ماهان شبکه ایرانیان

زن رمال؛ عامل اسیدپاشی روی وکیل

یکی از آن‌ها گلویم را گرفت و می‌خواست من را خفه کند که بیهوش شدم و وقتی به هوش آمدم که سوزش شدیدی روی بدنم احساس کردم و فهمیدم آن‌ها روی شکمم اسید پاشیده و گریخته‌اند.

زن رمال؛ عامل اسیدپاشی روی وکیل

مرد وکیلی که زن رمال را به دام انداخته بود، از سوی او مورد حمله اسیدی قرار گرفت و سوزانده شد. متهم در دادگاه ادعا‌های جدیدی را مطرح کرد. تیر سال 98 نگهبان یک ساختمان در خیابان یوسف‌آباد با کلانتری تماس گرفت و از وقوع اسیدپاشی خبر داد.

مرد نگهبان که هراسان بود، گفت: دقایقی قبل چهار مرد و یک زن وارد دفتر وکیل دادگستری به نام سیاوش شدند و پس از درگیری با او، روی وکیل اسید پاشیدند و گریختند. با این تماس، مأموران کلانتری راهی دفتر وکیل دادگستری شده و با پیکر نیمه‌جان سیاوش روبه‌رو شدند.

سیاوش که از ناحیه شکم به‌شدت سوخته بود، به بیمارستان منتقل شد و تحت درمان قرار گرفت. بررسی فیلم ضبط‌شده دوربین مداربسته نشان می‌داد چهار مرد و یک زن سوار دو ماشین شده و از محل فرار کرده‌اند. با به‌دست‌آمدن شماره پلاک‌ها، مأموران تحقیقات گسترده‌ای را برای دستگیری عاملان این اسیدپاشی در دستور کار قرار دادند.

این در حالی بود که وکیل جوان نیز به هوش آمد و شرایط بازجویی از سوی پلیس را به دست آورد. سیاوش پس از بهبودی نسبی، در تشریح جزئیات ماجرا گفت: مدتی قبل خانم دکتری که موکل قدیمی من بود، سراغم آمد و خواست وکالت خواهرش را قبول کنم.
 
او می‌گفت مدتی قبل خواهرش در یک آرایشگاه با زنی رمال آشنا شده و زن رمال در ازای گرفتن 120 میلیون تومان به او قول داده تا نسخه سحرآمیزی به او بدهد تا مشکلات کاری شوهرش حل شود. این وکیل دادگستری ادامه داد: خانم دکتر می‌گفت زن رمال وقتی فهمیده با خانواده ثروتمندی روبه‌روست، از خواهرم 700 میلیون تومان پول خواسته و او را تهدید کرده اگر این مبلغ را به او ندهند، با طلسم و جادو زندگی‌اش را نابود می‌کند.
 
خواهرم در دادسرای ناحیه 4 از او شکایت کرده و حالا تقاضا دارم وکالت خواهرم را قبول کنید و حقش را از زن رمال بگیرید. سیاوش گفت: بعد از شنیدن حرف‌های خانم دکتر، وکالت خواهرش را بر عهده گرفتم و توانستم دستور جلب زن رمال را بگیرم، اما همین موضوع باعث دردسر شد.
 
این مرد در تشریح جزئیات روز اسیدپاشی توضیح داد: آن روز در دفترم بودم که زن جوانی که چند روز قبل به دفترم آمده بود، همراه یک مرد وارد شدند. بعد از آن‌ها سه مرد دیگر به دفترم آمدند. ما مشغول صحبت بودیم که یکی از آن‌ها به بهانه نوشیدن آب به آشپزخانه رفت، اما یکباره پرچمی را که روی میز بود، برداشت و بر سرم کوبید.
 
یکی از آن‌ها گلویم را گرفت و می‌خواست من را خفه کند که بیهوش شدم و وقتی به هوش آمدم که سوزش شدیدی روی بدنم احساس کردم و فهمیدم آن‌ها روی شکمم اسید پاشیده و گریخته‌اند. حالا بعد از چند روز متوجه شده‌ام پرونده خواهر خانم دکتر را نیز با خود سرقت کرده‌اند و من شک ندارم آن‌ها از طرف زن رمال برای این کار اجیر شده بودند.
 
با اطلاعاتی که وکیل دادگستری به مأموران پلیس داد، چهار مرد و یک زن ردیابی و بازداشت شدند و اعتراف کردند از سوی زن رمال به نام مینا برای اسیدپاشی و سرقت پرونده‌ای که سیاوش وکالت آن را بر عهده گرفته بود، اجیر شده بودند.
 
به‌این‌ترتیب مینا نیز ردیابی و بازداشت شد و گفت: وقتی فهمیدم زن جوان از من شکایت کرده و وکالتش را به یک وکیل خبره داده، ترسیدم و به این فکر افتادم تا با سرقت پرونده، وکیل را از پیگیری آن منصرف کنم. با افشای ماجرا برای چهار مرد و یک زن اجیر‌شده به اتهام اسیدپاشی و برای مینا به اتهام معاونت در اسیدپاشی کیفرخواست صادر و پرونده آن‌ها برای رسیدگی به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در ابتدای جلسه، وکیل دادگستری به تشریح شکایتش پرداخت و گفت: اسیدپاشی روی بدنم صدمات جبران‌ناپذیری به من وارد کرده است. من از همه متهمان شکایت دارم و برایشان اشد مجازات می‌خواهم. سپس مهدی 54‌ساله که متهم ردیف اول بود، روبه‌روی قضات ایستاد و گفت: من پیک‌موتوری بودم و چهار سال قبل از طریق خواهرم با مینا آشنا شدم.
 
من می‌دانستم او رمال است و نسخه‌های سحر‌آمیز را با موتور به مشتریان او می‌رساندم. آخرین‌بار از من خواست سراغ وکیل دادگستری بروم و از او انتقام بگیرم. مینا می‌گفت سر مسائل ناموسی باید او را تنبیه کنم. او از من خواست برای اجرای نقشه از چند مرد و یک زن دیگر نیز کمک بگیرم.
 
به همین خاطر موضوع را با سعید، جواد و بهروز که در آژانس کار می‌کردند، در میان گذاشتم. طبق نقشه، سعید به همراه دختر جوانی به نام نازنین که از قبل دفتر وکیل را بررسی کرده بود، به آنجا رفتند. سپس من به همراه بهروز و جواد وارد شدیم و به سیاوش حمله کردیم.
 
مینا از من خواسته بود تا اسید را روی صورت سیاوش بپاشم، اما دلم برایش سوخت و اسید را روی شکم او ریختم. وی در حالی که سرش را پایین انداخته بود، ابراز پشیمانی کرد و گفت: من فریب حرف‌های مینا را خوردم و فکر کردم به خاطر مسائل ناموسی از من خواسته تا دست به چنین کاری بزنم. مینا بعد از این ماجرا 20 میلیون تومان به من داد تا آن را بین همدستانم تقسیم کنم.

دو مرد و زن جوان نیز به دفاع پرداختند و گفتند از ماجرای پرونده مینا هیچ اطلاعی نداشتند و فریب خورده‌اند؛ زیرا گمان می‌کردند به خاطر مسائل ناموسی قرار است وکیل دادگستری را گوشمالی بدهند.

سپس مینا که با قرار وثیقه آزاد بود، روبه‌روی قضات ایستاد و ادعای جدیدی را مطرح کرد. وی گفت: من از سوی رمال بزرگی که از بچگی پیش او رمالی را یاد گرفتم، اجیر شدم تا از خانم دکتر 700 میلیون تومان اخاذی کنم، اما او حالا به طرز مرموزی کشته شده است. او من را مجبور کرده بود با حرف‌هایم خواهر خانم دکتر را فریب بدهم و از او پول بگیرم، اما وقتی فهمید او از من شکایت کرده، نقشه اسیدپاشی را کشید.

با این ادعا، قضات دادگاه قرار وی را تشدید و مینا را روانه بازداشتگاه کردند. پرونده برای ازسرگیری تحقیقات به دادسرا برگردانده شد تا پس از تکمیل تحقیقات، متهمان بار دیگر از خود دفاع کنند.
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان