30 فروردین (19 آوریل) سال جاری بود که گارد ساحلی یونان از توقیف یک نفتکش روسی 115 هزار تنی خبر داد و مقامات یونانی هم این اقدام را در راستای اجرای تحریمهای اتحادیه اروپا علیه روسیه به خاطر درگیری نظامی با اوکراین اعلام کردند؛ اما سپس یک منبع آگاه در وزارت کشتیرانی یونان گفت وزارت دادگستری آمریکا به یونان اطلاع داده که محموله این کشتی «نفت ایران» است. در ادامه تحولات، مقامات گارد ساحلی یونان اعلام کردند بنا بر درخواست وزارت دادگستری آمریکا، 115هزار تن نفت خام ایران را که پیشتر توقیف شده بود، به آمریکا تحویل میدهد.
تقریبا یک ماه از توقیف این نفتکش گذشته بود که چهارشنبه چهارم خرداد خبر احضار کاردار یونان به وزارت امور خارجه ایران منتشر شد و پس از آن کاردار سفارت سوئیس نیز به دلیل مصادره شدن محموله نفت این نفتکش توسط آمریکاییها به وزارت خارجه کشورمان احضار و مراتب اعتراض شدید ایران به دولت آمریکا ابلاغ شد.اما واکنش ایران به همینجا ختم نشد و روز جمعه خبر از توقیف دو نفتکش یونانی در آبهای خلیجفارس منتشر شد؛ روابط عمومی کل سپاه روز جمعه ششم خرداد از توقیف دو فروند نفتکش یونانی به دلیل ارتکاب تخلف در خلیج فارس خبر داد. المیادین هم گزارش کرد: «گارد ساحلی ایران دو نفتکش یونانی «دلتا پوزیدون» (Delta Poseidon) و «پرودنت واریر» (Prudent Warrior) را در سواحل بندرلنگه و عسلویه توقیف کرده است.» در همین حال به گزارش آسوشیتدپرس، نیروی دریایی آمریکا اعلام کرده است در حال بررسی گزارشهای مربوط به توقیف دو نفتکش یونان از سوی ایران است. شبکه ای بیسی نیوز همچنین به نقل از یک مقام دفاعی آمریکا - که نخواسته هویتش فاش شود - نوشت: به نظر میرسد دو کشتی به محدوده آبهای ایران نزدیک شده بودند اما داخل آن نبودند. از سوی دیگر، وزارت خارجه یونان اعلام کرد این کشور اعتراض خود به ایران را به دلیل توقیف دو نفتکش با پرچم یونان در خلیج فارس اعلام کرده است.
سیاست ایران چیست؟
واکنش ایران به اقدام یونان در توقیف نفتکش حامل نفت ایران را باید در چارچوب سیاست بازدارندگی تهران مورد بررسی قرار داد؛ در واقع تهران با استفاده از این اهرم فشار و اعمال هزینه، در پی آن است به کشورهای ثالث این پیام را صادر کند که اگر اقدام مشابهی انجام شود، با واکنش متقابل روبهرو میشوند. سابقه چنین سیاستی به دوره ریاستجمهوری ترامپ و خروج یکجانبه واشنگتن از برجام باز میگردد؛ همچنانکه ایران در تیر سال 98 در واکنش به توقیف نفتکش «گریس 1» توسط مقامات جبلالطارق و به دستور انگلیسیها، نفتکش انگلیسی «استنا ایمپرو» را توقیف کرد.این در حالی است که تا پیش از خروج یکجانبه دونالد ترامپ، رئیسجمهوری پیشین آمریکا از برجام، ایران در استفاده از اهرمهای منطقهای احتیاط بیشتر از خود نشان میداد اما با خروج ترامپ از برجام و اعمال سیاست فشار حداکثری، تهران نیز تلاش میکند در هنگام بروز تنش، اقدام متقابل و حتی سختتری را انجام دهد. اما باید توجه داشت که اقدامات متقابل ایران جنبه تهاجمی ندارد و صرفا جنبه بازدارندگی و پیشگیرانه دارد (تحمیل هزینه بر کشورهای ثالث برای پیشگیری از تکرار این حوادث در آینده). اما سیاست بازدارندگی بدون تعریف سقف از مسیر خود خارج میشود؛ در این راستا ایران تلاش کرده است این اقدامات را بهگونهای سامان دهد تا بحران دچار تصاعد نشود؛ به عبارت دیگر کنترل تحمیل هزینه بر کشور در حین پیگیری اعمال هزینه بر طرفهای مقابل.
الزامات بهرهگیری از بازدارندگی سیاسی
عبدالرسول دیوسالار، پژوهشگر موسسه خاورمیانه در واشنگتن و استاد علوم سیاسی دانشگاه کاتولیکا در این رابطه به روزنامه «دنیای اقتصاد» در تبیین سیاست ایران تاکید کرد: «سیاست ایران در این منطقه بر مبنای بازدارندگی یا ایجاد زیرساختهایی که بتواند اقدام متقابل را برای ایران فراهم کند، مساله جدیدی نیست و پیشتر نیز اقدامات متقابل از سوی ایران انجام شده است. اما نکته قابل توجه اینجاست که این اقدامات متقابل، کشورهایی را که در قالب غرب یا همپیمانان آمریکا تعریف میشوند، از سیاستهایشان علیه ایران بازنداشته است.» این کارشناس تاکید کرد: ایران اکنون بیش از آنکه یک سیاست بازدارنده اعمال کند، مجموعهای از «اقدامات متقابل» را در خلیجفارس انجام میدهد.پژوهشگر موسسه خاورمیانه در واشنگتن درباره تاثیرگذاری اقدام متقابل ایران نیز توضیح داد: «باید به محدودیتها در عین فرصتهای این شکل از اقدام متقابل در بلندمدت بیش از گذشته اندیشید؛ چرا که این اقدامات متقابل، میتواند منطقها و بسترهای استدلالی برای اتحادهای منطقهای در حوزه خلیجفارس را افزایش دهد.»دیوسالار با اشاره به این محدودیتها گفت: «تنها راهحل بازدارندگی در این حوزه مشخص، استفاده همزمان از بازدارندگی سیاسی است.» وی تاکید کرد: «زمانی که ما منابع قدرت نظامی خودمان در زیرساختهای دفاعی را در حوزه خلیجفارس نشان میدهیم باید در حوزه دیپلماسی نیز با کشورهای دیگر وارد گفتوگو شویم و عامل اصلی این تنشها یعنی مساله برجام و بحران بین ایران و آمریکا را حل و فصل کنیم.» به گفته این کارشناس، یکسری توافقات سیاسی برای حل و فصل منازعات ایران و آمریکا به همراه ظرفیتهای نظامی در حوزه خلیج فارس میتواند سیاست بازدارندگی را پوشش دهد.
تحفه جناح راست یونان
محمود فاضلی، کارشناس مسائل بینالملل نیز با توجه به تنش اخیر بین تهران و آتن به پیشینه روابط دو کشور پرداخت و گفت: «یونان یکی از بهترین خریداران نفت ایران از پیش از انقلاب اسلامی تا زمان تحریمهای بینالمللی علیه کشور ما بود. همیشه طرف ایرانی از نفتکشهای بزرگ یونان در خلیجفارس استفاده کرده است. حتی در فاصله بحران اقتصادی یونان در سالهای گذشته، ایران تلاش کرد تا با فروش نفت با شرایط بهتری، به این کشور کمک کند.» به گفته این کارشناس، اما در سالهای اخیر پس از شکست ائتلاف چپ یونان که گرایشهای بهتری به خاورمیانه و کشورهای اسلامی داشت و با پیروزی حزب راستگرای یونان به نام نئودموکراسی، این کشور آرام آرام از جهان اسلامی و کشورهای همسایه و خاورمیانه دور شد و در راستای اهداف آمریکا و رژیم صهیونیستی گام برداشت. فاضلی ادامه داد: «در همین چارچوب مشاهده میکنیم که پس از سفر اخیر نخستوزیر یونان به آمریکا، محافل بینالمللی شگفتزده شدند. جناح راست در تاریخ یونان بعد از کودتای سرهنگها و پیروزی دموکراسی همیشه به سمت جهان غرب و آمریکا گرایش داشته است.»
نفوذ تاریخی آمریکا در یونان
این کارشناس مسائل بینالملل درباره منافع مشترک یونان و آمریکا در این رابطه نیز گفت: «ما کشور یونان را کشوری غربی با گرایشهای شدیدا آمریکایی میشناسیم. آمریکاییها در یونان نفوذ تاریخی دارند و دارای پایگاههای نظامی در خاک یونان هستند.»وی با اشاره به اینکه سوسیالیستها در روزگاری مدعی بودند که این پایگاهها را برخواهند چید، گفت: این مساله هرگز به وقوع نپیوست. همچنین بسیاری از تحرکات آمریکا در خاورمیانه از پایگاههایشان در خاک یونان انجام میگیرد؛ مسالهای که همواره مورد انتقاد محافل مستقل یونانی بوده و هست.فاضلی با بیان اینکه بعد از تحریم جهان غرب علیه روسیه، آتن با وجود روابط خوب با مسکو به این تحریمها پیوست، تاکید کرد: «بنابراین اقدام اخیر یونان در توقف کشتی حامل نفت ایران را میتوان در راستای اهداف اتحادیه اروپا قرار داد.»
این کارشناس در عین حال به نزدیکیهای یونان با رژیم صهیونیستی در سالهای اخیر اشاره کرد و توضیح داد: «این روابط بعضا مورد انتقاد برخی کشورهای خاورمیانه و افکار عمومی نیز قرار گرفته است.» فاضلی در پایان گفت: «انتظار میرود در روزهای پیشرو در پارلمان یونان انتقادهای گستردهای نسبت به نزدیکی یونان به آمریکا صورت بگیرد که حتی نشانههای آن نیز از هماکنون قابل مشاهده است. حتی گروههای محیط زیستی نیز نسبت به توقف کشتی ایرانی و تخلیه بار نفت، انتقادهایی را مطرح کردهاند.»
تاثیر تنش بر وضعیت منطقه
حال با توجه به نبرد جدیدی که میان تهران و آتن آغاز شده است؛ چشمانداز روابط دو کشور در دو قالب قابل صورتبندی است. یعنی یا طرفین به تعامل میرسند و مساله ختم میشود، یا الگوی رفتاری موجود ادامه پیدا میکند و بر تنشها افزوده میشود که این افزایش تنش بر معادلات منطقه نیز تاثیراتی بر جای خواهد گذاشت. به عنوان مثال اگر این تنش بین ایران و آتن مدیریت نشود، ممکن است مذاکرات جاری بین ریاض-تهران را نیز تحت تاثیر قرار دهد یا بر حوزههای دیگر از پروندههای منطقهای تاثیرگذار باشد. این در حالی است که هیچ یک از طرفها خواهان افزایش تنش در منطقه نیستند. پس احتمالا در این جدال نفتکشی نیز طرفین در یک نقطهای به تعادل خواهند رسید.
هدفگذاری آمریکا
مساله دیگر در جدال نفتکشی اخیر بحث هدفگذاری آمریکا در این ماجرا است. تا چند هفته پیش صحبت از این بود که توافقی نانوشته بین تهران و واشنگتن صورت گرفته و براساس آن حتی ایران با چراغ سبز غیر رسمی آمریکا، صادرات نفت به چین را افزایش داده است. در راستای این توافق نانوشته آمریکا از مذاکرات منطقهای نیز حمایت کرد و از جمله کشورهایی بود که ایران و عربستان را به تنشزدایی تشویق کرد. درواقع هم تهران و هم واشنگتن علاقهمند به افزایش تنش بهویژه در حوزه منطقه نبودند. اما امروز ظاهرا اوضاع تغییر کرده و آمریکا جور دیگری رفتار میکند. با توجه به اینکه نزدیک به سه ماه است مذاکرات برجامی متوقف شده به نظر میرسد آمریکا قصد دارد از چنین اهرمهایی برای فشار بر ایران استفاده کند. بنابراین یکی از دلایل ورود آمریکا به این تنش نیز همین سیاست واشنگتن برای فشار برجامی بر ایران است تا تهران بار دیگر پای میز مذاکرات بازگردد و برجام احیا شود. به بیان دیگر کاخ سفید میخواهد با چنین اقداماتی، هزینه عدم بازگشت ایران به برجام را افزایش دهد.
حال باید در انتظار ماند و دید که نتیجه این اقدامات متقابل برای اعمال هزینه به طرف دیگر به نقطه تعادلی و توازنی میرسد یا در هفتهها و ماههای آتی شاهد تصاعد تنشها خواهیم بود.
تاریخ روابط ایران و یونان
دو کشور ایران و یونان که جزو دولت-ملتهای کهن به حساب میآیند از گذشتههای دور دارای روابط سیاسی و دیپلماتیک بودند. اولین ارتباطات میان ایران و یونان به عصر باستان بازمیگردد. مجموعه اسنادی که توسط انتشارات وزارت امور خارجه در سال 1350 شمسی منتشر شده است، اولین تماسها بین این دو بازیگر را به عهد کوروش بازمیگرداند. در سال469 قبل از میلاد نیز عهدنامهای بین یونانیها و خشایار شاه موسوم به صلح سیمون به امضا رسید. در سال449 قبل از میلاد نیز عهدنامه دیگری میان آتنیها و اردشیر اول منعقد شد. همچنین اردشیر دوم در سال 387 قبل از میلاد مبتکر عهدنامه صلحی معروف به صلحنامه آنتالسیداس بود.
اما در عصر جدید مهمترین قرارداد میان تهران و آتن به سال1931 میلادی بازمیگردد؛ در این سال میان حاکم وقت ایران و رئیسجمهور یونان عهدنامه مودت در شش ماده به امضا رسید. در همان سال قرارداد اقامت و تجارت و بحرپیمایی نیز به امضای طرفین رسید؛ این قرارداد مشتمل بر 18ماده بود که از طرف ایران به امضای حسین علا رسید. در ماده17 این قرارداد آمده است: « در صورت غرق کشتی یا وارد شدن آسیبی به آن در دریا یا توقف اجباری آن، هر یک از طرفین متعاهدین باید نسبت به کشتیهای تجارتی طرف متعاهد دیگر اعم از اینکه کشتیهای مزبوره متعلق به دولت یا متعلق به اشخاص متفرقه باشد، همان کمک و حمایت و همان مساعدتهایی را که در این موارد نسبت به کشتیهای تجارتی خود به عمل میآورد، مجرا بدارد.»
در ماده16 این قرارداد نیز تاکید شده است: «نسبت به کشتیهای تجارتی ایران و محصولات آنها در یونان و نسبت به کشتیهای تجارتی یونان و محصولات آنها در ایران، همان قسمی که نسبت به کشتیهای تجارتی خود آن مملکت و محمولات آنها رفتار میشود، رفتار خواهد شد.»