سال گذشته تولید فولاد خام در کشور کاهش یافت. دلیل این کاهش مواجهه صنعت فولاد با بحران انرژی بود. بیبرقی در تابستان و کمبود گاز در زمستان گریبانگیر فعالان زنجیره آهن و فولاد شد. به همین دلیل برای رفع هرچه سریعتر این مشکلات، وزارت نیرو تفاهمنامهای با شرکتهای فولاد برای سرمایهگذاری و تامین برق پایدار صنایع امضا کرد. بر همگان عیان است که انرژی تنها چالش این بخش نیست. دبیر انجمن سنگ آهن ایران در مصاحبه با «دنیای اقتصاد» به معرفی چهار چالش در زنجیره آهن و فولاد پرداخت که مهمترین آنها فراهم آوردن زیرساختهای مورد نیاز بود. با رفع این موانع فعالان زنجیره فولاد در ایران به راحتی توان افزایش تولید را بازخواهند یافت.
زنجیره تولید از معدن تامحصول
زنجیره تولید فولاد به فرآیند تولید فولاد خام از استخراج سنگ آهن تا تولید فولاد و نهایتا محصول گفته میشود. بهطور کلی این زنجیره شامل استخراج سنگ آهن از معدن و انواع فناوری و ورود آن به بخش فولادسازی و در نهایت ورود به بخش نورد است. در 30 سال گذشته در ایران، نگاه ویژهای به بخش فولاد شده است. دلیل آنهم واضح است و آن چیزی جز اهمیت اقتصادی و استراتژیک این محصول نیست.
جامعه فولادی کشور پس از جان گرفتن و تزریق علم و ثروت به این بخش، چند سالی است بهدنبال برنامهریزی دقیق و تولید هدفمند است. تخصصیترین برنامه فولادی کشور چشمانداز 1404 فولاد است که طبق این برنامه ایران باید تا سال 1404 به ظرفیت تولید 55 میلیون تن فولاد خام برسد. پس از طی 10سال از آغاز برنامه توسعه صنعت فولاد از معدن تا محصول در ضمن پیشرفت بخشهای مختلف در وضعیت نامتوازنی قرار گرفت، به نحوی که برخی از حلقههای زنجیره پاسخگوی ظرفیت فولاد نبوده و بعضا احیای واردات در دستور کار قرار گرفت. پس از رسیدن به تعادل نسبی در زنجیره اجرای برنامههای سند چشمانداز از سر گرفته شد تا به هدف مشخصشده دست پیدا کند.
سر باز کردن زخم کهنه تامین برق وگاز
در گام اول برای رسیدن به این هدف باید از چالشها عبور کرده و موانع را رفع کرد. از جمله این چالشها میتوان به تامین مواد اولیه، زیرساخت حمل و نقلی، زیرساخت انرژی و... اشاره کرد. حال که زمان زیادی به موعد سند مذکور نمانده است، بهراحتی میتوان کمبودها را تشخیص داد. بررسیها حاکی از آن است ایران در افق 1404 سالانه به 130 تا 160 میلیون تن سنگآهن خام نیاز دارد. اما سوال اینجاست که آیا رسیدن به این میزان از تولید، ساده و امکانپذیر خواهد بود؟
آمارهای تولید و فروش در سال 1399 بسیار امیدوارکننده بودند. در این سال در (ظرفیت) تولید فولاد از مرز 30 میلیون تن گذشتیم تا تنها 25 میلیون تن با هدف مشخص شده فاصله داشته باشیم. این در حالی بود که ظرفیت فولاد کشور در پایان سال 1399 رشد جدی داشت. اما سال گذشته زنجیره فولاد متوجه نقصان زیرساختی کشور در بخشهای مختلف شد.
از ماههای ابتدایی سال هشدار قطعی برق از منازل مسکونی تا صنایع مادر به گوش میرسید. تا اینکه تابستان سال 1400 قطعیهای گسترده برق به جان صنایع افتاد. صنعت فولاد نیز از این قاعده مستثنی نبود و با بحران مواجه شد. ابتدا مدیریت ساعات تولید در دستورکار قرار گرفت. با گستردهتر شدن قطعیها تولید تمامی اجزای زنجیره شدیدا دچار اخلال شد. در ادامه به بررسی تغییرات تولید فولاد خام در سال گذشته میپردازیم.
با نخستین نگاه به جدول میتوان تغییرات گسترده تولید را در حوزه فولاد نظاره کرد. همزمان با آغاز سهمیهبندی برق یا به بیان بهتر قطعی برق واحدهای فولادی در خرداد سال گذشته میزان تولیدات نیز روند کاهشی را آغاز کردند. با ایجاد بحران انرژی برای فولادسازان، تولیداتشان نزدیک به 60 درصد کاهش یافت. این آمار در پاییز و زمستان تا حدودی اصلاح شد که از دلایل آن همکاری وزارت نیرو با فولادیها و امضای قرارداد توسعه زیرساخت برق کشور بود.
طبق آمار منتشرشده انجمن تولیدکنندگان فولاد، تولید فولاد(محصولات)میانی کشور در سال 1400، 27 میلیون و 901 هزار تن بوده است که کاهش 8 درصدی را نسبت به مدت مشابه سال قبل نشان میدهد. تولید فولاد کشور بیش از 2 میلیون و 350 هزار تن نسبت به سال 1399 کاهش یافت. قابل ذکر است که کاهش قبلی تولید فولاد ایران به سال 1394 بازمیگردد که در آن سال میزان تولید فولاد کشور نسبت به سال 1393، 9/ 0 درصد کاهش یافته بود.
طبق گزارش آماری انجمن فولاد، تولیدکنندگان آهن اسفنجی در سال 1400، 3/ 30 میلیون تن از این محصول را تولید کردهاند که نسبت به سال 99، کاهش 3درصدی را نشان میدهد. محدودیت مصرف گاز در زمستان سال گذشته علت اصلی کاهش 3 درصدی تولید آهن اسفنجی است، چرا که گاز نقش اساسی در فرآیند تولید آهن اسفنجی در واحدهای احیای مستقیم دارد.
این آمارها حاکی از آن است که ظرفیت بالقوه تولید تنها زمانی بالفعل میشود که موانع جدی و بزرگ از سر راه آن برداشته شود. درواقع باید تمامی مشکلات به مرور و بهصورت همزمان مرتفع شوند. چالش انرژی، چالش حمل و نقل ریلی، مشکل تامین آب، معضل تامین مواد اولیه، عدم جذب سرمایهگذار، قیمتگذاری دستوری و... مجموعهای قدرتمند از موانع را تشکیل میدهند تا چرخ صنعت فولاد نچرخد.
بهطور مثال طی برنامهریزی جامع فولاد کشور تصمیم گرفته شد تا سال 1404 توسعه خطوط ریلی کشور به 25 هزار کیلومتر برسد. اما آنچه تاکنون عملی شده (فقط 13 هزار و 954 کیلومتر بوده که باید گفت) از میزان برنامهریزی شده عقب است. در تامین پایدار آب کارخانههای فولادی نیز کمبود داریم. درحال حاضر بسیاری از کارخانههای تولید محصولات فولادی در نواحی کمآب و حتی کویری ایجاد شده است. قیمتگذاری و وضع قوانین دست و پاگیر دولتی نیز اشتیاق تولید را از تولیدکنندگان خواهد گرفت.
کمکاری دولت در فراهم کردن زیرساختها
روزنامه «دنیای اقتصاد» برای بررسی دقیقتر چالشهای زنجیره آهن و فولاد با سعید عسکرزاده دبیر انجمن سنگ آهن ایران گفتوگو کرد. سعید عسکرزاده به چالشهای اصلی تولید سنگ آهن اشاره کرد و گفت: مشکلات عدیدهای در حوزه تولید سنگ آهن داریم. به 4 چالش اصلی اشاره میکنم که موانع اصلی تولید در سال 1401 هستند.1) ضعف در زیرساختها 2) قیمتگذاری دستوری3) امضاهای طلایی 4) عدم توجه دولت به تشکلها.
این مساله میتواند به مقدار قابل توجهی تولید را کاهش دهد.به خاطر عدم توجه به زیرساختها، تولیدات سنگ آهن کشور حدودا 30 تا 40درصد از پتانسیل موجود در این بخش کمتر است.پس در گام اول باید به این مساله نگاه ویژه داشت تا با رفع آن هر چه سریعتر میزان تولید را به پتانسیل بالقوه نزدیک کنیم. دبیر انجمن سنگآهن ایران با اشاره به مشکلات عنوان کرد: میتوان به نرخ حملونقل دریایی، بالا بودن بیمه حملونقل خارجی اشاره کرد.مسائلی که ما برایشان راهحلی نداریم.به طور مثال برای حل مشکل نرخ بالای انتقال ارز و هزینههای بالایی که انتقال ارز حاصل از صادرات بر صادرکننده تحمیل میکند، نمیتوان کار مثبتی کرد.او سپس به معضل زیرساختهای فیزیکی و اهمیت حل آنها از سوی دولت اشاره کرد و گفت: راهسازی، جادهسازی، ایجاد ریل و اسکله، تامین آب و برق و … مسائلی جدی هستند.مساله مهم این است که اینها دیگر به خارج از کشور مربوط نیستند.به این ترتیب میتوان گفت که دولت در این بخشها بهشدت با آنچه مورد نیاز بخش معدن است، فاصله دارد.همچنین زیرساخت فرهنگی نیز بسیار مهم است.اکنون در کشور این دید وجود دارد که معدن یک گنج است و معدنکاران به راحتی و بدون دغدغه و بدون هزینه در حال ثروتاندوزی هستند.طبیعی است اگر این دید بین سیاستگذاران حاکم باشد، پس بیشترین درآمد این بخش را برای دولت درنظر گرفته و با وضع قوانین ناعادلانه، عایدی معدنکاران تقدیم دولت خواهد شد.
در اینصورت فراموش میشود که در گذشته قوانینی مانند قانون معدن چرا تدوین و تصویب شده است.اینها ناشی از عدم توسعه بخش زیرساخت فرهنگی معدن است.با توجه به اینکه هزینههای معدنکاری در کشور زیاد است و در این بین برخی معادن رو به تعطیلی رفته و برخی هم زیانده شدند، فعالان این عرصه انتظار دارند که زیرساختهای این حوزه تامین شود.تولید سنگآهن کاملا وابسته به اقتصاد سنگ آهن است اگر زیرساختهای اقتصادی و فیزیکی و فرهنگی آن فراهم باشد، قطعا شاهد افزایش تولید خواهیم بود.یکی دیگر از چالشهایی که فعالان حوزه سنگآهن با آن سر و کار دارند، قیمتگذاری دستوری در بخشهای مختلف است.امروز زنجیره فولاد از این مساله بهشدت تاثیر گرفته است.
در حالی که کارشناسان انتظار دارند رویکرد بخش دولتی بیشتر در قالب مکانیزم بازار و عرضه و تقاضا در زنجیره آهن و فولاد باشدامامسیر به گونهای دیگر است.درباره چرایی تمرکز دولت بر ایفای نقش پررنگ در اقتصاد نظرات مختلفی وجود دارد.برخی باور به مانعتراشی داشته و برخی هم نظری خلاف این دارند.اما آنچه جای سوال دارد اینکه چرا دولت کمتر به مشورت با مجموعههای تخصصی و تشکلها میپردازد. مشکلی که موجب شده معادن کشور همچنان با دغدغههای زیادی روبهرو باشند.ضمن اینکه دولت خصوصیت چابکیاش را از دست داده و در این بین دیگر بازیگران شاید بتوانند روندهای مختلفی را ایجاد کنند. دبیر انجمن سنگآهن ایران در ادامه به مشکل امضاهای طلایی در عرصه معدن کشور اشاره کرد و گفت: با اینکه موضوع امضاهای طلایی را همیشه تمامی دولتها تقبیح کردهاند و به آن به عنوان مشکلی که قرار است مورد حل و فصل قرار گیرد، نگاه میکنند اما در هیچ دولتی این مشکل کامل حل نشده است گویی میتوان گفت که برنامهای برای این مشکل وجود نداشته است.او تاکید کرد: البته نمیتوان به طور مشخص قضاوت کرد که آیا کلا نیتی برای حل مشکل امضاهای طلایی وجود ندارد یا اینکه دولت راهکاری برای حلش نمیتواند داشته باشد.او با اشاره به اینکه امضای طلایی در همه حوزهها دیده میشود، به طور مثال گفت: موضوع تیکهای صادراتی یکی از موضوعات در مبحث امضای طلایی بوده است که بعضا وجود داردکماکان هم وجود دارد.این در حالی است که برای حل آن باید کارگروهی (جدید) متشکل از تصمیمگیران و تصمیمسازان تشکیل شود که شامل مجموعه افرادی باشد که شرایط موجود را بررسی کرده و بهترین پاسخ را پیشنهاد دهند.
حل چالشهای گفته شده توسط مهندس عسکرزاده، در سال 1401 کمی دور از انتظار به نظر میرسد اما اگر دولت به دنبال توسعه بخش معدن است، باید به سرعت به رفع موانع تولید بپردازد.تقریبا تمامی این موانع قابل تعمیم به تمام بخشهای معدنی کشور است.ایران کشوری معدنخیز با ذخایر بالای مواد معدنی است که با سرمایهگذاری در این بخش و هموار کردن راه تولید ثروت بسیاری نصیب کشور خواهد شد.
شروع درخشان عملکرد فعالان زنجیره در سال 1401
در شروع سال جدید فعالان حوزه فولاد بار دیگر نشان دادند که اگر فضای امن برای تولید وجود داشته باشد، با تمام توان به کار خود ادامه خواهند داد.آمار تولید برخی از محصولات زنجیره فولاد در فروردین ماه 1401 منتشر شده و نویدبخش روزهای خوش معدن و دستیابی به اهداف تعیین شده در بلندمدت است.
انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران، آمار تولید فولاد کشور در فروردین ماه سال 1401 را منتشر کرده است.طبق آمار منتشرشده، تولید فولاد(محصولات)میانی کشور در یکماه نخست سال 1401، 2 میلیون و 891 هزار تن بوده که رشد 3 درصدی را نسبت به مدت مشابه سال قبل نشان میدهد.در فروردین سال جاری، تولید کل محصولات فولادی نسبت به ماه مشابه سال قبل رشد 5 درصدی و تولید آهن اسفنجی رشد 3 درصدی داشته است.
آمار معاملات فیزیکی بورس کالا نیز در خردادماه سال جاری نسبت به مدت مشابه سال گذشته بسیار امیدوارکننده است.
در بازه زمانی اول تا سیام خردادماه 1401 حدود یک میلیون و 224 هزار تن، سنگآهن دانهبندی، کنسانتره و گندله معامله شده است.معدنی و صنعتی چادرملو و معدنی و صنعتی گلگهر بیشترین معاملات را در این بازار داشتند.
در همین مدت 180 هزار تن آهن اسفنجی در بورس کالا معامله شده است.ایمیدرو که بیشترین نقش در این بازار را داشته، محصولات خود را مورد عرضه و معامله قرار داده است.در بازه زمانی مشابه پارسال تنها 60هزار تن آهن اسفنجی در بورس کالا معامله شده بود. در این ماه مجموعا 475 هزار تن بلوم و بیلت معامله شد.فولاد خوزستان، آهن و فولاد ارفع و چادرملو بیشترین سهم را از این معاملات به خود اختصاص دادند که نسبت به مدت مشابه سال گذشته رشد دوبرابری را تجربه کرده است.همچنین از 190 هزار تن اسلب عرضه شده توسط فولاد خوزستان و فولاد جنوب هرمزگان در بورس کالا بیش از 145 هزار تن مورد معامله قرار گرفت.معاملات اسلب نیز نسبت به خردادماه سال 1400 افزایش بیش از دوبرابری را در کارنامه خود ثبت کرده است.
سوال پایانی این است که چرا با وجود نیروی کار با دانش و مصمم، ذخایر معدنی ناب و برنامه مدون و دقیق، دولتمردان و سیاستگذاران نگاه خود را به بخش معدن و صنایع معدن عوض نمیکنند و رویه برخورد با این صنعت را بهبود نمیبخشند تا چرخدندهها به ترتیب و منظم حرکت کنند که اختلالی در تولید ثروت در کشور ایجاد نشود؟ چرا وعده فراهم آوردن زیر ساختها عملی نمیشود؟ چرا قوه مجریه در اجرای طرحهای توسعهای که کمک بسزایی به رونق تولید و تقاضای فولاد و دیگر محصولات صنعتی و معدنی میکند، تمام قد ورودنکرده است؟ و چرا این سوالات از سالها پیش تا به امروز بیپاسخ ماندهاند؟