جنبههای شگفتانگیز تصمیم مجیدی یکی، دو تا نیست. در بسیاری از نقاط دنیا مربیانی که به هر دلیلی در پایان فصل مایل به تغییر تیم باشند، از مدتها قبل موضوع را بهطور علنی اعلام میکنند. مثالهای پرشماری در این زمینه وجود دارد که مشهورترین و آخرین آنها اریک تنهاخ هلندی است که از قبل گفته بود آژاکس را برای حضور در منچستریونایتد ترک میکند. شاید برخی عقیده داشته باشند مجیدی برای جلوگیری از به هم خوردن تمرکز استقلالیها در کورس قهرمانی موضوع جداییاش را آشکار نکرده است، اما این هم قابل قبول نیست؛ چون استقلال سه هفته پیش از پایان فصل قهرمان شده بود و میشد همان زمان موضوع را گفت. نوع جدایی مجیدی به اندازهای غیرقابل هضم بوده که برخی در فضای مجازی شایعه کردهاند او به دلیل انتقاد از تلویزیون یا چیزهایی شبیه این ممنوعالکار شده است! این شایعه چنان غیرقابل باور است که حتی برخی هواداران متعصب استقلال و مجیدی را هم مجاب نکرد، مخصوصا از این جهت که او قبلا هم سابقه اخذ تصمیمهای ناخوشایند و غیرمنتظره را داشته است. دیروز هم محمد مومنی، عضو هیاتمدیره استقلال به صراحت این موضوع را تکذیب کرد.
در مجموع رصد افکار عمومی نشان میدهد شرایطی که مجیدی با تصمیمش به استقلال تحمیل کرد، به شکل کمسابقه پایگاه اجتماعی او بین هواداران را به خطر انداخته است. روز به روز بر حجم انتقادها از فرهاد، چه از سوی هواداران و چه از طرف پیشکسوتان استقلال افزوده میشود و اعتراضات لحن تندتری پیدا میکند؛ مخصوصا از این جهت که فرآیند تعیین جانشین مجیدی بیش از حد به طول انجامید و در پی آن باشگاه برای حضور در نقلوانتقالات هم دچار تاخیر شد. شاید این افول چشمگیر محبوبیت برای مجیدی مساله مهمی نباشد، شاید هم او دچار اشتباه محاسباتی شده بود و تصور نمیکرد رفتارش با انتقاد هواداران مواجه شود. هر چه هست شرایطی که امروز میبینیم برای مجیدی خوب نیست و مسیر را برای بازگشت وعده داده شده از سوی او و تلاش برای قهرمان کردن استقلال در آسیا، سنگلاخی میکند. مطمئن باشید اگر استقلال برای فصل جدید به موقع جمع نشود و نتایج قابل قبولی نگیرد، نقدها به مجیدی تندتر هم خواهد شد.