سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابل استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
********
** از تضمین خبری نیست، با آمریکا توافق کنیم!
«یوسف مولایی» فعال اصلاح طلب که در دولت روحانی مشاور «عباس آخوندی» در وزارت راه وشهرسازی بوده است در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت:«معتقدم دستاوردهای ایران و آمریکا با احیای برجام بیشتر از وضعیت کنونی است و هر دو کشور از آسیبهای بیشتر جلوگیری میکنند... ایران و آمریکا باید به سمت توافق پایدار حرکت کنند. هرچند در روابط بینالملل ما نمیتوانیم بین دو کشور توافق پایدار در نظر بگیریم و ممکن است این مساله پس از مدتی متزلزل شود. به همین دلیل تضمین به معنای حقوقی زیاد در چنین توافقاتی محلی از اعراب ندارد.»
وی افزود:«هر دو طرف باید یک انعطاف منطقی برای رسیدن به یک هدف بزرگتر را در دستور کار خود قرار بدهند. دو کشور نباید انتظار داشته باشند مطالبات حداکثری آنها محقق شود. به همین دلیل نقش واسطهگری کشورهای اروپایی و کشورهایی که به امنیت جهانی علاقهمند هستند پررنگتر خواهد شد. در این زمینه کشورهایی اروپایی تلاشهایی نیز انجام دادهاند تا بتوانند دیدگاههای دو کشور ایران و آمریکا را درباره برجام به هم نزدیک کنند. آن چیزی که قطعیت دارد این است که دولت بایدن از اراده کافی برای حل کردن مشکلات به وجود آمده توسط دولت ترامپ برخوردار است.»
جریان اصلاح طلب در تحلیل مسائل مرتبط با سیاست خارجی و به خصوص برجام، چند اشتباه فاحش را مرتب تکرار می کند.
اول اینکه، ایران و آمریکا را در یک کفه ترازو قرار داده و مدعی است که طرفین باید از خواسته های حداکثری خود کوتاه بیایند. انگار نه انگار که آمریکا در اقدامی غیرقانونی و غیرانسانی و ظالمانه تحریم هایی را علیه ملت ایران وضع کرده است.
آیا خواسته ایران مبنی بر لغو تحریم را باید با زورگویی و خوی دیکتاتوری آمریکا در اعمال تحریم ها، در یک کفه ترازو قرار داد؟! ما می گوییم که آمریکا باید تحریم ها را لغو کند، در مقابل آمریکا می گوید ایران باید صنعت هسته ای و صنعت موشکی و توان دفاعی و قدرت منطقه ای خود را تعطیل کرده و در آن ها بتن بریزد. حال مگر می شود گفت که طرفین حد وسط را بگیرند؟!
دوم اینکه، جریان اصلاح طلب مدعی است که در صورت توافق با آمریکا شرایط بهتر می شود. این ادعا در حالی است که در حدفاصل سالهای 92 تا 1400 در دولت مورد حمایت اصلاح طلبان، توافق میان ایران و آمریکا امضا شد. سوال اینجاست که آیا در این مدت شرایط اقتصادی بهبود یافت؟! آیا تحریم ها به تاریخ پیوست؟! آیا دشمنی آمریکا با ملت ایران خاتمه یافت؟!
سوم اینکه، جریان اصلاح طلب مدعی است که ایران از دریافت تضمین صرفنظر کرده و با آمریکا توافق کند. این دقیقا خواسته آمریکا، اسرائیل و تروئیکای اروپا است. یعنی اجرای یکطرفه تعهدات ایران بدون دریافت هیچ امتیازی از طرف مقابل. این قبیل پیشنهادات، بیش از آنکه مصداق سهل اندیشی باشد، بوی خیانت می دهد.
چهارم اینکه، جریان اصلاح طلب همچنان به دوگانه دروغین «دموکرات های خوب- جمهوری خواهان بد» معتقد است. این در حالی است که اتفاقا بیشترین حجم تحریم ها و ترورها و اقدامات ضدایرانی در دولت های دموکرات در آمریکا به وقوع پیوسته است.
** بعد از انقلاب جوانان از ارزش های دینی فاصله گرفتند
روزنامه اعتماد در یادداشتی به قلم «سید حمید کلانتری» فعال اصلاح طلب و معاون وزیر کار در دولت روحانی(یکی از ضعیف ترین وزارتخانه های دولت قبل) نوشت:«تجربه بعد از انقلاب ما نشان داده که متاسفانه بسیاری از جوانان ما از ارزشهای دینی و بخش زیادی از افرادی که در کسوت دین و روحانیت هستند کناره گرفتهاند، ناشی از همین است که بین گفتار و اعمال تفاوتهای بسیار زیادی است.»
نویسنده یادداشت مذکور که از بانیان مشکلات موجود است، در ادامه نوشت:«وقتی میبینند بخشی از مسوولان و مبلغین نظام و بخشی از دولتمردان تنها چیزی که متوجه آن نیستند، درد و رنجی است که مردم ضعیف جامعه که نزدیک به حداقل پنج دهک جامعه و 50 درصد جامعه ما هستند گرفتار آنند، درک نمیکنند و دردشان درد مردم نیست، طبیعتا سرمایه اجتماعی و اعتماد در جامعه ما افول پیدا میکند.»
این روزنامه اصلاح طلب که پیش از این پیشنهاد آزادی مشروبخواری و آزادی خرید و فروش مواد مخدر را مطرح کرده بود، در این یادداشت مدعی شده است که «تجربه بعد از انقلاب ما نشان داده که متاسفانه بسیاری از جوانان ما از ارزشهای دینی و بخش زیادی از افرادی که در کسوت دین و روحانیت هستند کناره گرفتهاند.»
این قبیل ادعاهای بی پایه و اساس به این دلیل است که بخش قابل توجهی از جریان اصلاح طلب با قاطبه ملت ایران فاصله ای پرناشدنی دارد و با مطالبات آحاد مردم بیگانه است.
رهبر معظم انقلاب- 14 خرداد 1401- در بخشی از بیانات به مناسبت سیوسومین سالگرد ارتحال بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر اینکه امروز گرایش مردم به دین و انقلاب یقیناً بیش از ابتدای انقلاب است، به نمونههایی برجسته از حضور شکوهمند مردم در تجلیل از مقاومت و روحانیت اشاره کردند و گفتند:«تشییع میلیونیِ بدنِ قطعهقطعه شهید سلیمانی و بزرگداشت آن مرد انقلابی، مبارز و مجاهد، و تشییع پیکر و ابراز احساسات مردم به درگذشت مراجع و فقهای عالیقدری همچون آیتالله صافیگلپایگانی و آیتالله بهجت با گرامیداشت هیچ شخصیت سیاسی و هنری دیگر در کشور قابل مقایسه نیست و نشاندهنده اعتقاد مردم به روحانیت، دین، جهاد و مقاومت است.»
ایشان حضور مشتاقانه جوانان در مراکز اعتکاف و اجتماعات عظیم معنوی و همچنین راهپیماییهای با شکوه 22 بهمن و روز قدس را نشانههای دیگری از وفاداری ملت به به راه امام بزرگوار دانستند و افزودند:«نمونه دیگری از ارادت دینی مردم، اظهار شوق و ارادت آحاد مردم از پیر و جوان و کودک در سراسر کشور به ساحت حضرت ولیعصر(عج) در قالب سرودی است که این روزها پخش شده است.»
در ماهها و هفته های اخیر سرود حماسی «سلام فرمانده» غوغایی در کشور به راه انداخته و شهر به شهر و روستا به روستا و کوچه به کوچه در حال گسترش و فراگیری است و حتی در دیگر کشورها نیز در حال تکثیر است. اجتماع کثیر و تماشایی مردم و به خصوص دهه نودی ها برای تجدید عهد با امام زمان(عج) رسانه های دشمن را به شدت تکاپو انداخت.
در ماههای گذشته نیز حضور پروشور و تماشایی جوانان در مراسم احیای شب های قدر، بازخورد وسیعی در رسانه ها داشت. شهدای هشت سال دفاع مقدس و شهدای مدافع حرم نیز مصداق دیگری از تدین و دینداری جوانان غیور کشورمان در سالهای پس از انقلاب است.