سریال تلویزیونی «نفس» که با شروع ماه رمضان از شبکه سه پخش میشود، پس از سریالهای «ارمغان تاریکی» و «پروانه»، سهگانه جلیل سامان را کامل کرده است. این مجموعه یک درام پیچیده روانشناسانه است که در بستر وقایع سیاسی قبل و بعد از انقلاب روی میدهد. سامان در سومین سهگانه خود، روایتگر قصه جوانی پر شر و شور است که در بحبوحه وقایع انقلاب رازی در زندگیاش فاش میشود و او برای رسیدن به حقیقت، حوادث پیچیدهای را پشت سر میگذارد.
برخی شخصیتهایی که مخاطبان در دو ساخته قبلی این کارگردان همچون ارمغان تاریکی و پروانه شناختهاند، در نفس هم حضور دارند. در واقع سامان در سه گانه خود تلاش کرده شخصیتهای قصههای قبلی را کامل کند. البته این مجموعه نخستین اثری نیست که درباره گروهکها، چریکها، انقلابیون و... که قبل از انقلاب به مخالفت از نظام شاهنشاهی به پا خواسته بودند، ساخته شده و آخرین هم نخواهد بود.
اما وجه تمایز کارهای سامان در این است که تلاش میکند انقلاب درونی افراد را توام با یک عشق پاک و صادقانه به تصویر بکشد. این اتفاق هم در سومین سهگانه سامان افتاده و این تحول را به تصویر کشیده است. همین ویژگی باعث شده کارهای سامان که روایتگر تاریخ معاصر است به عنوان آثار پر مخاطب تلویزیون در مقطع تاریخ معاصر مطرح شود.
در واقع سامان یک دوره زمانی را در نظر گرفته و در این محدوده، ماجراهایی را روایت میکند. این کارگردان سعی کرده با طراحی سه درام جذاب و با تعلیق زیاد به مسائل سیاسی و اجتماعی قبل از انقلاب بپردازد که در سریالهای ارمغان تاریکی، پروانه و حالا در نفس شاهدش هستیم. او فقط یک قصه برای مخاطب تعریف نمیکند، بلکه اتفاقات یک مقطع تاریخ معاصر را آسیب شناسی میکند. یکی از حسنهای کار سامان این است که هم تلاش میکند مخاطب را سرگرم و هم در قالب یک قصه جذاب، با بخشی از تاریخ ایران آشنا کند و او را به فکر وادارد تا درباره تاریخ مطالعه داشته باشد.
البته کارگردانان کمتر تمایل دارند درباره تاریخ معاصر فیلم یا مجموعه بسازند، زیرا معماری تهران و دیگر شهرهای کنونی با دهه 50 خیلی فرق کرده و همین باعث میشود کار گروه سازنده بسیار دشوار باشد، چون باید محلههایی را پیدا کنند که تا حدودی بافت قدیمی خود را حفظ کرده و بعد، گروه صحنه و دکور با باسازی محلات قدیم آن را به فضای قصه نزدیک کنند. به همین دلیل کمتر کارگردان و تهیهکنندگی به این همه سختی تن میدهد، اما سامان با ساخت یک سهگانه که فضای آنها در دهه 50 میگذرد، نشان داد کار نشد ندارد.
یکی از حسنهای سریال نفس، معماری شهر در دهه 50 است که همه چیز به شکل صحیح طراحی شده است. از دکههای روزنامه فروشی گرفته تا مغازهها، خانهها، وسایل نقلیه عمومی و... جالب است بخش عمده قصه سریال در تهران میگذرد و سکانسهای زیادی در پایتخت ضبط شده است. گروه صحنه دو تا سه روز برای هر کوچه زمان گذاشته تا معماری آن را به دهه 50 نزدیک کند.
علاوه بر آن، سامان برای نشان دادن زنان بی حجاب در آن دوران، تعدادی از هنرمندان ارمنستان را دعوت کرد تا روبهروی پرده آبی جلوی دوربین بروند و تصاویرشان در حالت ها و از زوایای مختلفی همچون راه رفتن، غذا خوردن، حرف زدن و... ضبط و در سریال از آن استفاده شود. توجه به این ظرافتها در سریال نفس باعث شده مخاطبان باورپذیری بیشتری نسبت به فضای داستان و رویدادها داشته باشند.