حالا سیلیکونولی به سرعت در حال تبدیل شدن به بستری مناسب برای حضور و فعالیت اقتصاددانهایی است که به دنبال حل مسائل کسبوکارها هستند؛ مسائلی از قیمتگذاری و روند توسعه محصول گرفته تا تعیین استراتژیهای تجاری. اطلاعات به دست آمده از روند کاریابی 10برنامه برتر فارغالتحصیلی در رشته علوم اقتصادی، نشان میدهد شرکتهای تکنولوژی یک نفر از هر هفت نفر فارغالتحصیل مقطع دکترای این رشته را در سال 2022 به استخدام خودشان درآوردهاند. این میزان در سال 2018، کمتر از یک نفر از هر 20 نفر بود. در میان شرکتهای تکنولوژی، آمازون مشتاقترین استخدامکننده است. این بازارگاه بزرگ الکترونیکی حالا 400 اقتصاددان را به عنوان کارمند تماموقت خود استخدام کرده است که این میزان چندین برابر تعداد اقتصاددانانی است که در مراکز تحقیقاتی دانشگاهها استخدام میشوند. اوبر دیگر شرکت تکنولوژی است که بهطور گستردهای به استخدام اقتصاددانان روی آورده است. این شرکت حملونقل اینترنتی در سال گذشته میلادی یکپنجم فارغالتحصیلان دانشگاه هاروارد را استخدام کرد.
«جان لیست» استاد دانشگاه شیکاگو که تجربه کار در دو شرکت اوبر و لیفت را دارد، معتقد است که برای دانشمندان افسرده، حقوق و دستمزد عامل مهمی است که باعث میشود مایل به کار در شرکتهای بزرگ تکنولوژی باشند. به این ترتیب شرکتهای تکنولوژی بسیاری از مزایایی را که یک شغل دانشگاهی در اختیار این افراد قرار میدهد، به آنها میدهند؛ اما در این شرکتها دیگر خبری از فرهنگ «انتشار یا نابودی» نیست؛ فرهنگی اجباری برای کارمندان دانشگاهی که آنها را به انتشار مقالات و تحقیقاتشان ملزم میکند. این فشار معمولا در دانشگاههای تحقیقاتی بیشتر هم هست و بسیاری از محققان آن را عاملی برای افزایش بحران همانندسازی محققان و دانشمندان میدانند و با آن مخالف هستند. در گذشته ورود به کسبوکارهای فعال در بخش خصوصی اغلب به معنای فراموش کردن کامل فعالیتهای تحقیقاتی بود. «جیمز وایوز ایباستیدا» در این مورد میگوید: «حالا تحقیق میتواند همچنان بخش مهم و بزرگی از کار شما باشد.» استیو تادلیس، محقق دانشگاه کالیفرنیا که دو سال در بازارگاه آنلاین ایبی مشغول به کار بوده است، معتقد است که امکان دسترسی به دادههای فراوانی که در اختیار این شرکتهای بزرگ قرار دارد، مزیت مهم دیگری محسوب میشود.
در همین حال استخدام اقتصاددانان برای شرکتهای بزرگ تکنولوژی هم مزیتهای متنوعی دارد. اقتصاددانان معمولا مهارتهایی دارند که اکثر دانشمندان علوم کامپیوتر و مهندسان از آنها بیبهرهاند. اقتصاددانان تمایل دارند که درک خوبی از آمار داشته باشند و همچنین دوست دارند توانایی فهم این را داشته باشند که چطور انگیزهها و مشوقها میتوانند رفتار انسانی را تحت تاثیر قرار بدهند. از همه مهمتر اینکه اقتصاددانان مهارت خوبی در طراحی تجربههایی دارند که برای شناسایی روابط علت و معلولی میان متغیرها بهکار میروند. مهندسان حوزه یادگیری ماشینی که معمولا به موضوع پیشبینی مشکلات فکر میکنند، معتقدند که دستکم یک نفر از لیگ آیوی اخیرا در یکی از شرکتهای بزرگ تکنولوژی استخدام شده است. لیگ آیوی به گروهی از دانشگاههای قدیمی و مشهور واقع در بخشهای شرقی ایالاتمتحده آمریکا، مانند هاروارد، پرینستون، ییل و کرنل میگویند که با هم اتحادیه ورزشی مشترک دارند. به عقیده آنها، اقتصاددانان میتوانند شاخصهای علت و معلولی را به خوبی شناسایی و بررسی کنند.
یک شرکت فعال در بخش تجارت الکترونیک احتمالا میخواهد تاثیر حملونقل در روز بعد را روی میزان فروش، تخمین بزند. یک شرکت فعال در بخش حملونقل آنلاین احتمالا دوست دارد بداند که کدام مجموعه از مشوقها میتوانند رانندگان را بعد از رساندن مسافرانی که به یک کنسرت بزرگ یا رویداد ورزشی مهم میروند، دوباره به مرکز شهر بکشانند. در دو دوره زمانی بین سالهای 2015 و 2017، «جان لیست» استاد دانشگاه شیکاگو و همکارانش در شرکت لیفت، دانشگاه دولتی آریزونا و دانشگاه بوستون، به بررسی دو عامل قیمتها و زمان انتظار در فرآیند ارزیابی ارزش زمان برای سفرهای لیفت در 13شهر مختلف آمریکا، پرداختند. این مطالعه نشان داد که کاربران لیفت ارزش زمان خودشان را چیزی در حدود 19 دلار برای هر ساعت میدانند. نتایج این مطالعه همچنین به ایجاد یک قابلیت جدید در اپلیکیشن لیفت منجر شد که به آن «منتظر بمان و صرفهجویی کن» میگویند. این قابلیت به مسافران اجازه میدهد تا زمان انتظار بیشتری را انتخاب کنند و در مقابل کرایه کمتری بپردازند.
با این اوصاف سیلیکونولی تجربه موفقی از استخدام اقتصاددانان در سالهای اخیر داشته است و احتمالا در سالهای آینده با سختگیری بیشتری به انتخاب و استخدام اقتصاددانان دقیقتر خواهد پرداخت. «جان لیست» بر اساس مشاهداتش در این زمینه میگوید: «برخلاف رشتههایی مانند هوش مصنوعی، بهترین افکار و اندیشهها همچنان در دانشگاهها ماندهاند.» البته شاید این جریان در آینده تداوم چندانی نداشته باشد. «جیمز وایوز ایباستیدا» در این مورد معتقد است: «دوست دارم یک استاد دانشگاه باشم. دوست دارم تمام عمرم را به کارهای تحقیقاتی بگذرانم. از طرفی میتوانم این کار را در یک شرکت تکنولوژی هم انجام بدهم.»