روز گذشته رئیس کل بانک مرکزی در نشستی مشترک با رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار بر کنترل نرخ سود بازار بینبانکی در چارچوب سیاستهای پولی تاکید کرد. به گزارش روابط عمومی بانکمرکزی، علی صالحآبادی در این دیدار گفت بانک مرکزی بهعنوان بازارساز در بازار بین بانکی حضور دارد و طبق تصمیمات اتخاذشده در روزهای اخیر نرخ سود در بازار بین بانکی کنترل خواهد شد.
او در ادامه افزود باید توجه کرد که هرگونه سیاست در زمینه حمایت از بازار سرمایه باید با سایر سیاستهای دولت بهویژه سیاست کنترل تورم و اصلاح نظام بانکی همراستا باشد. در همین حال مدیرکل روابط عمومی بانک مرکزی در توییتی اعلام کرد: «رئیسکل بانک مرکزی در جلسه مشترک با رئیس سازمان بورس گفت که دغدغه بازار سرمایه، دغدغه بانک مرکزی هم هست و تمام تلاش ما تقویت بورس است. او افزود: نرخ بهره بینبانکی با سیاست مشخصی کنترل خواهد شد.» درحالیکه بهطور متداول در جهان وظیفه بانک مرکزی استفاده از ابزار نرخ بهره برای کنترل سطح تورم تعریف شده است، به نظر میرسد بانک مرکزی درحالیکه سطح تورم نقطه به نقطه همچنان در کانال بالاتر از 50درصد خود باقی مانده است قصد دارد با دخالت در بازار بین بانکی نرخ بهره در این بازار را با هدف حمایت از بازار سرمایه کاهش دهد.
این رفتارهای دوگانه بانک مرکزی ضرورت این نکته را بیش از پیش گوشزد میکند که این نهاد مهم قبل از هر چیز باید حیطه وظایف خود را مشخص کند؛ باید مشخص شود درحالیکه تورم در کشور به سطوح بیسابقهای رسیده و سطح نقدینگی از 5هزار هزار میلیارد تومان فراتر رفته است، وظیفه اصلی بانک مرکزی مهار تورم است یا حمایت از بازارهای دارایی؟ نکته مهم اینکه اگر تورم مهار نشود، رونق هیچ بازاری نیز پایدار نخواهد شد و تنها گروه اندکی از فعالان اقتصادی، از شرایط هرج و مرج اقتصادی نفع خواهند برد. روندی که در بهار99 نیز مشاهده شد و نوسانات شدید بورسی، حتی مورد رضایت فعالان مهم بازار سرمایه نیز نبود.
نرخ بهره بین بانکی، کنترل خواهد شد
روز گذشته رئیس بانک مرکزی در نشستی با رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار ضمن تاکید به توجه به یکپارچگی میان سیاست پولی و مالی، بر کنترل نرخ سود بین بانکی در چارچوب سیاست پولی تاکید کرد. به گزارش روابط عمومی بانک مرکزی، علی صالحآبادی، با اشاره به دغدغههای فعالان بازار سرمایه نسبت به نرخ بهره بین بانکی اعلام کرد: نرخ سود در بازار بین بانکی طبیعتا متناسب با عرضه و تقاضا و مکانیزم بازار تعیین میشود؛ اما بانک مرکزی بهعنوان بازارساز و در چارچوب سیاست پولی ضدتورمی که به تایید دولت نیز رسیده است، در این بازار حضور دارد و نرخ سود در این بازار را در چارچوب مشخصی کنترل میکند. رئیس کل بانکمرکزی در ادامه گفت: تصمیماتی اتخاذ شده است که با اجرای این تصمیمات، نرخ سود در بازار بین بانکی کنترل خواهد شد.
صالحآبادی در پایان سخنانش به این نکته تاکید کرد دغدغه فعالان بازار سرمایه، مورد توجه تیم اقتصادی دولت و بانک مرکزی است و تدابیر لازم در این خصوص اتخاذ خواهد شد؛ اما باید توجه داشت که هرگونه سیاست در زمینه حمایت از بازار سرمایه باید همراستا با سایر سیاستهای دولت بهویژه سیاست کنترل تورم و اصلاح نظام بانکی باشد. در همین حال مدیرکل روابط عمومی بانک مرکزی در صفحه شخصی خود در توییتر درباره این جلسه از قول رئیس بانک مرکزی اعلام کرد: «دغدغه بازار سرمایه، دغدغه بانک مرکزی هم هست و تمام تلاش ما تقویت بورس است. نرخ بهره بین بانکی با سیاست مشخصی کنترل خواهد شد و تصمیماتی در روز گذشته در این خصوص اتخاذ شده است.»
کارکرد بازار بین بانکی
بازار بین بانکی یکی از نهادهای کلیدی در بازار پول است. در این بازار بانکها و موسسات اعتباری برای تامین مالی کوتاهمدت و ایجاد تعادل در وضعیت نقدینگی خود با یکدیگر معامله میکنند و در فاصله زمانی کوتاه و با نرخ سودی معلوم بازپرداخت کنند. این بازار کمک میکند تا بانکها برای تامین نقدینگی به بانک مرکزی مراجعه نکنند. نرخ بازار بین بانکی که سال جاری را در سطحی کمتر از 4/ 20درصد آغاز کرده بود، از اواخر فروردین ماه روندی صعودی به خود گرفت. این روند صعودی در پایان بهار شدت گرفت و در هفته پایانی تیر از سطح 21درصد عبور کرد. آخرین آمارهای منتشرشده از سوی بانک مرکزی حاکی از آن است که نرخ بهره بازار بین بانکی به 3/ 21درصد رسیده است. در همین حال بررسی روند شاخص کل بورس نشان میدهد این بازار از هفته آخر خردادماه روندی نزولی به خود گرفته است؛ برخی معتقدند که یکی از دلایل کاهش شاخص بورس تهران، افزایش نرخ بهره در بازار بین بانکی است و اگر این نرخ کاهش یابد، این بازار رونق خواهد یافت. به همین دلیل، این نگاه باعث شده سیاستگذار پولی نیز برای جلب نظر، فعالان بازار سرمایه وعده کوتاه شدن دیوار نرخ بهره را بدهد.
اولویت اصلی بانک مرکزی کدام است؟
این اقدام در حالی انجام میشود که وظیفه نخست بانک مرکزی کنترل تورم است و نرخ بهره مهمترین و مرسومترین ابزار برای این کار به حساب میآید. نرخ بهره در بازار بین بانکی را میتوان نشانگر انتظارات تورمی نیز تلقی کرد. از همین رو این نگرانی وجود دارد بانک مرکزی برای حمایت از بازارهایی مثل بازار سرمایه نرخ بهره بین بانکی را به شکل دستوری کاهش دهد و موج تورمی تازهای در کشور رخ دهد. علاوه بر این، این امکان وجود دارد که بهرغم کاهش نرخ بهره بازار بین بانکی روند رو به رشدی در بازار سرمایه ایجاد نشود و صرفا نتایج تورمی این سیاست به اقتصاد کشور آسیب برساند. در شرایط تورمی و بیثباتی اقتصادی، تنها گروهی خاص نفع خواهند برد؛ اما بازنده اصلی، بخش حقیقی اقتصاد است. تجربهای که در سال 99 نیز وجود داشت و عدم تنظیم مناسب سیاستهای پولی، باعث ایجاد ابرنوسان در بازارهای دارایی و بورس شد.
اولویت پس از تورم
طرفداران رویکرد کاهش نرخ بهره بازار بین بانکی به نفع بازار داراییها معمولا به این نکته اشاره میکنند که تنها وظیفه بانک مرکزی کنترل تورم نیست و وظیفه دیدهبانی از بازارها و واکنش به ریزشهای شدید نیز از جمله وظایف سیاستگذار پولی است. این منتقدان با اشاره به مواردی چون بحران سال2008 و تلاش بانکهای مرکزی بزرگ جهان برای «فرود آرام بازارها» به ضرورت اهتمام سیاستگذار به انجام این وظیفه اشاره میکنند. نکته مغفول در این انتقاد بیتوجهی به این نکته است که مواردی که بانکهای مرکزی اقتصادهای پیشرفته جهان به حمایت از بازارها میپردازند، اولویت «تورم» و «توجه به بخش واقعی اقتصاد» را مورد توجه قرار میدهند و نه صرفا حرکت شاخص بازارها را. در واقع این بانکهای مرکزی همیشه اولویت اول خود یعنی تورم را مورد توجه قرار میدهند و مواردی که در حمایت از بازارها وارد عمل شدهاند، برای فرود آرام بخشهای واقعی اقتصاد نرخ بهره را کاهش دادهاند.
این مساله را میتوان به وضوح در سیاستهای اخیر فدرالرزرو آمریکا مشاهده کرد که با وجود کاهشی شدن والاستریت همچنان بر افزایش نرخ بهره با هدف کنترل تورم تاکید دارد. بدون شک در شرایطی که اقتصاد ایران شاهد پارادایم تورمی تازهای است و از سطح تورم بلندمدت 20درصدی خود فاصله گرفته، بیتوجهی سیاستگذار به کنترل این سطح از افزایش قیمتها و قربانی کردن ابزار نرخ بهره برای کنترل بازار داراییها میتواند به ایجاد سطح جدیدی از تورم مزمن در کشور منتهی شود. افزایش پولی بازارهای دارایی نیز تنها منجر به حبابسازی میشود؛ اما قدرت گرفتن اقتصاد در شرایط ثبات قیمتها، به نفع مردم، اقتصاد و در نهایت بازارهای دارایی از جمله بورس است.