طبیعتا این از آن جنس اخباری نیست که به سادگی بتوان تایید یا ردش کرد، اما شواهد و نشانههایی وجود دارد که باورپذیری این شایعه را ممکن میکند. به عنوان مثال به یاد بیاورید که مهدی تاج، رئیس جدید فدراسیون فوتبال در نشست خبری چند روز قبلش مدعی وجود دودستگی در تیم ملی شد و اعلام کرد چیزهایی از اردو شنیده که مطمئن شده اگر تغییر مربی صورت نگیرد، آبروریزی رخ خواهد داد. خب وقتی رئیس فدراسیون و عامل تغییر کادرفنی چنین چیزی میگوید، چرا نباید شایعه تهدید سه بازیکن را باور کرد؟ مخصوصا که صفبندی بسیاری از اعضای تیم ملی علیه دراگان اسکوچیچ از مدتها پیش آشکار شده بود. داریم در مورد بازیکنانی حرف میزنیم که تقریبا هیچیک از آنها (غیر از سردار آزمون، شجاع خلیلزاده و علیرضا بیرانوند) حتی حاضر نشدند برای اسکوچیچ یک استوری تشکر و خداحافظی منتشر کنند! بحث بر سر کیفیت تغییرات در تیم ملی نیست. در نهایت این تیم کشور ماست و به اسم «ایران» برای همه ایرانیها شناخته خواهد شد. امروز خوب یا بد اسکوچیچ رفته و کارلوس کیروش آمده است. باید برای مربی پرتغالی آرزوی موفقیت کرد، چرا که منافع او در حال حاضر به منافع فوتبال ملی ایران گره خورده است. با این همه اما، این حجم از دخالت در مسائل نامربوط که طی ماههای گذشته در تیم ملی دیده شد واقعا حیرتانگیز بوده و چه بسا بتوان گفت از نظر تاریخی هم بسیار کمنظیر است. در حقیقت اگر قرار باشد روند اثرگذاری ملیپوشان را مرور کنیم، آنها ابتدا رئیس فدراسیون را تعیین کردند، سپس اسکوچیچ را برداشتند و بعد کیروش را به جای او گذاشتند. آخرین استوری دستهجمعی بازیکنان هم درخواست حمایت همگانی از تیم ملی بود؛ انگار تیمی که خود آنها تا همین چند هفته پیش علیهاش فعالیت میکردند «ملی» نبود!
شاید مجموعه تغییراتی که در آستانه جامجهانی در تیم ملی صورت گرفت به سود ما بوده باشد، اما حتی در این صورت هم مسیر وقوع این تغییرات قابل تایید نیست. اگر امروز چند بازیکن تصمیم بگیرند که فلانی رئیس یا سرمربی باشد، فردا هم شاید صلاح بدانند همین نفرات فعلی را از بالا به زیر بکشند. همیشه مداخلات غیرحرفهای و بازیکنسالاری در تیم ملی وجود داشته، اما قبح ماجرا چنان بود که هرگز اینطور آشکار و علنی اعلام و ابراز نمیشد. با این حال در این دوره بدعت بدی پایهگذاری شد که شاید بعدها بلای جان این فوتبال شود. بد کاری کردید رفقا؛ این راهش نبود.