ماهان شبکه ایرانیان

انشا درباره محرم با نگارش های ساده و دلنشین

همانطور که می دانید یک از زنگ های مدرسه در تمامی مقاطع تحصلیلی انشا در مورد موضوعات مختلف است که یکی از موضوعات زیبا و خاص محرم می باشد به همین خاطر در این مقاله چند انشا درباره را در اختیارتان خواهید گذاشت.

انشا درباره محرم با نگارش های ساده و دلنشین

اکثر معلم ها از دانش آموزان می خواهند که در مورد موضوعات گفته شده انشا های زیبا با مفهوم دلنشینی بنوبسیند که یکی از این دسته موضوعات محرم است که شاید نوشتن آن برای برخی از دانش آموزان کمی دشوار باشد که بهتر است تا پایان مطلب انشا درباره مجرم همراه ما باشید.

انشا با موضوع زیبای محرم

انشا درباره محرم با مفهوم خاص

محرم از جمله موضوعات زیبا برای انشا می باشد به همین خاط،ر در ادامه مطلب چند انشا با موضوع محرم و امام حسین گرد آوری کرده ایم و در اختیار شما عزیزان قرار دااه ایم  تا دانش آم.زان بتوانند به منظور گرفتن نمرات خوب از این درس از انشا هایی این مقاله استفاده کنند.

  •  بلیط کیش
  •  تصفیه آب خانگی

 

انشا زیبا درباره محرم

شهر سیاه پوش شده اسـت. همه ی جا راکه می­نگری می­توانی سایه غم و اندوه را ببینی. شهر در سوگ کسی اسـت کـه بعد از سال­ها، هنوز داغ او از بین نرفته اسـت. این شهر در سوگ اما حسین اسـت. آری بـه راستی ماه محرم اسـت. محرم با تمام شکوهش فرارسیده اسـت و مـن را نیز سیاه پوش و عزادار کرده اسـت.

امام حسین برای امری ناجوان مردانه بـه همراه 72 تن از یارانش کـه بزرگان امت اسلام بودند کشته شد. و هیچ­ کس یاری­گر او نبود. مردم کوفه بـه امام خیانت کردند و وی را تنها گذاشتند و یزید بخاطر این کـه امام حسین با او بیعت نکرد، دستور مرگ امام حسین و یارانش را داد. آن بزرگواران را در تشنگی بی­ حد و اندازه­ایی قرار دادند.

تعداد آن­ها محدود بود در حالیکه لشکر دشمن بی­شمار بود محرم سراسر نمایانگر ستم و جور و بیداد کسانی اسـت کـه در ظاهر لباس اسلام بـه تن داشتند ولی در واقع دشمنان دین و اسلام بودند. آن­ها کسانی بودند کـه بـه خاندان پیامبر بی­احترامی کردند، بسیاری را کشتند و دیگران رابه اسارت بردند. محرم سرشار از آموزش اسـت. امام بـه مـن آموخت هر چند مشکلات سخت و زیاد بودند و مـن تنها بودم باید مقاومت کنم.

حتی اگر بهترین کسانم بـه مـن خیانت کنند ناامید نباشم و حتی اگر مرگ بـه سراغم بیاید از آرمانم دل نکنم. آرمانی کـه بخاطر آن همه ی چیز را حتی جان را از دست دهی چقدر با ارزش اسـت. امام حسین طفل شش ماهش را فدای آرمان خود کرد. این آرمان چیزی جز اسلام راستین نبود. بیاییم از سراسر محرم درس بگیریم و گفتار و کردار امام را الگوی خود قرار دهیم

******

انشا در مورد محرم با مفاهیم خاص

انشا درباره محرم با مفاهیم دلنشین

ناگهان طوفانی از خون شد، ناگهان علم دگرگون شد. از زمین تا آسمان ناگاه ، غرق در دریایی از خون شد. محرم ماه حماسه و خون می‌آید. سلامی میکنم بـه محرم و خون هایی کـه بر روی سنگ های داغ کربلا نقش بسته اسـت. درود بر حسین «ع» پسر زهرا «س» کـه دریک سوی میدان با قامتی استوار ایستاده بود. ودر آن سو لشکری بزرگ و انبوه در برابرش صف کشیده بودند.

او کـه بجز آتش و تشنگی دستی بـه یاریش نیامد تا زمین از خون او و یارانش رنگین شد. در روز بزرگ عاشورا؛ روزی سراسرغم و اندوه و ناله،گویی آن روز خورشید، نور خودرا از دست داده بود مصیبتی بس طاقت فرسا بود. درود بر محرم و حسینی کـه مانند کوه در تیر باران دشمن ایستادگی کرد و گل های باغ هستی اش دراین راه پرپر شدند.

محرم وقتی زینب «س» شمشیرهای فتنه را می‌بیند کـه در آسمان می رقصند و بر جان کسی ضربه میزنند کـه خداوند از همه ی بیشتر عاشقش بود. محرم وقتی شش ماهه حسین «ع» در برابر دیدگانش پرپر می‌شود. محرم وقتی جوانی قاسم و نوجوانی علی اکبر را ازدست رفته میبیند. چگونه باید صبر کند و این همه ی مصیبت رابه دوش بکشد …. در محرم آسمان کـه هیچ حتی رودها هم از دلتنگی اش مرثیه می خواندند و عزادار او بودند…

کاش مـا در محرم قدر این خون ها را بدانیم و بـه یاد داشته باشیم کـه چرا امام حسین «ع» این رنج ها را تحمل کرده اسـت، چرا زینب الگوی مقاومت و ایثار و جان فشانی اسـت. کاش درس های محرم و عاشورا را از یاد نبریم کـه محرم زنده اسـت تا تاریخ زنده اسـت. درس هایی کـه محرم می‌گوید این اسـت آزاده باش و جلوی ستم بایست حتی اگر تـو را از بین ببردت و مهمتر ازآن همیشه فکر کن در مورد همه ی چیز.

******

انشا در مورد محرم

انشا زیبا درباره داستان محرم

روز عاشورا و تاسوعا از مهم‌ترین روزها در ماه محرم هستند ودر اینروزها امام حسین و یارانش بـه شهادت رسیدند. داستان محرم برای کودکان درباره جنگ امام حسین با یزید اسـت. کاروان بـه کربلا رسید. شترها زانو زدند و بارهایشان را خالی کردند. بچه ها از روی شتر ها و اسبها پیاده شدند. بزرگ ترها خیمه ها را برپا کردند. بچه ها خیلی خوشحال شدند. امشب می توانستند توی خانه های چادری بخوابند.

آن طرف تر یک رودخانه ی پر از آب بود. بچه ها عاشق آب بودند. بچه ها دوست داشتند مثل بزرگ تر ها مشکهایشان را پر از آب کنند. مشکها از رود فرات پر از آب شدند. بچه ها در دشتی بزرگ درکنار رودخانه فرات مشغول بازی شدند. کربلا زیبا و پر از هیاهو شد. اما آن طرف تر… آن طرف تر سپاهی بزرگ روبروی امام قرار گرفته بود. سپاهی کـه هیچ کدام از آدمهایش خوب نبودند.

سپاهی کـه پر از مردهای بدجنس و خشمگین بود. اما امام حسین علیه السلام از هیچکس نمیترسید. او قوی ترین و شجاعترین انسان روی زمین بود. بچه ها نزدیک امام حسین علیه السلام بازی می‌کردند و امام مواظب بچه ها بود. تا این کـه بالاخره روز دهم محرم رسید. روز دهم محرم امام حسین علیه السلام از بچه ها خداحافظی کرد و بـه جبهه جنگ رفت.

امام حسین با شجاعت و با قدرت زیادی با آن سپاه بدجنس جنگید. خیلی از دشمنان سنگدلش را کشت. اما دشمنان امام خیلی خیلی زیاد بودند و بالاخره امام رابه شهادت رساندند. بچه ها بعد از امام حسین خیلی ناراحتی و سختی تحمل کردند. اما همیشه بچه های خوب و مهربانی باقی ماندند.

*****

انشا کوتاه و بلند در مورد محرم

انشا درباره وقایع ماه محرم

یکی بود یکی نبود .امام حسین «ع» کـه امام سوم ماست در شهر مدینه زندگی میکردند. امام حسین «ع» همیشه مردم رابه کارهای خوب دعوت می‌کردند و بـه مردم میگفتند: از آدمهایی کـه کارهای زشت میکنند و بـه مردم ستم می‌کنند همیشه دوری کنید. بخاطر همین حرفها یزید کـه خلیفه بودو بـه مردم ستم می‌کرد و همیشه کارهای زشت انجام می داد با امام حسین دشمنی میکرد.

یک روز از کوفه نامه های زیادی برای امام حسین«ع» رسید. نامه هایی کـه مردم آنجا از امام حسین «ع» دعوت کرده بودند کـه آنجا برود تا مردم از او یاری کنند. برای همین امام حسین «ع» بـه سمت آنها حرکت کرد ولی وقتی بـه سرزمینی نزدیکی کوفه کـه اسمش کربلا بود رسید، دیدند بجای این کـه مردم بـه استقبالشان بروند سربازان دشمن بـه سمت آنها آمده اند تا با آنها بجنگند.

امام حسین «ع» و یارانشان چند روزی آنجا بودند و دشمن هم آب را بر روی آنها قطع کرده بودو همه ی تشنه بودند. یک شب امام حسین «ع» بـه یارانشان گفتند کـه دشمن با مـن کار دارند شـما میتوانید بروید ولی همه ی یارانش گفتند مـا با تـو هستیم. روزبعد کـه روز عاشورا هست جنگ شد و امام حسین «ع» ویارانشان بادشمن جنگیدند و بـه شهادت رسیدند.

دشمن هم بی رحمانه سر امام حسین «ع» را از تنشان جدا کرد. برای همین مـا هر سال روزعاشورا توی هیئت ها می‌رویم و برای امام حسین «ع» سوگواری می‌کنیم و سینه میزنیم و گریه می‌کنیم… پس یادتون نره توی عزاداریها شرکت کنید تا امام حسین «ع» هم همیشه از خدا برای شـما خوبی طلب کند.

*****

انشا درباره محرم با مفاهیم خاص

انشا درباره ماه محرم

فداکاری مردی بزرگ همراه با 72 تن از یارانش حماسه­ایی آفرید. حماسه ایی کـه جاودان شد و همیشه در خاطرات باقی می‌ماند و هر سال زبانزد می‌شود و اشک ها و آه ها کشیده می‌شود. برای این مظلومیت. باز محرم آمد. اینبار با پاییز و مهر و حال و هوای شروع مدارس. شروعی کـه با آمدنش بـه دانش آموزان از روز اول مدرسه داستان محکومیت امام حسین و یارانش دیکته شد تا یاد دهد و الگو بگیرند.

این دانش آموزان ایثار و از خود گذشتگی و فداکاری را… یاد بگیرند کـه هرگز زیر ستم و حقارت دشمن نمانند و همیشه با ایستادگی در برابر سختی ها آنرا شکست دهند حتی اگر بـه قیمت جان انها باشد ولی تا همیشه نام و یاد انها بعنوان یک اسطوره­ی همیشه پر افتخار ثبت شود و کمر خم نکند در برابر سختی ها…

مـا هرساله در محرم و صفر بـه همراه خانواده بـه مسجد میرویم و بـه رسم چند ساله با دسته های سوگواری همراه با طبل و مرثیه خوانی مراسم را برگزار میکنیم و سینه زنی و زنجیر زنی و اشک ها و شیون ها سر میدهیم برای مظلومیت آنها برای طفل معصوم علی اصغر و علی اکبر کـه با سن بسیار کم خود نیز بـه مـا درس های بزرگی دادند. همه ی ساله تکرار می‌شود.

غم ها و رنج ها و سختی هایی کـه کشیدن لب های تشنه، شکم گرسنه، دست های خالی، چشم های منتظر، قلبی کـه سرشار از ایمان بـه خدا و بـه امید خدا بود کـه شاید یزید و دار و دسته اش بـه راه راست هدایت شوند و دست از شرک و کفر بردارند و بـه امید خدا روزی خواهد رسید کـه ستم و شرک ریشه کن خواهد شد و صلح در سراسر جهان گسترده خواهد شد.

*****

انشا درباره محرم و امام حسین

در صورت تمایل با کلیک بر روی انشا می توانید انشا در مورد موصضوعات مختلف را مساهده کنید.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان
تبلیغات متنی