از قرار معلوم شبکه ورزش در طول تعطیلی لیگهای مختلف، اقدام به پخش مسابقات خاطرهساز میکند تا چراغ این رشته ورزشی خاموش نماند. در همین راستا دیدار بارسا و پاریس که با نتیجه 6بریک به سود تیم اسپانیایی خاتمه یافت هم در کنداکتور قرار گرفت، اما در کمال تعجب مخاطبان آن را با صدای یک گزارشگر دیگر شنیدند! در شرایطی که کامبک تاریخی بارسا مشهور به ریمونتادا با گزارش زنده عادل فردوسیپور تبدیل به یکی از بهترین کارهای این گزارشگر تلویزیونی شد و کلی خاطره برای مردم درست کرد، چرا باید صدای او از بازپخش مسابقه حذف شود؟ مگر فلسفه تکرار این بازیها، زنده شدن خاطرات نیست؟ خب چرا حس ناشی از گزارش زنده آن بازی را از مردم دریغ میکنید؟ که چه بشود؟
ریشه بعضی اتفاقات در تلویزیون واقعا مشخص نیست. اگر عادل فردوسیپور به هر دلیلی به کلی از سازمان کنار گذاشته شده بود، شاید میشد حذف اخیر را هم در راستای آن تحلیل کرد، اما وقتی فردوسیپور در همین شبکه ورزش همچنان تهیه و تولید «فوتبال 120» را بر عهده دارد و حتی صدای او را موقع خواندن برخی نریشنها میشنویم، پس فلسفه حذف گزارش وی از بازی بارسا و پاریس چیست؟ چنین ترفند عجیبی جز افزایش التهاب، اصطکاک و بدبینی، پیامد دیگری هم دارد؟ با این شرایط لابد مردم حق دارند فکر کنند اگر خود رامبد جوان اسم «وریا» را حذف نمیکرد، ممکن بود در پخش مانع از این کار شوند! این همه هزینه برای چه به صداوسیما تحمیل میشود؟ آیا واقعا پخش یک بازی قدیمی با صدای عادل اینقدر کار سختی بود؟ خب اگر بود، کلا میتوانستید بازی را پخش نکنید!
گزارش فردوسیپور روی بازی بارسا و پاریس آنقدر جذاب و خاطرهانگیز از کار درآمد که هنوز هم یکی از پیشفرضهای موتور جستوجوی گوگل، مربوط به این بازی با صدای اوست؛ یعنی با وجود دهها نسخه موجود از گزارشهای فرنگی و مهیج آن بازی در اینترنت، هنوز مردم ترجیح میدهند صدای عادل را بشنوند، اما تلویزیون آنچه را خودش ساخته از مردم دریغ میکند. ماندگارترین جمله عادل در آن گزارش، جایی بود که بعد از تکمیل کامبک بارسا گفت: «چیه این فوتبال؟ تمام تن من داره میلرزه!» و امروز لابد باید پرسید چیه این سانسور؟ چرا ما عوامالناس از حکمتش سر در نمیآوریم؟ خب اگر صدای فردوسیپور پخش شود، مثلا چه اتفاقی میافتد؟ شما میدانید؟