پسر جوان که عمهاش را به خاطر یک سیلی به قتل رسانده است، درحالیکه بهشدت گریه میکرد، درخواست بخشش کرد.
چندی قبل به مأموران پلیس تهران خبر رسید جسد زنی میانسال به نام فتانه در خانهاش پیدا شده است. مأموران پلیس به خانه زن تنها رفتند و جسد این زن با دستور قضائی به پزشکی قانونی منتقل شد.
یکی از بستگان فتانه که با پلیس تماس گرفته بود، گفت: فتانه پس از جدایی از همسرش به تنهایی زندگی میکرد و من به او سر میزدم. آخرینبار با او تماس گرفتم، اما جوابم را نداد به همین دلیل به اینجا آمدم.
من با کمک همسایهها در را باز کردم و با جسد فتانه روبهرو شدم. وقتی پزشکی قانونی در گزارش شکستگی گردن فتانه را تأیید و مرگ او را قتل اعلام کرد، مشخص شد این زن قربانی جنایت یک آشنا شده است. در بررسیهای بعدی روشن شد برادرزاده 24ساله مقتول به نام حسن که فرزند طلاق بود، گاهی اوقات به خانه عمهاش میرفته است.
به این ترتیب حسن بازداشت شد و به قتل اعتراف کرد. پسر جوان در بازجوییها گفت: وقتی پدر و مادرم از هم جدا شدند، من همراه پدرم زندگی میکردم. پدرم فلج بود و وضع مالی خوبی نداشت. پدربزرگم همه اموالش را به نام عمویم کرده بود و عمویم حق پدرم را نمیداد و من همیشه از او کینه داشتم، اما به عمهام علاقهمند بودم.
وی ادامه داد: بهتازگی با دختر جوانی در اینستاگرام آشنا شده و به دروغ گفته بودم پولدار هستم، اما دختر جوان فهمید من و پدرم وضع مالی خوبی نداریم و رابطهاش را با من تمام کرد. آن شب وقتی به خانه عمهام رفتم از عمو و پدربزرگم بدگویی کردم که عمهام عصبانی شد و سیلی به صورتم زد.
همین موضوع باعث شد با او درگیر شوم و او را خفه کنم. به دنبال اعترافهای پسر جوان برای وی کیفرخواست صادر و پروندهاش به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در ابتدای جلسه پدربزرگ و مادربزرگ حسن که تنها، ولی دم بودند، درخواست قصاص را مطرح کردند. سپس حسن در جایگاه قرار گرفت و گفت: روز حادثه همراه دوستم قرص خورده بودیم. من حال طبیعی نداشتم و به همین خاطر نمیتوانستم به خانه برگردم.
به عمهام گفتم به خانهاش میروم. ماجرای این را که دختر جوان به خاطر بیپولی من را ترک کرده بود، به عمهام گفتم. به او گفتم عامل همه این بدبختیها عمو و پدربزرگم هستند که حق و حقوق پدرم را ندادهاند. من به عمو و پدربزرگم ناسزا گفتم که عمهام عصبانی شد و سیلیای به صورتم زد.
من او را هل دادم و با دستانم او را خفه کردم. از کاری که کردهام پشیمانم و درخواست بخشش دارم. با پایان دفاعیات متهم، قضات وارد شور شدند تا رأی را صادر کنند.