استیلی متهم است به اینکه نتوانسته نظم را در اردو برقرار کند. او البته از خودش دفاع کرده و توپ را در زمین دراگان اسکوچیچ انداخته است. استیلی حتی از کمیته فنی هم که صلاحیت مربی کروات را تایید نکرد دفاع کرده و گفته این کمیته شامل افراد متخصص و دلسوز است! در نتیجه روشن است که چه شرایطی در تیم ملی وجود دارد و کار چقدر بیخ پیدا کرده است. در این بین زمزمههای زیادی در مورد احتمال بازگشت کریم باقری به تیم ملی مطرح میشود؛ دستیاری که از مرحله بسیار دشوار پیشمقدماتی کنار اسکوچیچ قرار گرفت، اما بعد از قطعی شدن صعود تیم ملی به جامجهانی، با حواشی فراوان و کمی هم بیاحترامی عذرش را خواستند و رفت. حالا میگویند اسکوچیچ خواهان بازگشت آقا کریم شده. هیاترئیسه فدراسیون فوتبال هم بعد از ابقای دراگان گفته بود یک نفر برای حفظ نظم به اردو اضافه میشود و گویا این یک نفر، همان کریم باقری است.
حالا شاید زمان اعتراف به این مساله تلخ باشد که در تیم ملی در حق کریم باقری بیانصافی شد. او از سرمایههای انسانی ارزشمند فوتبال ایران به شمار میآید که اگرچه از نظر فنی آورده خارقالعادهای برای تیمهایش ندارد، اما عملکردش به عنوان حافظ نظم همیشه قابل تقدیر و موثر بوده است. باقری همین تاثیر را در مسیر راهیابی به جامجهانی هم روی تیم ملی گذاشت، اما بعدا یک سری مطلب غیرمنصفانه در مورد او مطرح شد و از تیم ملی حذفش کردند. آقایان گفتند چرا باقری برای هر بازی حضور روی نیمکت تیم ملی باید 100 میلیون تومان بگیرد؟ بله؛ پول کمی نیست، اما تیم ملی در شلوغترین سالش شاید 15 بازی هم انجام ندهد و قرارداد باقری به یکونیم میلیارد تومان هم نرسد! همین یک اردوی قطر که حضور نداشت، به خوبی جای خالیاش احساس شد و حالا بسیاری توصیه میکنند در چهار ماه منتهی به جامجهانی، او دوباره به کادرفنی اضافه شود. کاش سرمایههای انسانیمان را اینطور بیمحابا «له» نکنیم؛ به خدا بعدا لازم میشوند!