پیش از این عمده تحلیلها معطوف به این بود که سکوت اسکوچیچ به خاطر تلاش او برای رسیدن به جامجهانی به هر قیمت ممکن است. میگفتند مرد کروات حاضر نیست دست به هیچ ریسکی بزند، مبادا موقعیتش به خطر بیفتد و نتواند در دوحه حاضر شود. حالا اما این فرضیه هم باطل شده است. او در حالی به سکوتش ادامه داده که دیگری خبری از جامجهانی نیست و سرمربی جایگزین هم از مدتها قبل کارش را آغاز کرده است. در این شرایط رسانههای زیادی دنبال مصاحبه با اسکوچیچ رفتند و به او تریبون دادند تا آخرین حرفهایش را بزند، اما این اتفاق رخ نداد. آخرین حدس و گمانها مبنی بر این بود که او برای عدم ایجاد مشکل در مسیر دریافت باقیمانده دستمزدش سکوت کرده، اما این یکی هم درست نبود، چرا که او ظاهرا پولش را گرفته و بدون مصاحبه از ایران رفت. حقیقت آن است اسکوچیچ به هر دلیلی سکوت کرده باشد، آرامش او در این برهه به سود تیم ملی است. شاید مربی کروات میتوانست حرفهایی بزند و مثلا رفتار و کردار برخی از شاگردانش را زیر سوال ببرد، اما قید این داستان را زد و کمک کرد تا تیم ملی در فضای آرامتری راهی جامجهانی شود. بهطور کلی این رفتار، در ادامه نوع کنشهای سرمربی تیم ملی در سه سال اخیر بوده است. او به شکلی بسیار آرام و غیرمنتظره هدایت تیم کشورمان را پذیرفت و در همان مقطع هم حاضر نشد سر و صدای کاذب راه بیندازد. این انتخاب، با انتقادهای بسیار زیادی همراه شد و بعضا مخالفان اسکو سخنانی به زبان آوردند که توهینآمیز بود، اما او حتی بعد از موفقیت هم حاضر نشد از منتقدانش انتقامکشی کند. این سکوت آخر هم پازل آقای سرمربی را کامل میکند؛ مردی که فارغ از سزاواری یا عدم سزاواریاش برای نشستن روی نیمکت تیم ملی و حضور در جامجهانی، چهرهای آرام و باوقار داشت و هرگز میانهای با جنجال و هیاهو پیدا نکرد.