شعر در مورد عشق در بیشتر دیوان های اشعار به چشم می خورد و اغلب شاعران درمورد عشق اشعاری زیبا و دلنشین سروده اند و شما می توانید از این اشعار در شبکه های پرمخاطب اجتماعی استفاده نمایید. در ادامه مجموعه ای جدید از شعر زیبا درباره عشق را می خوانید.
شعر زیبا درباره عشق با مضامین دلنشین
اشعاری که در مورد عشق سروده می شوند در انواع مضامین رمانتیک و غمگین و دلتنگی و … موجود هستند و شما می توانید با توجه به احساسی که نسبت به طرف مقابل خود دارید شعری زیبا را برای ارسال انتخاب نمایید همچنین مطالعه این اشعار برای افرادی که حس دوست داشتن و عشق را تجربه کرده اند جذاب می باشد. در مطالب قبلی شعرهای نزار قبانی و شعر عاشقانه سعدی را مطالعه کردید در ادامه انواع شعر ناب و زیبا درباره عشق را گردآوری کرده ایم.
چند شعر زیبا درباره عشق
لابد دوستت دارم هنوز
که هنوز
لاکِ پوست پیازی می زنم
و هر روز
ساعتها به ناخن هایم خیره می شوم و
گریه می کنم
لابد دوستت دارم هنوز
که هنوز
رژِ بیست و چهار ساعته می خرم
و فروشنده بِرَندِ مقاوم تری پیشنهاد می دهد و
گریه می کنم
لابد دوستت دارم هنوز
که هنوز….
فکر می کنم از هزار و صد نسخه ی این شعر
یک نسخه را تو به خانه می بری
و تو تنها تو می فهمی
چند جای این شعر،خط خورده است.
**********
❤️آغوش تو
فرودگاه ابرهاست
بغل ڪه بگیرے
تن ویتنامے من را
هیروشیمایے سبز
با یورش خلبان هاے جنگے چشمهاے تو
اتفاق مے افتد
من درجمهورے بازوانت
راے به خواب ابدے مے دهم
**********
❤️شاملو نیستم
تا آنچنان ڪه او مے توانست
دوست داشتنم را ڪه در فراسوے مرزهاے تنت
از تو وعده ے دیدارے مے خواست
به بند شعر بڪشم
قبانے نیستم
تا با شعرهایم معناے دوست داشتن را تغییر دهم
و عذر تمامے عاشقانه هایے ڪه در انتظارم هستند را بخواهم
تا به دنبال شعرِ تو بگردم
من فقط شاعرڪے هستم
ڪه اگر غربالے در دست بگیرے از تمامے پرت و پلاهایم
جز یڪ جمله به چیزے نمے رسے
تا با آن چشم در شعر چشمهایت بدوزم و بگویم
دوستت دارم
شعر در وصف عشق
من در پی رد تو کجا و تو کجایی
دنبال تو دستم نرسیده است به جایی
ای «بوده» که مثل تو نبوده است ، نگو هست
ای «رفته» که در قلب منی گرچه نیایی
این عشق زمینی است که آغاز صعود است
پایبند «هوس» نیستم ای عشق «هوایی»
قدر تنی از پیرهنی فاصله داریم
وای از تو چه سخت است همین قدر جدایی
ای قطب کشاننده پر جاذبه دیگر
وقت است دل آهنی ام را بربایی
گفتی و ندیدی و شنیدی و ندیدم
دشنام و جفایی و دعایی و وفایی
یک عالمه راه آمده ام با تو و یک بار
بد نیست تو هم با من اگر راه بیایی
**********
چون نمایی آن رخ گلرنگ را
از طرب در چرخ آری سنگ را
بار دیگر سر برون کن از حجاب
از برای عاشقان دنگ را
تا که دانش گم کند مر راه را
تا که عاقل بشکند فرهنگ را
تا که آب از عکس تو گوهر شود
تا که آتش واهلد مر جنگ را
من نخواهم ماه را با حسن تو
وان دو سه قندیلک آونگ را
من نگویم آینه با روی تو
آسمان کهنه پرزنگ را
دردمیدی و آفریدی باز تو
شکل دیگر این جهان تنگ را
در هوای چشم چون مریخ او
ساز ده ای زهره باز آن چنگ را
**********
در هوایت بی قرارم روز و شب
سر ز پایت بر ندارم روز و شب
روز و شب را همچو خود مجنون کنم
روز و شب را کی گذارم روز و شب
جان و دل می خواستی از عاشقان
جان و دل را می سپارم روز و شب
تا نیابم آنچه در مغز من است
یک زمانی سر نخارم روز و شب
تا که عشقت مطربی آغاز کرد
گاه چنگم، گاه تارم روز و شب
ای مهار عاشقان در دست تو
در میان این قطارم روز و شب
زآن شبی که وعده دادی روز وصل
روز و شب را می شمارم روز و شب
بس که کشت مهر جانم تشنه است
ز ابر دیده اشک بارم روز و شب
اشعاری زیبا درباره عشق
چون درد عاشقی به جهان هیچ درد نیست
تا درد عاشقی نچشد مرد مرد نیست
آغاز عشق یک نظرش با حلاوتست
انجام عشق جز غم و جز آه سرد نیست
عشق آتشی ست در دل و آبی ست در دو چشم
با هر که عشق جفت ست زین هر دو فرد نیست
شهدیست با شرنگ و نشاطیست با تعب
داروی دردناکست آنرا که درد نیست
آنکس که عشق بازد و جهان بازد و جهان
بنمای عاشقی که رخ از عشق زرد نیست
**********
تو را گم می کنم هر روز و پیدا می کنم هر شب
بدین سان خواب ها را با تو زیبا می کنم هر شب
مرا یک شب تحمل کن که تا باور کنی ای دوست
چگونه با جنون خود مدارا می کنم هر شب
چنان دستم تهی گردیده از گرمای دست تو
که این یخ کرده را از بی کسی، ها می کنم هر شب
دلم فریاد می خواهد ولی در انزوای خویش
چه بی آزار با دیوار نجوا می کنم هر شب
کجا دنبال مفهومی برای عشق می گردی
که من این واژه را تا صبح معنا می کنم هر شب
شعر زیبا و پرمحتوا درباره عشق
از غم خبری نبود اگر عشق نبود
دل بود ولی چه سود اگر عشق نبود
بی رنگ تر از نقطه ی موهومی بود
این دایره ی کبود اگر عشق نبود
از آینهها غبار خاموشی را
عکس چه کسی زدود اگر عشق نبود
در سینهی هر سنگ دلی در تپش است
از این همه دل چه سود اگر عشق نبود؟
بی عشق دلم جز گرهی کور چه بود
دل چشم نمی گشود اگر عشق نبود
از دست تو در این همه سرگردانی
تکلیف دلم چه بود اگر عشق نبود؟
**********
ماجرای من و تو، باور باورها نیست
ماجراییست که در حافظه دنیا نیست
نه دروغیم نه رویا نه خیالیم نه وهم
ذات عشقیم که در آینه ها پیدا نیست
تو گمی درمن و من درتو گمم باورکن
جز دراین شعر نشان و اثری ازما نیست
شب که آرام تر از پلک تو را میبندم
بادلم طاقت دیدار تو تا فردا نیست
من و تو ساحل و دریای همیم اما نه!
ساحل اینقدر که درفاصله با دریا نیست…
**********
گلچین جدید از اشعار زیبا برای عشق
استفاده از اشعار زیبا در مورد عشق برای ابراز علاقه و احساسات به همسر در کنار حس احترامی که زوجین برای همدیگر قائل هستند، نقش زیادی در افزایش میزان عشق و علاقه بین آنها و تحکیم روابطشان دارد، از این رو در ادامه چند شعر زیبا و احساسی درباره عشق با موضوعات رمانتیک، گلایه آمیز و … قرار داده ایم که امیدواریم مورد توجهتان قرار گیرند.
همواره خواندن اشعار کوتاه و بلند با مضامین عاشقانه و احساسی، غمگین سوزناک، دلتنگی، هجر، دل شکستگی، و … طرفداران زیادی دارد و امروزه با گسترش شبکه های اجتماعی استفاده از این شعرها در صفحه شخصی برای بیان احوالات درونی و آگاه کردن مخاطب خاص از حال و روز خود طرفداران زیادی دارد، در اینجا می توانید مجموعه ای جدید از شعرهای زیبا درباره عشق را بخوانید و از بهترین آنها استفاده نمایید.
شعرهای کوتاه درمورد عشق
تویی که ناب ترین فصل هر کتاب منی
شروع وسوسه انگیز شعر ناب منی
من آن سکوت شکسته در آسمان توام
و تو درآمد دنیا و آفتاب منی
**********
چقدر هجمه ی تشویش بی تو بودن ها
تویی که نقطه ی پایان اضطراب منی
برای زندگی بی جواب و تکراری
به موقع آمدی و بهترین جواب منی
روان در اوج خیالم چو رود می مانی
همیشه جاری و مانا در عمق خواب منی
نفس پس از گذرت از حساب می افتد
و تو دلیل نفس های بی حساب منی
رها مکن غزلم را همیشه با من باش
که ختم خاطره انگیزه شعر ناب منی
**********
بویِ شور انگیزِ باراڹ می دهی
با نگاهت بر دلم جان می دهی
بسڪہ خوب و مھربان و صادقی
بر دلم عشقی فراوان می دهی
**********
باز امشب غزلی کنج دلم زندانی است
آسمان شب بی حوصله ام طوفانی است
هیچ کسی تلخی لبخند مرا درک نکرد
های های دل دیوانه ی من پنهانی است
**********
اشعار رمانتیک و زیبا برای همسر
محترم دار دلم کاین مگس قند پرست
تا هوا خواه تو شد فر همایی دارد
از عدالت نبود دور گرش پرسد حال
پادشاهی که به همسایه گدایی دارد
اشک خونین بنمودم به طبیبان گفتند
درد عشق است و جگرسوز دوایی دارد
ستم از غمزه میاموز که در مذهب عشق
هر عمل اجری و هر کرده جزایی دارد
نغز گفت آن بت ترسا بچه باده پرست
شادی روی کسی خور که صفایی دارد
**********
هر که در عاشقی قدم نزده است
بر دل از خون دیده نم نزده است
او چه داند که چیست حالت عشق
که بر او عشق، تیر غم نزده است
خاقانی
**********
دگر از درد تنهایی، به جانم یار میباید
دگر تلخ است کامم، شربت دیدار میباید
ز جام عشق او مستم، دگر پندم مده ناصح
نصیحت گوش کردن را دل هشیار میباید
**********
مرا امید بهبودی نماندست، ای خوش آن روزی
که میگفتم: علاج این دل بیمار میباید
بهائی بارها ورزید عشق، اما جنونش را
نمیبایست زنجیری، ولی این بار میباید
شیخ بهایی
**********
شعرهای عاشقانه کنایه دار و احساسی
دعوت من بر تو آن شد کایزدت عاشق کناد
بر یکی سنگین دل نامهربان چون خویشتن
تا بدانی درد عشق و داغ هجر و غم کشی
چون به هجر اندر بپیچی پس بدانی قدر من
رابعه قزداری
**********
به عاشقان و معشوقه های شهر بگویید…
دلبری برای یکدیگر را…
بگذارند به وقت تنهاییشان!
خیابان،مترو و تاکسی جای دست کشیدن روی ابرو…
سر روی شانه گذاشتن. و لمس شال و گیسو نیست…
شاید یک نفر چشمانش را بست…
شاید یک نفر خاطرش پر کشید…
شاید یک نفر دلش رفت…
شاید یک نفر دلش تنگ شد
**********
بر عشق توام، نه صبر پیداست، نه دل
بی روی توام، نه عقل بر جاست، نه دل
این غم، که مراست کوه قافست، نه غم
این دل، که توراست، سنگ خاراست، نه دل
**********
جهان بی عشق سامانی ندارد
فلک بی میل دورانی ندارد
نه مردم شد کسی کز عشق پاکست
که مردم عشق و باقی آب و خاکست
چراغ جمله عالم عقل و دینست
تو عاشق شو که به ز آن جمله اینست
امیرخسرو دهلوی
**********
در این مطلب گلچینی از شعر عاشقانه و احساسی زیبا درباره عشق با ابیات پرمحتوا و دلنشین را پیش رو خواهید داشت که امیدواریم از مطالعه این شعرهای ناب نهایت بهره را ببرید.