سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** روحانی با توپ سیاست خارجی، گل اقتصادی و شکوفایی ایران را زد
روزنامه آرمان در یادداشتی به قلم «کامبیز مهدی زاده» داماد روحانی نوشت: «در سال 1392 دولت با هدایت حسن روحانی با توپ سیاست خارجی، گل اقتصادی و شکوفایی ایران را زد و در آن تیم ظریف در نوک حمله بازی میکرد و صالحی پاس گل به آن میداد و عراقچی و تختروانچی هم در قامت دو هافبک بازی ساز نقشآفرینی میکردند. این تیم در تمام مذاکرات، راهبردش رفع تحریمهای ظالمانه بود و همه در این تیم تلاش میکردند تا قطعنامههای ضد ایرانی از بین برود. بله مهم است چه کسی هدایت یک تیم را برعهده داشته باشد. با هیاهو نمیتوان مذاکره کرد.»
در ادامه این مطلب آمده است: «برجام کشور را از فصل 7 شورای امنیت نجات داد. دولت امروز در چه شرایطی قرار گرفته است؟ این در حالی است که دولت در اولین سال شروع کاری خود است. این روش مذاکره و تعامل باز همان آش و همان کاسه شد. اگر مردم این روش را میپسندیدند به حسن روحانی رأی نمیدادند.»
درباره ادعاهای مطرح شده در یادداشت مذکور گفتنی هایی است که در ادامه به اختصار به آن می پردازیم:
1: اولین قطعنامه شورای حکام علیه ایران در دولت خاتمی صادر شد. در ادامه در مقطعی که روحانی مسئول مذاکرات شد، شش قطعنامه دیگر علیه ایران صادر شد.
2: اولین قطعنامه شورای امنیت هم زمانی صادر شد که لاریجانی مسئول مذاکرات هسته ای بود. حتی قطعنامه دوم و سوم شورای امنیت نیز در زمان مذاکرات لاریجانی صادر شد.
3: در خرداد 99 در شرایطی که قریب به 5 سال از امضای برجام گذشته بود و دولتمردان بارها وعده رسیدن سیب و گلابی های برجام را داده بودند، قطعنامه شورای حکام آژانس علیه ایران صادر شد.
4: در دولت روحانی و در دوران وزارت ظریف و به واسطه امضای برجام، قطعنامه های سازمان ملل علیه ایران ملغی نشد، بلکه همگی در قطعنامه 2231 تجمیع شد. با این تفاوت که پیش از آن ایران به قطعنامه ها رسمیت نداده بود، اما این بار با امضا پای برجام و قطعنامه 2231 به آن ها اعتبار بخشید!
5: قطعنامه 1929 در سالگرد فتنه 88- خرداد 1389(ژوئن 2010) - با هدف ترغیب و تشویق جریان فتنه صادر شد. جریان فتنه در سال 89 رو به افول بود و آمریکا و شرکای واشنگتن برای کمکرسانی به فتنه گران و تحت فشارقراردان مردم و به خیال خام اینکه نظام جمهوری اسلامی ضعیف و دچار بیثباتی داخلی شده است، این قطعنامه را صادر کردند.
در همان مقطع «هیلاری کلینتون» وزیر خارجه وقت آمریکا در پاسخ به سؤال خبرنگار واشنگتن پست که پرسیده بود قطعنامه 1929 شورای امنیت علیه ایران چه اثر قابل توجهی دارد؟ گفته بود: «این قطعنامه در حمایت از جنبش سبز صادر شده است».
6: ایران هرگز با برجام از ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل خارج نشده بلکه همان گونه که گفته شد، همه قطعنامههای تحریمی قبلی در قطعنامه 2231 تجمیع شده و خود همین کار نیز، تعبیه مکانیسم ماشه دیگری برای گروگان گرفتن ایران بوده است. در این میان خبط آمریکا بود که با خروج از برجام بهانه دست ایران داد که کارشکنیهای آمریکا را تلافی کند وگرنه شمشیر داموکلس قطعنامه 2231، بالای سر ایران قرار داشت. این هم یک شاهکار دولت روحانی است.
7: اگر دلار بدون برجام و 6 قطعنامه تحریمی سازمان ملل از هزار تومان به 3300 تومان رسید، با برجام و در دولت روحانی حدود 10 برابر شد و حتی تا 32 هزار تومان هم رسید؛ البته به علاوه دو برابر تحریم، که آغاز آنها (ویزا، سیسادا، آیسا و...) در همان دولت اوباما اتفاق افتاد.
8: در شرایط فعلی آمریکا در پی آن است تا بدون تامین شروط ایران، به برجام برگردد و به مکانیسم ماشه برای بازگرداندن خودکار تحریمها بدون نیاز به رای روسیه و چین دسترسی پیدا کند. مکانیسم ماشه نیز شاهکار دیگری از دولت روحانی و تیم مذاکره کننده به ریاست ظریف است.
با این اوصاف، به نظر شما روحانی با توپ سیاست خارجی، گل اقتصادی و شکوفایی ایران را زد!؟ آیا این قبیل اظهارنظرها توهین به فهم و شعور مردم نیست!؟
**دلواپسی بانیان «فساد صندوق ذخیره فرهنگیان» برای معلمان
روزنامه اعتماد در مطلبی با عنوان «انتقاد جبهه اصلاحات ایران از نوع برخورد با مطالبات فرهنگیان» نوشت: «جبهه اصلاحات در پی تجمعات صنفی معلمان در ماههای اخیر بیانیهای صادر کرد... بدون تردید معلمان، به عنوان یکی از گروههای مرجع جامعه شایسته تکریم بوده، منزلت اجتماعی آنان باید حفظ شود. از این رو خواستهها و مطالبات صنفی آنان باید شنیده و به آن پاسخ درخور و منطقی داده شود.»
در ادامه این مطلب آمده است: «متولیان و مسوولان امر میبایست سختی شرایط امروز زندگی و معیشت اقشار مختلف جامعه و همچنین تعویق تاریخی در احقاق حقوق فرهنگیان گرانقدر را درک کنند و تمامی ظرفیتهای کشور و مساعی خود را برای پاسخگویی به مطالبات اقشار مختلف، از جمله معلمان بهکار بندند...اینجاست که مجددا باید بر لزوم برطرف شدن موانع موجود در سیاست خارجی، به عنوان شرط لازم در مرتفع شدن تنگناهای اقتصادی کشور و باز شدن دست دولت در پاسخ به مطالبات معیشتی اقشار مختلف ملت، از جمله فرهنگیان فرهیخته تاکید کرد.»
جریان اصلاح طلب در آزمون های مختلف و از جمله حمایت از حقوق زنان، حمایت از حقوق معلمان، حمایت از حقوق کارگران و...بارها و بارها با سرافکندگی مردود شده است.
فساد صندوق ذخیره فرهنگیان، یکی از مصادیق مردودی اصلاح طلبان در حمایت از حقوق مردم است. در این فقره برخی فعالین اصلاح طلب در کنار برخی سلبریتی های پرمدعا- که اتفاقا در جشنواره کن هم سخنرانی کردند- سرمایه معلمان و فرهنگیان عزیز کشورمان را بالا کشیدند و به این قشر زحمتکش ظلم کردند.
«ت، ع» بازیگری که در هفته های گذشته در جشنواره کن نیز حضور داشت برای پروژه سریال شهرزاد که بنابر مستندات با فساد کلان بانکی و دستدرازی به صندوق ذخیره فرهنگیان تهیه شده بود، ماهانه 350 میلیون تومان(با توجه به ارزش پول آن زمان) دریافت می کرد. وی با اشاره به این مسئله گفته بود: «دستمزدی که گرفتم متعارف بوده و در هر پروژه دیگری هم میبودم همین را میتوانستم بگیرم.» وی هیچگاه بابت تضییع حقوق معلمان و فرهنگیان در این پروژه سینمایی، عذرخواهی نکرده و رسانه ها و جریان اصلاح طلب نیز هیچگاه این افراد را بابت این فساد مورد سوال قرار ندادند.
لازم به ذکر است که بعد از اتمام فصل اول سریال شهرزاد و قبل از ساخت فصل دوم این سریال، محمد امامی بازداشت میشود و ماجرای صندوق ذخیره فرهنگیان و فساد بانک سرمایه جدی میشود تا آنجا که حتی هیات مدیره بانک سرمایه بازداشت میشوند. ازاینرو بحث فساد محمد امامی قبل از شروع فصل دوم مطرح میشود و تمام کسانی که در این پروژه کار کردهاند در جریان کامل مشکلات و فسادهای کلان محمد امامی بودهاند.
نکته قابل تأمل اینجاست که روزنامه های اصلاح طلب با دهن کجی به فرهنگیان و معلمان عزیز کشورمان، صراحتا از متهمان صندوق ذخیره فرهنگیان حمایت کرده اند. به عنوان نمونه روزنامه شرق حداقل در دو شماره، از متهمان صندوق ذخیره فرهنگیان که حقوق معلمان را لگدمال کرده بودند، دفاع کرده بود.
این روزنامه در گزارشی با عنوان «امامی طلبکار شد» به تطهیر «محمد امامی» تهیه کننده سریال شهرزاد و یکی از متهمان پرونده بانک سرمایه و صندوق ذخیره فرهنگیان پرداخت. در بخشی از این مصاحبه، خبرنگار روزنامه شرق به امامی می گوید: «از ماحصل آنچه شما گفتید اینطور میتوان نتیجه گرفت که پرونده شما با بانک سرمایه صرفا یک اختلاف نظر با نماینده دادستان است»؛ امامی در پاسخ می گوید: «بخش عمدهاش». خبرنگار در ادامه می پرسد: «بخش جزئی آن چیست؟»؛ امامی در پاسخ می گوید: «من مطالباتی از بانک دارم که بانک باید بپردازد و بر مبنای احکام صادره باید مطالبات من را پرداخت کند.»
این روزنامه اصلاح طلب، با تطهیر متهم صندوق ذخیره فرهنگیان، اینگونه القاء می کند که پرونده محمد امامی صرفا یک اختلاف نظر با نماینده دادستان است!
روزنامه شرق همچنین در یک نمونه دیگر در گزارشی با عنوان «من متهم اشتباهی ام» به تطهیر بهروز ریختهگران بدهکار چندهزار میلیارد تومانی و متهم دانه درشت پرونده بانک سرمایه پرداخت. این روزنامه اصلاح طلب در مصاحبه مذکور، ریخته گران را صرفا یک تولیدکننده جا زد و اینگونه القاء کرد که قطع دسترسی این فرد به اموالش، به تولیدملی لطمه زده و موجب بحران کارگری میشود!
جریان اصلاح طلب بجای صدور این بیانیه های کذایی، می بایست از اقشار مختلف جامعه و به خصوص معلمان و فرهنگیان عذرخواهی کرده و برای جبران خسارت هایی که به این قشر تحمیل کرده است، تلاش کند.
** مشکل برجام، خطوط قرمز طرفین است
روزنامه شرق در مطلبی با عنوان «برجام در مسلخ تندروها» به قلم «جلال خوش چهره» نوشت: «این قطعنامه به مثابه ابزار فشار طرفهای غربی به تهران برای عقبگرد در مواضع حداکثری آن در مذاکرات وین است... مشکل «خطوط قرمزی» است که هریک از طرفها ترسیم کردهاند. پافشاری بر این خطوط اندک، روزنهها برای بازگشت به میز گفتوگو را تنگتر خواهد کرد. »
در ادامه این مطلب آمده است: «قطعنامه غیرالزامآور شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی هستهای بهرغم ادبیات خود، دریچههای هرچند اندک بازگشت به گفتوگوهای برجامی را بازگذاشته است. واکنش تهران نیز به معنای پایان همکاری با آژانس و تعهدات برجامیاش نیست. این فرصت، شجاعت، انتخاب و ابتکارهایی را لازم دارد تا موقعیتی متفاوت از آنچه ایجاد کند که تندروها و مخالفان برجام آرزوی تحقق آن را دارند. در شرایط تنشآلود کنونی، مهم آن است که ابتکار صحنه را به تندروها نباخت.»
این روزنامه اصلاح طلب مدعی شده است که مشکل برجام ناشی از خطوط قرمز طرفین است! حال خطوط قرمز ما چیست: لغو تحریم های ظالمانه، دریافت تضمین معتبر، راستی آزمایی اقدامات ادعایی آمریکا و ممانعت از تعمیم برجام به حوزه دفاعی و نظامی و توان موشکی و قدرت منطقه ای ایران. آیا این خواسته ها مشکل آفرین است!؟
مشکل برجام اینها نیست؛ بلکه مشکل برجام این بود که وزیر خارجه دولت روحانی در اوج امتیازگیری طرفین در مذاکرات گفت «امضای هر توافقی، بهتر از عدم توافق است»! در همان مقطع وزیر خارجه آمریکا گفت «توافق نکردن بهتر از توافق بد است».
مشکل برجام آنجا بود که دولت روحانی به صورت یکطرفه، شتابزده و پیش دستانه تمامی تعهدات خود را ظرف مدت 2 ماه انجام داد و سپس به انتظار نشست تا طرفی که به بدقولی و عهدشکنی مشهور است، تعهدات خود را اجرا کند. دوت اوباما نیز در اولین روز اجرای تعهدات آمریکا ذیل برجام، تحریم های جدیدی علیه ایران وضع کرد.
مشکل برجام آنجا بود که وزیر خارجه دولت روحانی، متن برجام را کامل مطالعه نکرده بود. «سید محمود نبویان» نماینده مجلس- 25 آذر 94- گفته بود: «فردای روز توافق، دکتر ظریف به مجلس آمد تا گزارش بدهد و اذعان کرد یکی از بزرگترین دستاوردهای ما این است که هیچ جای متن برجام، کلمه «تعلیق» (suspend) برای تحریم ها استفاده نشده و همه جا «لغو» تحریم ها آمده است و همانجا بنده در 4 جای متن توافقنامه، کلمه «تعلیق/ suspend» را به ایشان نشان دادم که واکنش ظریف اینگونه بود: "عه! من اینجاها را ندیده بودم".»
«علی اکبر صالحی» رئیس سابق انرژی اتمی- شهریور 95- گفت: «در بعد تحریم و مسائل دیگر سیاسی، امریکاییها از شیوه نادرستی استفاده میکنند، اگر ما وقتی برجام را تنظیم میکردیم دقت بیشتری میکردیم این فرصت برای امریکا پیش نمیآمد که از این قابلیت تفسیر بودن سوء استفاده کند».
مشکل برجام اعتماد بلاوجه دولت قبل به آمریکا و اروپا بود. رویکردی که خسارت های هنگفتی بر جای گذاشت.