به موازات تحولات بینالمللی و تغییرات شتابان جهانی، رئیس دومای دولتی روسیه از تشکیل گروهی جدید متشکل از 8 کشور چین، هند، روسیه، اندونزی، برزیل، مکزیک، ایران و ترکیه موسوم به G8 جدید خبر داده که ایدهای از گروه هشت سابق و گروه هفت کنونی پس از تعلیق عضویت روسیه در سال 2014 و شروع بحران اوکراین است.
از همین زاویه تشدید بحران اوکراین و تحریمهای گسترده غرب علیه روسیه است که ایده شکلگیری چنین گروه اقتصادی از سوی مقامات روس مطرح شده است.
«ویاچسلاو ولودین» رئیس دومای دولتی روسیه روز شنبه 11 ژوئن در کانال تلگرامی خود نوشت: تحریمهای غرب و متحدانش برای قطع روابط اقتصادی میان کشورها، منتهی به تشکیل چنین گروهی و رشد نقاط جدید در جهان خواهد شد. در واکنش به عملیات نظامی روسیه در اوکراین، کشورهای غربی مجموعهای از تحریمها را با هدف انزوای این کشور از اقتصاد جهانی اعمال کردهاند. ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه اخیرا در مورد تحریمهای غرب که اقتصاد روسیه را هدف قرار داده، گفت که منزوی کردن چنین کشور بزرگی غیرممکن است.
رئیس دومای روسیه همچنین تاکید کرده که این گروه جدید 4/ 24درصد از گروه قدیمی کشورهای توسعهیافته از نظر تولید ناخالص داخلی و برابری قدرت خرید جلوتر است. گروه هشت یا جی 8 که اکنون گروه هفت نامیده میشود، چون عضویت روسیه در آن به حالت تعلیق درآمده، از کشورهای صنعتی جهان تشکیل شده که حدود 65درصد اقتصاد جهان را در دست دارند. سران کشورهای این گروه هر ساله یک گردهمایی مشترک با هم دارند. در حال حاضر کشورهای فرانسه، آلمان، بریتانیا، ایتالیا، ژاپن، ایالات متحده آمریکا و کانادا این گروه را تشکیل میدهند.
گروه هشت در تلاش برای پاسخ به یک بحران پدید آمد. مسالهای که بهنظر میرسد در مورد جی هشت جدید نیز ناشی از بحران اوکراین مطرح شده است. در اواسط دهه هفتاد میلادی بحران نفتی و از همپاشی سیستم تبادل ارز برتون وودز منجر به بحرانی در اقتصاد جهانی شد. برای کشورهای بزرگ صنعتی این موضوع مطرح بود که چگونه میتوان بر مشکلات غلبه کرد. رئیسجمهور وقت فرانسه، والری ژیسکار دستن و صدر اعظم وقت آلمان هلموت اشمیت، غلبه بر بحران را در راهکاری بینالمللی دیدند و این ایده را پی گرفتند. ایده گسترش دیگر بار گروه هشت، در سال 2007 در دیدار نیکولا سارکوزی رئیسجمهور فرانسه با سفرای این کشور در 180 کشور جهان مطرح شد. سارکوزی در این دیدار خواستار این نکته شد که گروه هشت با پیوستن کشورهای چین، هند، برزیل، مکزیک و آفریقای جنوبی به آن به گروه 13 تبدیل شود.
وی قدری بلندپروازانهتر عنوان کرد که در آینده دورتر نیز گروه هشت میتواند به گروه بیست تبدیل شود و در آن زمان مثلا آرژانتین نیز میتواند به این گروه بپیوندد.
این در حالی بود که گروه 20 در سال 1997 با هدف مشارکت دادن قدرتهای اقتصادی نوظهور در مباحثات مربوط به اقتصاد جهانی و پس از بحران مالی 1997 آسیا در شهر برلین برگزار شد. اعضای گروه 20 را علاوه بر جی هفت، 5 کشور گروه بریکس یعنی برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقایجنوبی تشکیل میدهند و هشت کشور باقی مانده هم شامل مکزیک، آرژانتین، کرهجنوبی، اندونزی، عربستان سعودی، ترکیه و استرالیا به علاوه اتحادیه اروپایی هستند.
از این زاویه طرح ایده تشکیل گروه جی هشت جدید در حالی است که بسیاری از اعضای این بلوک در حال شکلگیری، خود در گروه بریکس و گروه 20 اقتصاد بزرگ جهان حضور دارند و تنها جمهوری اسلامی ایران است که عضو هیچ بلوک اقتصادی قدرتمند در سطح جهان نیست و ایده حضور آن در جی هشت جدید عمدتا ناشی از برخی همسوییهای تهران با مسکو در سطح منطقهای و بینالمللی است.
همچنین وجود اشتراک نظرها میان روسیه و چین که خود را در مباحث مربوط به جهان چندقطبی و ضرورت شکل دهی به نظم نوین بینالمللی بهویژه پس از تقابل چین و آمریکا در شرق آسیا و همچنین بحران اوکراین نشان داده است، باعث طرح چنین ایدهای بهویژه با توجه به قدرت اقتصادی چین در سطح جهان شده است.
برخی از تحلیلگران اقتصاد سیاسی معتقدند که رشد اقتصاد چین و تبدیل شدن آن به اقتصاد بزرگ جهان و همچنین رشد سریع اقتصاد دیگر کشورهای در حال توسعه مانند برزیل به این معناست که قدرتهای قدیمی اقتصادی دیگر نمیتوانند به تنهایی دور هم جمع شوند و درباره سیاستهای اقتصادی جهان تصمیمگیری کنند. با این حال و با توجه به حضور همزمان چین و روسیه در گروه بریکس و گروه 20 اقتصاد بزرگ جهان که غیر از ایران، سایر دولتهای مورد نظر برای حضور در جی هشت جدید را شامل میشود، طرح چنین ایدهای را با ابهام مواجه کرده است.
مضاف بر این اجلاس وزرای امور خارجه بریکس پلاس چندی پیش به میزبانی چین و بدون حضور ایران برگزار شد. چین علاوه بر اعضای گروه بریکس شامل کشورهای روسیه، هند، برزیل و آفریقای جنوبی طیفی از کشورهای در حال توسعه از جمله عربستان و امارات را به انتخاب خود به این اجلاس دعوت کرده بود. اواخر سال 95 بود که زمزمه تشکیل اتحادیه جدیدی از سوی چین با نام بریکس پلاس جدید مطرح شد؛ تشکلی که در طرح اولیه آن ایران نیز به عنوان یکی از گزینههای مناسب برای عضویت در این طرح در نظر گرفته شده بود، اما با راهاندازی این تشکل نامی از ایران در آن دیده نشد.
شاید وجود برخی اشتراکات سیاسی از جمله مساله تحریم که امروزه شامل چین، روسیه، ایران و تا حدی ترکیه شده و ممکن است شامل سایرین نیز شود، باعث شکلگیری چنین ایدهای از سوی روسها شده است. این در حالی است که بنا به ماهیت سیال و انعطافپذیر سیاست خارجی این بازیگران بر مبنای منافع ملی به استثنای ایران که برای چند دهه انواع تحریمهای غرب را تجربه کرده است، این احتمال وجود دارد که به سرعت از زیر سایه تحریمهای آمریکا بیرون آمده و مجددا همکاریهای دوجانبه را آغاز کنند. از دید تحلیلگران در نظام بینالملل پرآشوب که دچار تکانههای جدی شده است، کشورهایی برد میکنند که بین نیروهای تعیینکننده که در حالت رقابت و نزاع هستند، بازی ظریفی را همچون یک بندباز حرفهای انجام دهند.
با این حال و با وجود برخی اشتراکات میان این 8 بازیگر یعنی چین، هند، روسیه، اندونزی، برزیل، مکزیک، ایران و ترکیه و طرح مباحثی چون فروپاشی نظم بینالمللی و ظهور بلوکهای جدید قدرت در یک جهان چندقطبی، اما سطوح متفاوت قدرت میان این بازیگران، وجود اختلافات دوجانبه، فهم بعضا متفاوت از روندهای جهانی و آینده نظم بینالمللی و از همه مهمتر تجربه حضور روسیه در پیمانهای اقتصادی باعث شده تا عمده تحلیلگران و ناظران تشکیل چنین بلوک اقتصادی و از آن مهمتر تبدیل شدن آن به یک اتحادیه اقتصادی موفق در سطح جهانی را مورد تردید جدی قرار دهند و آن را صرفا در سطح یک ایده و طرحی سیاسی برای کاستن از سطح فشارها بر مسکو ارزیابی کنند.
قهرمانپور : روسیه؛ قدرت اقتصادی در حال افول
در همین ارتباط رحمن قهرمانپور پژوهشگر ارشد مسائل استراتژیک معتقد است: احتمال شکلگیری چنین اتحادیه اقتصادی چندان زیاد نیست، چون خود روسیه در نظام بینالملل کنونی به عنوان یک قدرت در حال افول مطرح است و از توان اقتصادی بالا برای تشکیل و حضور فعالانه در چنین تشکل اقتصادی برخوردار نیست. به خصوص که جنگ اوکراین این کشور را ناگزیر کرده برخی از درآمدهای خود را به مدرنیزاسیون نظامی و سلاحهای متعارف در یک چشمانداز 10 ساله اختصاص دهد. از این رو رقابت جدید تسلیحاتی روسیه با غرب باعث خواهد شد تا اقتصاد در خدمت قدرت نظامی قرار بگیرد. این مساله باعث خواهد شد که حتی اگر روسیه پیشقدم شود، جذابیت چندانی برای سایر بازیگران نداشته باشد. قهرمانپور افزود: نکته دوم که در این میان مطرح است؛ تجربه سالها و دههها کار جمعی و حضور روسیه در نهادهای سیاسی و به خصوص اقتصادی است که چندان موفق نبوده است. پیمانهای اقتصادیای که بین روسیه و آسیای مرکزی وجود دارد و روسها تلاش کردهاند در این سالها خود را به عنوان برادر بزرگتر نشان دهند، یکی از موانع جدی، به خصوص در غیاب هنجارسازیهای لازم برای پیشبرد مدل اقتصادی بوده است.
این تحلیلگر مسائل بینالملل در ادامه با بیان اینکه بین این کشورها اختلافنظرهای جدی در خصوص مسائل دوجانبه و منطقهای وجود دارد، تاکید کرد: رقابت و اختلافات چین و هند بسیار جدی است. اینکه ایران، ترکیه و برزیل تا چه حد بخواهند به روسیه نزدیک شوند مساله مهم دیگری است. تلاش هند، ایران و ترکیه برای حفظ بیطرفی در جنگ اوکراین الزاما به معنی نزدیکی به روسیه نیست.
هند هم در کواد حضور دارد و همزمان با روسیه معاملات تجاری و اقتصادی دارد. در واقع برداشت نادرست روسیه در این فرآیند مساله مهمی است که باید مورد نظر قرار گیرد.
همچنین سیاست مماشات غرب در برابر بیطرفی بازیگرانی چون هند و ترکیه در شرایطی که چنین گروهی از این 8 کشور تشکیل شود، جای خود را به سیاست فشار خواهد داد و از رهگذر آن شاهد تنش این کشورها با غرب خواهیم شد. به خصوص ترکیه که همچنان بخشی از ساختارهای امنیتی ناتو است و حضور در این بلوکبندی به ریاست و رهبری روسیه، پیامدهایی را متوجه نقش آنکارا در روابط با غرب خواهد کرد.
عزیزی: دید تاکتیکی و نه استراتژیک
حمید رضا عزیزی پژوهشگر مهمان در موسسه آلمانی امور بینالمللی و امنیت در برلین نیز معتقد است که توجه به چند نکته در خصوص گروه هشت جدید مهم است. نکته اول، اینکه باید دید چه کسی این ایده را مطرح میکند. طرح چنین ایدهای از سوی رئیس دوما در ساختار سیاسی روسیه لزوما به این معنی نیست که چنین طرحی بهصورت جامع و منسجم از سوی روسها وجود دارد، بهویژه اینکه نقش دوما طی سالهای اخیر تا حد زیادی به تایید تصمیماتی که در سطوح عالی سیاسی توسط شخص پوتین و زیرمجموعه آن یعنی شورای امنیت ملی روسیه اتخاذ میشود، فرو کاسته شده است.
عزیزی افزود: نکته دوم اینکه روسیه در مساله تحریمها که از 2014 آغاز شد، بحث همکاری با کشورهایی که تحریم هستند که در آن مقطع متغیر ایران مورد اشاره قرار گرفت را مدنظر قرار دادند. در شرایط کنونی که روسیه با تحریمهای گسترده مواجه شده است این تمایل در سطوح مختلف سیاسی به وجود آمده که به سمت یک نوع همکاری برای غلبه بر تحریمها حرکت کنند.
این کارشناس مسائل روسیه در ادامه تاکید کرد: از طرف سوم کشورهایی که از سوی رئیس دوما مورد اشاره قرار گرفتهاند، مشترکات چندانی با یکدیگر ندارند. یکسری از این بازیگران همکاریهایی را در سطوح مختلف با ایالات متحده دارند، تحریمهایی که علیه آنها وضع شده به یک میزان نیست، اهداف سیاسی بلندمدت اینها با یکدیگر متفاوت است و مضاف بر اینها نوع روابط این کشورها با روسیه هم متفاوت است. اساسا پتانسیل روسیه برای اینکه بخواهد این ایده را مطرح کند محل تردید است و در شرایط کنونی دید روسیه نسبت به این موضوع یک دید تاکتیکی است و در سطح استراتژی تعریف نمیشود.
هدف روسها همکاری بیشتر برای در امان ماندن از اثرات مخرب تحریمهاست و این مساله بیشتر در سطح ایده آن هم در شرایط ضرورت قابلیت تعریف دارد.
دیوسالار: پرهزینه بودن تجدیدنظرطلبی
عبدالرسول دیوسالار مدیر طرح امنیت منطقهای در برنامه خاورمیانه دانشگاه اتحادیه اروپا (EUI) و استاد مهمان در مدرسه عالی اقتصاد و سیاست میلان هم درخصوص تشکیل جی هشت جدید معتقد است: شاید از نظر برخی بحران اوکراین فرصتی برای همکاری میان قدرتهای تجدیدنظرطلب همچون روسیه، ایران و چین فراهم کرده تا در تعامل با اقتصادهای نوظهور موسوم به بریکس نظم جهانی لیبرال را به چالش بکشند و زمینههای بازسازی آن بر مبنای ارزشها و مطالبات خود را فراهم کنند. اما این ارزیابی منطبق با واقعیتهای بینالمللی نیست.
دیوسالار افزود: اقتصادهای نوظهور موسوم به بریکس اساسا در بستر نظم جهانی لیبرال و کارویژههای آن همچون جریان آزاد سرمایه، وابستگی متقابل و همگراییهای منطقهای شکوفا شدهاند. آنها حاضر به شورش علیه این نظم و انفصال خودشان از منافع فراوان و بلندمدت همکاری با آن نیستند.
از طرفی کشورهایی همچون چین، هند، اندونزی، مکزیک و برزیل به خوبی از هزینههای تجدیدنظر طلبی آگاهند. آنها روسیه و ایران را به عنوان نمونههایی که پرهزینه بودن مسیر تجدیدنظرطلبی را اثبات میکند، تلقی میکنند.
این کارشناس مسائل استراتژیک تاکید کرد: در حالی که ترکیه در سطحی فراتر و به عنوان عضوی موثر از ناتو و نظم لیبرال غربی باید به شمار آورد. همکاری میان بریکس و روسیه و شاید ایران صرفا بر پایه منافع دوجانبه اقتصادی است و نه ارزشهای سیاسی. در شرایط کنونی این همکاریها چشماندازی برای مبدل شدن به بلوکی سیاسی برای مقابله با غرب را ندارد.
از این منظر، دیدگاه رئیس دومای روسیه را صرفا باید تلاشی تبلیغاتی دید که سعی دارد اثر روانی انزوای سیاسی و اقتصادی روسیه را کمرنگ جلوه دهد.