ماهان شبکه ایرانیان

شهریار از روی پوست موز پرید

دایی و بهترین نه عمرش!

دنیای اقتصاد : بعد از آنکه کمیته فنی فدراسیون فوتبال صلاحیت دراگان اسکوچیچ را برای ادامه حضور روی نیمکت تیم ملی رد کرد، بازار گمانه‌زنی در مورد جانشین او حسابی داغ شد

به عنوان مثال مهدی طارمی که سردسته مخالف‌خوان‌های تیم ملی به شمار می‌آید، کشف خود علی دایی است و طبیعتا در مقابل او مطیع خواهد بود. به علاوه دایی پایگاه اجتماعی بالایی هم دارد و امروز محبوب‌تر از هر زمان دیگری است. با چنین استدلال‌هایی، یک عده شهریار را سوق می‌دادند به پذیرش هدایت تیم ملی. گویا پیشنهاد رسمی هم وجود داشته که خود دایی هم اخیرا در سفرش به جزیره کیش آن را تایید کرد. با این حال دومین گلزن ملی برتر تاریخ فوتبال این پیشنهاد را نپذیرفت و در توضیح آن گفت: «الان زمان مناسبی برای این کار نیست.» به نظر می‌رسد این جواب منفی، بهترین «نه» علی دایی در دوران فوتبالش بوده باشد.

با وجود ابقای دراگان اسکوچیچ هنوز مطمئن نیستیم او در جام‌جهانی سرمربی تیم ملی ایران باشد. مطلب حاضر هم مربوط به صلاحیت او نیست. سخن صرفا بر سر این است که حضور هر گزینه‌ای به جای اسکوچیچ، یک ریسک بسیار بزرگ برای او محسوب می‌شد. شاید بخشی از افکار عمومی و منتقدان فوتبال در مورد توانایی‌های مربی کروات تردید داشته باشند، اما نوع برخورد با او را هم نمی‌پسندند. به علاوه این یک واقعیت است که اسکوچیچ تیم ملی را در بدترین شرایط ممکن تحویل گرفت و به جام‌جهانی برد. در نتیجه اگر فرد دیگری جانشین او شود و نتایج لازم را نگیرد، روی وجاهت اجتماعی و تمام کارنامه حرفه‌ای‌اش ریسک کرده است. در آن صورت خیلی‌ها فرد جانشین را فرصت‌طلبی ناکارآمد خواهند خواند که زحمات یک مربی ساکت و بی‌صدا را هدر داد. صد البته فوتبال قابل پیش‌بینی نیست و شاید اصلا مربی بعدی بهترین نتایج را بگیرد، اما در این صورت هم گروهی پیدا خواهند شد که موفقیت مزبور را میراث اسکوچیچ بدانند و بگویند اگر خودش هم می‌ماند همین نتایج را می‌گرفت.

گفتیم که علی دایی این روزها محبوب‌تر از هر زمان دیگری شده و بدون تعارف بخشی از این مقبولیت بی‌سابقه، ناشی از دوری او از فضای فوتبال است. دایی در دوران کارش اعتراضات و انتقادات تندی به این و آن داشت، در متن درگیری‌های مختلف قرار می‌گرفت و لاجرم شکست و ناکامی‌هایی را تجربه می‌کرد. هر کدام از اینها می‌توانست از محبوبیت او بکاهد و این اسطوره فوتبال ایران را در مظان انتقادات قرار بدهد. حالا اما در این چند سالی که دایی از فوتبال فاصله گرفته، تنها شاهد حضور نمادین و باوقار او در رویدادهای مختلف هستیم که بسیار هم ارزنده است. دایی اکنون بدون هیاهو و بی‌هراس از چرخش پیش‌بینی ناپذیر توپ، در جایگاهی والا حضور دارد و مشغول انجام فعالیت‌های اجتماعی است. حقیقت آن است که بازگشت او به فوتبال آن هم به این شکل و در ژانری به عظمت جام‌جهانی، یک ریسک بسیار بزرگ بود که شهریار تن به آن نداد. به نظر می‌رسد دایی از روی یک پوست موز خطرناک پرید و جهید.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان