همین مساله نشان میداد اخراجش تا حدود زیادی رنگ و بوی «تسویهحساب» داشته است. دایی رفت و خانهنشین شد. دوریاش از فوتبال به طول انجامید و شایعاتی در مورد ممنوعالکاریاش به گوش رسید. خودش بعدها در چند مرحله این اخبار را تکذیب کرد. او گفت: «شاید اوایل مقاومتهایی وجود داشت، اما حالا خودم نمیخواهم کار کنم.» لیگهای نوزدهم و بیستم بدون حضور دایی سپری شدند و لیگ بیستویکم هم بی او رو به پایان است. در شرایطی که شایعات زیادی در مورد حضور علی دایی روی نیمکت تیم ملی یا بازگشتش به پرسپولیس به گوش میرسید، این مربی بار دیگر به همه حرف و حدیثها پایان داد و گفت: «فعلا نمیخواهم در فوتبال ایران کار کنم.»
دوستی خبرساز با درویش
استارت شایعه بازگشت دایی به پرسپولیس از زمانی زده شد که رضا درویش در این باشگاه پست مدیرعاملی گرفت. درویش رابطه نزدیکی با دایی دارد. آنها در سایپا با هم کار کردهاند، بنابراین بعضیها گفتند شهریار سرمربی بعدی سرخها است و با حضور در این تیم به دوران خانهنشینیاش پایان خواهد داد. این میتوانست شبیه همان اتفاقی باشد که در لیگ نهم رخ داد. دایی بعد از اخراج از تیم ملی در فروردین 88 ماهها سکوت کرد و بعد بهطور ناگهانی به دعوت حبیب کاشانی سرمربی پرسپولیس شد تا از خلوت خود بیرون بیاید. خیلیها فکر میکردند این دفعه هم همان اتفاق رخ خواهد داد؛ مخصوصا که یحیی گلمحمدی هم در این فصل نتایج مورد انتظار را نگرفت. با این حال دایی صراحتا اعلام کرد قصد کار ندارد. شهریار گفت گروهی میکوشند با تکرار اسم او، کادرفنی پرسپولیس را تحت فشار قرار بدهند.
یحیی؛ بدون جانشین ایرانی
اتفاقاتی که در این چند روز رخ داده اما بیش از همه خیال یحیی گلمحمدی را راحت کرده است. حالا سرمربی پرسپولیس که پایههای صندلیاش را لرزان میبیند، لااقل آلترناتیو جدی ایرانی ندارد. مهدی مهدویکیا که خودش گفت روی تیم ملی امید متمرکز است و به پرسپولیس نخواهد آمد. علی دایی هم که به این شکل موضوع را تکذیب و تاکید کرد تمایلی برای کار در فوتبال ایران ندارد. حتی مهدی تارتار هم که به شکلی خفیفتر به عنوان گزینه احتمالی جانشینی گلمحمدی به شمار میآمد، قراردادش با ذوبآهن را بهطور رسمی تمدید کرد. بنابراین دستکم بین گزینههای مهم داخلی کسی باقی نمانده که جایگاه یحیی را تهدید کند، مگر اینکه مثلا علی کریمی هوس کار کند.
تغییر تصمیم ناگهانی؟ شاید
همهچیز را گفتیم جز اینکه در سابقه علی دایی، تغییر تصمیمهای مهم و دقیقه نودی هم وجود دارد. شاید مهمترین آنها همان اظهارنظر بغضآمیزش در مورد انتخاب سرمربی تیم ملی در سال 86 بوده باشد؛ زمانی که گفت: «هر کسی لابیاش قویتر باشد انتخاب میشود.» دو روز بعد اما خودش سرمربی تیم ملی شد و در توجیه آن جمله گفت: «من با خدا لابی کردم.» بنابراین شاید باز هم لحظه آخر اوضاع عوض شد و دایی به صحنه برگشت. این احتمال را هرگز منتفی ندانید.