جلسه رأس ساعت آغاز و
وارد دستور میشویم. به دلیل شرایط آب و هوایی خاصی که در شهرهای استان
سیستان و بلوچستان حاکم است، وزیر محترم نیرو گزارشی از سفر خود به منطقه
ارائه میکند و در ادامه پیشنهاد کاهش تعرفه برق برخی شهرهای استان از یک
تا 9 ماه مطرح و به تصویب میرسد و از این طریق در مجموع مبلغ صد میلیارد
تومان بخشودگی برای مردم شریف سیستان و بلوچستان حاصل میشود. ساعتی از
جلسه نگذشته که خبر میرسد انفجاری در نزدیکی حرم مطهر امام خمینی(ره) رخ
داده است و متعاقب آن خبر ورود تروریستها به ساختمان مراجعین مردمی مجلس
شورای اسلامی میرسد. هر یک از وزرا به فراخور مسئولیت خود اقداماتی را
آغاز میکنند و در این میان دکتر روحانی که تجربه حضور سالهای متمادی در
شورای امنیت ملی و مدیریت شرایط بحرانی را دارد، پیگیریها و توصیههای
لازم را انجام میدهد. با ایشان در مورد نشست بعد از ظهرمان با اصحاب فرهنگ
صحبت میکنم و تأکید میکنند که نشست با قوت برگزار شود. سخن دکتر روحانی
دلم را قرص میکند.
ناخودآگاه ذهنم به سی و چند سال قبل برمیگردد و روزهای ملتهب اوایل دهه
60 و ترورهای ناجوانمردانه پاکترین نیروهای انقلاب به دست عناصر خودفروش و
بی وجدان. همین چند روز قبل بود که مقام معظم رهبری در سخنرانی سالروز
ارتحال امام خمینی(ره)، به درستی اشاراتی به شرایط دهه 60 داشتند و تذکرات
مهمی در این باره به نسل جدید دادند.
حالا ساعتی از ظهر گذشته و عملیات مقابله با تروریستها به نقطه حساس خود
رسیده است. به سبب گروگانگیری مردم بیگناه و مراجعین بی پناه مجلس توسط
تروریستها، برادران امنیتی با احتیاط و ملاحظه بیشتری پیش میروند تا جان
هموطنان به خطر نیفتد. ساختمان وزارت فرهنگ و ارشاد هم که در همسایگی خانه
ملت است، به کمک تیمهای انتظامی و امنیتی میآید تا دسترسی و تسلط بر
عوامل خودفروخته تسهیل شود. تقارن زیبایی شکل گرفته. گویی راه عبور از
خشونت و ترور از مسیر فرهنگ میگذرد و باطل السحر سیاهی اندیشههای متحجر و
خشونتگرا، فانوس روشنایی بخش فرهنگ و هنر است.
عقربههای ساعت هنوز تا سه بعد از ظهر فاصله دارد که خبر پایان عملیات و
عادی شدن شرایط، قدرت بالای نیروهای امنیتی، اطلاعاتی و نظامی کشورمان را
به رخ میکشد. عملیات پاکسازی و خروج مصدومین از مجلس آغاز شده و متأسفانه
تعدادی از هموطنان عزیزمان در این میان جان باختهاند؛ بانوی معلم نهضت
سوادآموزی که برای پیگیری از استان لرستان به مجلس آمده، روحانی قرآن پژوه و
مدیرعامل سابق خبرگزاری قرآنی کشور، مسئولین دفتر یکی از نمایندگان مجلس و
سرباز شریف حفاظت مجلس و عزیزان دیگر، قربانی ترور وحشیانه چهارشنبه
میشوند. اما با خون پاک خود درخت تنومند جمهوری اسلامی را صلابت و اقتدار
مضاعفی میبخشند.
ساعتی به مغرب مانده که نشست رئیس جمهوری محترم با اهالی فرهنگ و هنر آغاز
میشود. سیل جمعیت نشان از ایمان و اراده قوی مردم این سامان دارد. ترکیب
بند مشترک سخنان نمایندگان فرهنگ، ادای احترام به جانباختگان امروز و
تسلیت به خانوادههای آنان است. در مجالی اندک 4 سخنران به نمایندگی از
جامعه فرهنگ سخن میگویند. یکی از قدرت و ظرفیت سینما در عصر حاضر گفت.
دیگری از ضرورت رونق تئاتر، این مردمیترین هنر گفت. پس از آن سخن از
مشکلات نشر و راه حلهای رفع آن سخن به میان آمد و دست آخر دستاوردهای هنر
موسیقی در معرفی ایران فرهنگی در سراسر جهان بیان شد. حالا نوبت دکتر
روحانی بود که در دقایق باقی مانده تا افطار با میهمانان سخن بگوید. او گفت
دین اسلام، هنر سخن گفتن با خداست و معجزه دین ما کتاب است و هنر پیامبر
ما گفتوگو. به ماجرای نیمروز چهارشنبه و تروریستها اشاره کرد و گفت که
تفکر خشونتگرا و کوردل نقطه مقابل فرهنگ و هنر است.
بانگ اذان مغرب طنینانداز شد و پس از اقامه نماز روزه داران روزه خود را
باز کرده و اصحاب فرهنگ رئیس جمهوری را حلقه نمودند. دیداری صمیمی در شامی
روشن پس از یک نیمروز تیره.
انتهای شب در راه بازگشت به خانه، سخنان مهم مقام معظم رهبری در بین
دانشجویان را که ساعتی قبل منتشر شده بود، مرور کردم. تذکرات داهیانه ایشان
نسبت به تعیین اولویتها و اصلاح روشها همواره راهنما و راهگشا بوده است و
دستگاه فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز مبنای برنامهریزی خود را در همین چارچوب
تعریف و خود را ملزم به تحقق آن میداند؛ چنان که از آغاز دوره مسئولیتم
در این وزارتخانه تأکید کردهام راه رسیدن به قلههای توسعه فرهنگی حرکت بر
مدار گفتمان و قطبنمای فرهنگی رهبری معظم است. خانواده بزرگ فرهنگ و هنر
اشراف و احاطه رهبری عزیز بر مباحث فرهنگی را سرمایهای بی بدیل برای خود
میداند و با تمام توان برای اعتلای فرهنگ ایرانی اسلامی تلاش خواهد کرد.
خدا را شکر کردم که رهبری هوشمند، دولتی خدمتگزار، نیروهای نظامی و امنیتی
جان برکف، اصحاب فرهنگ دلسوز و ملتی مقاوم داریم. اینجا ایران است، مهد
دلیران. بدخواهان و دشمنان این مرزو بوم راه به جایی نخواهند برد.
302