عادل فردوسیپور از مهدی طارمی سوال کرد که گویا در اردوی قطر شببیداری وجود داشته و بازیکنان تا دم صبح «مافیا» بازی میکردند. طارمی هم موضوع را تایید کرد و گفت: «خودم هم بودم!» پس از آن سایر نفرات هم به شرط رسانهای نشدن نامشان در گفتوگو با رسانههای مختلف بر موضوع صحه گذاشتهاند و الان شما هر صفحه و سایت و رسانهای را که باز کنید، چیزهایی در این مورد میبینید. صد البته بینظمی تحت هر شرایطی مذموم است. اتفاق اخیر رخ داده هم از دو زاویه قابل بررسی است. بخش اول به انفعال کادرفنی و سرپرستی تیم مربوط میشود که جای دفاع ندارد. مخصوصا وظیفه حمید استیلی به عنوان سرپرست بسیار سنگین بوده و بیجهت نیست که این روزها شایعاتی در مورد احتمال عزل او به گوش میرسد. طبیعتا اگر مدیر تیم به خوبی وظایفش را انجام میداد، برنمیگشتیم به نقطهای که مسوولان دست به دامان کریم باقری شوند و از او بخواهند به تیم برگردد. اسکوچیچ هم مقصر است و اگر مجری نظم را مناسب نمیبیند، باید موضوع را با فدراسیون در میان بگذارد.
بخش دوم این ماجرا اما به مراتب دردناکتر است. بازیکنان گرانقدر و ملیپوش این مملکت که اغلب هم لژیونر هستند، طوری با افتخار از بینظمیهایشان حرف میزنند و میگویند: «کسی نبود تیم را جمع کند» که انگار طفل صغیر هستند و برای انجام سادهترین وظایفشان به کنترل و هدایت نیاز دارند. آیا واقعا یک نفر باید مثل پلیس بالای سر اینها باشد و یادآوری کند که شب به موقع بخوابند و صبحانه سالم بخورند؟ مگر مهدکودک است؟ یا مگر شما طفل صغیر هستید؟ پس در اروپا چه میبینید و چه میآموزید؟ بازیکنی که شببیداری میکند قبل از تیم به خودش ضربه میزد و این بدیهیتر از آن است که نیاز به توضیح بیشتر داشته باشد. با این حال برخی بازیکنان عزیز نهتنها این کار را انجام میدهند، بلکه از یادآوری آن به عنوان اهرمی برای تخریب کادرفنی سود میبرند. لیونل مسی 18 سال است در فوتبال جهان میدرخشد و هر 18 سال، قبل از اینکه تعطیلاتش تمام شود به صورت داوطلب به تمرینات برگشته است. «زور» هم بالای سرش نبوده البته.