هفته گذشته در خبرها آمد که «گواتام آدانی»، کارآفرین هندیتبار، در لیستمیلیاردرها جای «برنارد آرنو» را گرفته و به این ترتیب، سومین فرد ثروتمند جهان شد. حالا او رقیب جدید ایلان ماسک و جف بزوس است که به ترتیب در جایگاههای اول و دوم هستند. آدانی نخستین میلیاردر آسیایی است که موفق شده به این جایگاه دست یابد. چند روز بعد، شرکت استارباکس، «لاکشمن نارسیمان» را به عنوان مدیرعامل جدید خود معرفی کرد. او که پیشتر، مدیر ارشد تجاری پپسی و در حال حاضر، مدیرعامل گروه «رکیت بنکیزر» است، در ماه آوریل سال آینده کار خود را رسما آغاز خواهد کرد. او نیز مثل ساتیا نادلا، مدیرعامل مایکروسافت و ساندار پیچای، مدیرعامل گوگل، اصالتا هندیست. قرار گرفتن نام آدانی در کنار غولهایی چون ایلان ماسک و انتصاب نارسیمان به عنوان مدیرعامل یکی از بزرگترین شرکتهای جهان، این سوال را ایجاد میکند که آیا هندیها در حال گسترش سیطره خود در عرصه کسب و کار هستند؟ چرا اغلب هندیها به حوزه تکنولوژی ورود کردهاند؟ چه عواملی در موفقیت آنها نقش داشته؟ آیا میان پیشینه این افراد، وجه اشتراک خاصی وجود دارد؟
صعود آدانی
او ابتدا ثروتمندترین مرد آسیا شد. سپس ثروتش از «وارن بافت» و «بیل گیتس» پیشی گرفت. و حالا در کمتر از یک سال به جایگاهی رسیده که تنها رقیبان جدیاش، ایلان ماسک، جف بزوس و برنارد آرنو هستند. او کسی نیست جز «گواتام آدانی»، کارآفرین و مدیر شرکت خوشهای «گروه آدانی» که هفته پیش سوژه اخبار بینالمللی شد: « آدانی، سومین فرد ثروتمند جهان»، « آدانی در لیست ثروتمندها جای برنارد آرنو را گرفت»، «گواتام آدانی، رقیب جدید ایلان ماسک و جف بزوس». هرچند جایگاه افراد در لیستمیلیاردرها دائما تغییر میکند و حالا آدانی در جایگاه چهارم قرار گرفته اما ثروت او در یک سال گذشته، بهرغم کاهش ثروت بسیاری ازمیلیاردرها، روندی صعودی داشته و تقریبا دوبرابر شده. طبق شاخص لیست میلیاردرهای فوربز در زمان نگارش این مقاله، ارزش ثروت او حدود 147میلیارد دلار تخمین زده شده. او مسیر دور و درازی را طی کرده تا به این نقطه برسد.
او اوایل دهه 80 میلادی دانشجو بود اما پس از دو سال، ترک تحصیل کرد و مدتی در یک مغازه طلافروشی، جواهرات را صیقل میداد و الماسها را از هم تفکیک میکرد. پس از مدتی برادرش از او خواست که مدیریت عملیاتهای شرکتش را بر عهده بگیرد. همین باعث شد آدانی با تجارت آشنا شده و پایش به حوزه صادرات و واردات باز شود. سال 1988، او نخستین شرکتش را با عنوان «آدانی اکسپورت» تاسیس کرد. کار آنها، تجارت کالاهای کشاورزی و تجهیزات انرژی بود. سال 1991 و به دنبال آزادسازی سیاستهای اقتصادی، آدانی کسب و کارش را گسترش داد و تجارت طیف وسیعتری از کالاها از جمله فلزات را آغاز کرد. او طی سالها به چند حوزه ورود کرده و گروه آدانی که در حیدرآباد مستقر است، در حال حاضر در زمینههای مختلفی از جمله تولید برق، گاز طبیعی، توزیع و انتقال انرژی، معدن، عملیاتهای فرودگاهی و... فعالیت میکند.
به گزارش بلومبرگ به نقل از «جیمز کربتری»، آدانی به واسطه چند انباشت بدهی ریسکی و پشت سر هم و ارتباطات سیاسیاش به این حجم از ثروت دست یافته. کربتری که نویسنده کتاب «راجمیلیاردر» است، صعود آدانی را نشاندهنده رواج و فرصتهای ناشی از نابرابری در جامعه هندوستان میداند. بلومبرگ در همین گزارش نوشته که با توجه به افزایش 1000درصدی ارزش برخی از شرکتهای آدانی، میتوان نتیجه گرفت که اقدامات او از منظر بازار سهام، موفقیتآمیز بوده اما این افزایشهای تند و تیز، نگرانیهای قبلی نسبت به ابهامات ساختار سرمایهداری و فقدان تجزیه و تحلیل در بازار هند را تقویت میکند. آدانی نخستین فرد آسیاییست که به جایگاه سومین ثروتمند جهان دست یافته. اما نخستین هندیتباری نیست که نامش در تیتر خبرها به چشم میخورد. چند سال است که هندیها شرکتهای تکنولوژی سیلیکون ولی را قرق کردهاند. رد پایشان در کابینه دولت آمریکا نیز دیده میشود. از مدیرعامل سابق مسترکارت گرفته تا مدیران فعلی مایکروسافت و گوگل و توییتر، نام هندیها همه جا به چشم میخورد. و حالا استارباکس.
نادلا، پیچای، نارسیمان: مدیرانی از تبار هند
سهشنبه هفته پیش، استارباکس نام مدیرعامل جدید خود را اعلام کرد: لاکشمن نارسیمان. او یکی دیگر از هندیتبارانیست که روی صندلی ریاست شرکتی بزرگ نشسته. طی پنج دهه اخیر، هندیآمریکاییها حضور بسیار پررنگی در شرکتهای آمریکا پیدا کردهاند و جزو ثروتمندترین و تحصیلکردهترین گروه مهاجران به ایالات متحده هستند. آنها به حوزههای مختلفی وارد شدهاند، از پزشکی گرفته تا علوم و مهندسی و چند تحقیقات مهم مرتبط با ریاضی. در سال 2021، مدیران عامل هندیآمریکایی مطرح در اقصی نقاط جهان، بیش از 6/ 3میلیون نفر را به استخدام خود درآورده و 5 تریلیون دلار از ارزش بازار را به خود اختصاص داده بودند. طی چند ماه گذشته، چند هندیآمریکایی به عنوان مدیران عامل شرکتهای بزرگ معرفی شدهاند، از جمله «پاراگ آگروال»، مدیرعامل توییتر، «لال کارسانبای»، مدیرعامل امرسون، «سانجیو لامبا»، مدیرعامل لینده و حالا هم نارسیمان. مهاجران هندی از ابتدا به اکوسیستم کسب و کار آمریکا علاقهمند بودند و ابتدا وارد جایگاههای فنی میشدند و سپس، مسوولیتهای بیشتری را بر عهده میگرفتند.
باراک اوباما بارها در اظهارات خود بر حضور بیسابقه هندیآمریکاییها در جایگاههای مدیرعاملی شرکتهای بزرگ آمریکا تاکید کرده بود. انتصاب هندیتبارها به جایگاه مدیرعاملی به سال 1994 برمیگردد. در آن سال، «راجات گوپتا» به عنوان مدیر «مکنزیاند کمپانی» انتخاب شد و مسیر را برای سایر هموطنانش هموار کرد. سه سال بعد، نام یک هندیتبار دیگر بر سر زبانها افتاد: «رامانی آیر» به عنوان مدیرعامل شرکت هارتفورد معرفی شد. امروز بسیاری از شرکتهای بزرگ و خوشهای برای تقویت ارتباطات خود و البته «متنوعسازی» نیروهای کار به دنبال استخدام هندیتباران بیشتری هستند. گسترش حضور هندیان، مدیران هندی با پیشینههای مختلف را گرد هم آورده و الهامبخش نسل جوان برای ایجاد تغییرات مثبت در جوامع تجاری شدهاست.
منشأ موفقیت هندیها
سال گذشته، وقتی پاراگ آگروال به کرسی ریاست توییتر نشست، مدیران عامل هندی شرکتهای بزرگ، جمعشان، جمع شد. ساتیا نادلا مدیرعامل مایکروسافت، ساندار پیچای، مدیرعامل گوگل، «شانتانو ناراین»، مدیرعامل ادوبی، «آرویند کریشنا»، مدیرعامل آی. بی. ام، «راج سوبرامانیام»، مدیرعامل فدکس و البته لینا نیر نخستین زنیست که مدیرعامل شنل شد و سالها نیز مدیر منابع انسانی یونیلیور بود. هندیتبارها 1درصد جمعیت آمریکا و 6درصد نیروی کار سیلیکون ولی را تشکیل میدهند. با این حال، بخش اعظمی از مدیران ارشد شرکتهای بزرگ، از تبار هندوستانند. چرا؟
«آرگوپالاکریشمان»، نویسنده کتاب «مدیر ساخت هند» میگوید: «هیچ کشوری مثل هند، شهروندانی با منش جنگجویانه پرورش نمیدهد، از زمان شناسنامه گرفتن تا گواهی مرگ، از زمان ثبتنام مدرسه تا کاریابی، به واسطه نابرابری زیرساختی و قابلیتهای ناکافی، هندیها مدیریت ذاتی را یاد میگیرند». به عبارت دیگر، فضای رقابتی و هرج و مرج باعث میشود آنها وفقپذیری را فرابگیرند و در حل مشکلات، استاد شوند. برای آنها امور حرفهای همواره بر امور شخصی اولویت دارد که این با فضای کاری آمریکا و فرهنگ پرمشغله کاری این کشور کاملا همخوانی دارد. به باور این نویسنده «اینها ویژگیهای رهبران سازمانی ممتاز در هر نقطهای از جهان است».
یکی دیگر از دلایل حضور پررنگ این مهاجران در حوزههای شرکتی، تغییر سیاستهای مهاجرتی آمریکا در دهه 1960 است. با گسترش جنبش حقوق مدنی، ملاک پذیرش مهاجر از ملیت فرد به میزان مهارت تغییر یافت. و این باعث شد سیلی از تحصیلکردهها بهخصوص در حوزه نرمافزار روانه آمریکا شوند. افرادی مثل نادلا و پیچای، فرهنگ احتیاط، تفکر و آرامی را به آمریکا آوردهاند. این ویژگیها برای ورود به جایگاههای ارشد مدیریتی بسیار مناسبند بهخصوص با توجه به اینکه وجهه شرکتهای بزرگ بهخصوص شرکتهای تکنولوژی با اتفاقات کوچک و بزرگ، بالا و پایین میشود. فرهنگ هند با زبانها و پوششها و ادیان متنوع به این افراد این امکان را میدهد که موقعیتهای پیچیده را مدیریت کنند. به علاوه، به باور بسیاری، فرهنگ سختکوشی رایج در هندوستان، بستر را برای این افراد فراهم میکند تا پلههای موفقیت را یکی پس از دیگری بپیمایند.
مهاجران هیچ کشوری به اندازه هندیآمریکاییها تحصیلکرده نیستند. 82درصد افراد بزرگسال هندیآمریکایی، تحصیلات دانشگاهی دارند در حالی که تنها 42درصد سفیدپوستان، مدرک دارند. نرخ ازدواج در هندیها نیز از سایر گروهها بیشتر است. بسیاری از هندیهای مهاجر، تحصیلات را راه رسیدن به رفاه میدانند و معتقدند که اگر چند سال سختی بکشی، بقیه عمرت را راحت زندگی خواهی کرد. به علاوه، والدین هندی به آنچه فرزندشان در مدرسه فرا میگیرند اکتفا نمیکنند و در ساعاتی که فرزندشان در خانه است، درسها را با آنها تمرین میکنند. یک بازنشسته هندیتبار در این رابطه میگوید: «وقتی به یک کشور متفاوت با فرهنگ و جامعه متفاوت میآیی، مجبوری خودت را ثابت کنی. رقابت با بومیها آسان نیست چون مسیر برای آنها هموارتر است. به نظر من، تنها راه برای برداشتن موانع، تحصیل و کسب تجربه و دانش و سپس، آموزش است».
رویای هندی یا آمریکایی؟
طی ماههای اخیر، مشکلات دریافت گرین کارت آمریکا از یکسو و ایجاد فرصتهای شغلی عالی در بازار هند از سوی دیگر باعث شدهاند گرایش به جستوجوی شغل در خارج از کشور میان ساکنان هندوستان کمتر شود. طبق نظر کارشناسان، ظهور شرکتهای موسوم به «تکشاخ» در هند با ارزش بیش از یک میلیارد دلار، نشاندهنده این است که این کشور به دنبال تقویت اکوسیستم استارتآپهای تکنولوژی و اشتغال جوانان است. هنوز زود است که بخواهیم تاثیرات جهانی آن را پیشبینی کنیم اما ظاهرا جوانان هندی برای رسیدن به رویاهای خود، دیگر به دنبال گرینکارت آمریکا نیستند چرا که به باور «ساریتا رای»، نویسنده هندیتبار بلومبرگ، «رویای آمریکایی دارد جای خود را به رویای هندی میدهد» شاید هند، محل تحقق رویای نسلهای آینده است.