادایی فوتبال در بیانیهای نوشت: «ما به قدرت ورزش و توانایی آن در گردِهم آوردن افراد مختلف برای یک هدف مشترک باور داریم.» پس از سخنان جنجالی ترودو، جان هورگان نخستوزیر ایالت بریتیش کلمبیا اعلام کرد بحث درباره چگونگی و چرایی تصمیمگیری برای برگزاری مسابقه دوستانه فوتبال بین تیمهای ملی کانادا و ایران را را به سازمان فوتبال آن کشور واگذار کرده است.
پروژه فشار در تورنتو، شورش در تهران!
اما سخنان جاستین ترودو بهانهای بود برای آنکه ضد انقلاب خارج از کشور از جمله گروهک منافقین؛ اعضای فرقه بهائیت، سلطنت طلبان و برخی اصلاحطلبان فراری در آن کشور از پاس گل نخست وزیر کانادا استفاده کرده و نه تنها خواستار لغو بازی شوند، بلکه بار دیگر کمپین تحریم ورزش ایران را دوباره داغ کنند. کمپین تحریم ورزش ایران پروژهای بود که در دوران سیاست فشار حداکثری توسط وزارت خارجه ترامپ تعریف شده است؛ تام کاتن سناتور آمریکایی در تشریح آن در موسسه بنیاد دموکراسیها(FDD) یک سخنرانی عجیب انجام داده و میگوید: واقعیت آن است که تحریمهای اعمال شده علیه جمهوری اسلامی ایران همواره بی اثر بوده و آنها راههایی برای دور زدن تحریم دارند؛ سناریو من آن است که آنقدر لایههای تحریم را هوشمندانه کنیم که ایران از درون دچار هرج و مرج شود!
سناتور بد نام آمریکایی ادامه میدهد: باید مردم ایران احساس کنند که در یک وضعیت بسته گرفتار شده و سپس شورش کنند. پس از آن سخنرانی، جان بولتون مشاور سابق امنیت ملی آمریکا نوشت که باید فشار به ایرانیها آنقدر زیاد باشد که استخوان مردم بشکند و شیره آن خارج شود، تنها راه براندازی همین است!
در سیاست فشار حداکثری قرار بود با ایجاد یک زمستان سخت علاوه بر انسداد ارتباطات مالی، کلیه مسیرهای اجتماعی از جمله حضور ایرانیان در ورزش، هنر و حتی فعالیتهای عادی چون مسافرت، دست قطع شود تا جایی که رابطه با تهران کانالیزه شده باشد. تحلیل مقامات وقت آمریکا آن بود که علاوه بر تحریم اقتصادی باید «تحریم اجتماعی» نیز در دستور کار قرار بگیرد، البته پروژه فشار حداکثری ترامپ با شکست روبرو شد؛ بعدها آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا اعلام کرد که قرار بود با فشار حداکثری ایران مهار شده و در انزوا قرار بگیرد؛ اما شواهد آن است که آمریکا در انزوا قرار گرفته است.
تغییر در پیمانکار و کارگزار پروژه فشار حداکثری به روایت تصویر
سال 2019 رید چامپلین در یک مقاله مهم پرده از اقدامات ضد ایرانی زیر عنوان فشار حداکثری و تحریم اجتماعی برداشته و نوشت که لابیهای ایران ستیز دهها میلیون دلار به سیاستمداران ضد ایرانی پرداخت کرده اند. در این مقاله آمده بود که جان بولتون نه تنها میلیونها دلار از این لابی گرفته است، بلکه 180 هزار دلار هم از گروهک منافقین دریافت کرده است. شلدون ادلسون میلیادر که پیشنهاد کرده بود برای ترساندن ایران یک بمب اتمی بر روی ایران پرتاب شود، دهها میلیون ها دلار به ترامپ، بولتون و همه نهادها و افراد ایران ستیز پرداخت کرده است.
در بخشی از این مقاله افشاگرانه آمده است:
دهها مقام حکومتی، از کنگره تا کاخ سفید، از یک شبکه گسترده گروههای ذینفع، کمیتههای سیاسی، لابیگران خارجی و اهداکنندگان ثروتمند کمکهای مالی دریافت کردهاند تا علیه ایران سختگیری کنند. یکی از افرادی که در تنشهای فعلی ایران و آمریکا به طور پیوسته نام او به عنوان تشدیدکننده تنشها مطرح میشود، جان بولتون، مشاور امنیت ملی کاخ سفید، است. بولتون دو مجموعه لابیگری به نام «کمیته اقدام سیاسی» (PAC) معروف به «بولتون پک» و «بولتون سوپر پک» دارد که ظاهرا پس از استخدام بولتون در دولت ترامپ تا اطلاع ثانوی تعلیق شدهاند. این دو مجموعه، سازوکار مالی مرکزی یک شبکه اعمال نفوذ گسترده است. پس از تاسیس مجموعههای یادشده در سال 2013، حامیان مالی بزرگ، که دیدگاه سختگیرانه مشابه بولتون دارند، به کمیتههای تازه تاسیس کمک کردند. در یک دوره پنجساله منتهی به استخدام بولتون در 2018، کمیتههای بولتون بیش از 24 میلیون دلار کمک مالی جمع کردند.
عکس بالا: عامل میدانی تحریم اجتماعی/ عکس پایین: یکی از اوباش میدانی فشار حداکثری(سام رجبی)
به نظرمیرسد در ماجرای تلاش برای لغو یک بازی دوستانه فوتبال با هدف به انزوا کشاندن ایران، باز هم پای لابیهای جنگ طلب و ضد ایرانی در میان است. جالب آنکه فشار برای تحریم سراسری مردم ایران به شکلی است که حتی شبکه بهائیت که در مرام خود همواره در پشت صحنه مشغول کار است، اقدامات خود را علنی کرده است! پس از فتنه 88 این برای بار دوم است که فرقه ضاله بهائیت به صورت مستقیم برای اقدام علیه مردم دستور گرفته است. در آن سال شبکه عملیاتی بهائیت در روز عاشورا توسط سربازان گم نام امام زمان(عج) در هنگام هتاکی و آتش زدن مساجد و حسینیهها بازداشت شدند.
در اعترافات یکی از این افراد آمده است: بیتالعدل همواره از ما میخواست حتی در مراودات عادی نیز وابستگی به فرقه را پنهان کنیم؛ اما بعد از آغاز فتنه و شورش خیابانی از ما خواسته شد به میان مردم برویم؛ در تجمعات اول تنها برای ارزیابی میدانی میرفتیم، اما بعد از چند شورش خیابانی به ما گفتند که شعار بدهیم؛ بعد خواستههای دیگری مطرح شد از جمله آنکه در روز عاشورا به خیابان آمده و علاوه بر گرفتن عکس و فیلم، با چاقو و قمه به نیروی انتظامی حمله کرده و اماکن مختلف را آتش بزنیم!
نقش شبکه بهائیت در تحریم اجتماعی/ فرقه ضاله بهائیت با دستور بیت العدل به صحنه آمده است!
اخبار رسیده حکایت از آن دارد که پس ناکامی پروژه فشارحداکثری در تحریم ورزش ایران و حذف نام کشورمان از جام جهانی، لابی جنگطلب در نظر دارد با حمایت مالی سعودی و استفاده از اوباش میدانی و نیز حمایت پلیس کانادا با ناامن ساخت فضای استادیوم تورنتو بازی فوتبال را به اغتشاش بکشد؛ پیش از این و در هنگامه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، پلیس غربی با باز کردن قلاده عناصر مزدور منافقین در نزدیکی اماکن رای گیری، باعث وقوع زد و خورد و آسیب به شهروندان کشورمان شده بود.
این اقدام خبیثانه نشان میدهد که پروژه تحریم و فشار حداکثری، با یک پیمانکار جدید تدارک وسیعی دیده وسعی دارد تا شکست خود در اغتشاش آفرینی در داخل کشور را با گرفتن انتقام از هواداران تیم ملی فوتبال کشورمان در کانادا جبران کند. پس از آنکه تیردشمن در اعمال فتنه اقتصادی و شورش خیابانی به سنگ خورد، این بار با تحریم اجتماعی از مردم ایران انتقام میگیرند! در این ماجرا عناصر میدانی مرتبط با گروهکهای تجزیهطلب و ضد انقلاب از مدتی قبل سازماندهی شدهاند.تحریم اجتماعی و فشار حاصل از آن در جنگ روانی بخشهایی پنهان از «اثرات تحریم» است که نه در گزارش تهیه شده توسط آلنا دوهان گزاشگر سازمان ملل اثری از آن است و نه در توافقی چون برجام به آن توجه شده است!