آثار ایمان به خدا در زندگی

ایمان به خدا مقاصد و آرمانها و خواسته هایی از ما را که به حکم طبیعت و غریزه بر محور فردیت و خودخواهی است از ما می گیرد و در عوض مقاصد و آرمانهایی به ما بر محور عشق و علاقه معنوی و روحانی به ما می دهد و در رسیدن انسان به مقاصد و آرمانها و در پیمودن راه بسوی آن مقاصد و اهداف مدد می دهد.

فرد با ایمان با ابزار خوش بینى و در پرتو روشن دلى، به نتیجه مطلوب تلاش هاى خود امیدوار است. در منطق فرد باایمان، جهان نسبت به تلاش هاى او بى طرف و بى تفاوت نیست، بلکه دستگاه آفرینش حامى افرادى است که در راه حق و حقیقت و درستى و عدالت و خیرخواهى تلاش مى کنند.
آثار ایمان به خدا در زندگی

ایمان به خدا مقاصد و آرمانها و خواسته هایی از ما را که به حکم طبیعت و غریزه بر محور فردیت و خودخواهی است از ما می گیرد و در عوض مقاصد و آرمانهایی به ما بر محور عشق و علاقه معنوی و روحانی به ما می دهد و در رسیدن انسان به مقاصد و آرمانها و در پیمودن راه بسوی آن مقاصد و اهداف مدد می دهد.


تاثیری که ایمان به خدا بر فکر و روح انسان می گذارد خود دارای فوائد متعددی می باشد که بخشی از آنها شامل موارد ذیل می‌باشد.


آرامش روحی


مراد از آرامش روحی مومن این نیست که کسانیکه ایمان به خدا دارند با مشکلات مواجه نمی شوند و یا اینکه این افراد به راحتى همه گردنه هاى زندگى را به راحتى طى می کنند ؛ چراکه زندگى انسان همواره مملو از مشکلات، فراز و نشیب ها و موانع است. اما کسانیکه ایمان واقعی به خدا دارند علیرغم همه مشکلاتى که سر راه آنها وجود دارد با آرامش کامل روحی بدون هیچ ترس و ناراحتی مشکلات را از سر راه خود برداشته و فراز و نشیب هاى زندگى را طى می کنند تا به سر منزل مقصود برسند. و به همین دلیل چنین افرادی هرگز دچار بیماری های روحی و روانی که معمولاً افراد بی ایمان گرفتار آن می شوند، نخواهند شد.

اما اینکه چه رابطه ایی بین ایمان به خدا و آرامش انسان وجود دارد آن را باید در ویژگی مومنان جستجو نمود که در اینجا فقط به چند مورد اکتفا می نمائیم .

اول اینکه : کسانیکه به خدا ایمان دارند ؛ او را به عنوان قدرتی بی منتها دوست و یاور خود می دانند کما اینکه خداوند متعال در آیه 257 سوره بقره وعده داده : الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور . خداوند یاور مومنان است و آنها را از تاریکی به روشنایی می برد.

دوم : کسانیکه به خدا ایمان دارند، بر او توکل می کنند زیرا قرآن، سوره طلاق/ 3 مى فرماید: وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ هر کس بر خدا توکل کند، خدا او را کافى است.

سوم : کسانیکه به خدا ایمان دارند، نتایج امور را به او واگذار می کنند.

افرادیکه به خدا ایمان دارند با تکیه و اعتماد بر خداوند پس از انجام امور نتیجه کارشان را به او واگذار می کنند و اگر آن کار به نتیجه مطلوب نرسیده یقین دارند که حتما خداوندیکه دوست و یاور آنها می باشد این مساله را به صلاح بنده وی نمی دانسته لذا از این جهت آرامش دارند که اگر چه کارشان به نتیجه نرسیده اما ضرری متوجه آنها نشده چرا که حتما خداوند این امر را به صلاح فرد نمی دانسته.

چهارم : کسانیکه به خدا ایمان دارند، به قضای الهی راضی می باشند.

پنجم : کسانیکه به خدا ایمان دارند، در برابر امر خدا تسلیم می باشند.

ایمان به خدا سطح خواسته های انسان را ارتقاع می دهد:
ایمان به خدا مقاصد و آرمانها و خواسته هایی از ما را که به حکم طبیعت و غریزه بر محور فردیت و خودخواهی است از ما می گیرد و در عوض مقاصد و آرمانهایی به ما بر محور عشق و علاقه معنوی و روحانی به ما می دهد و در رسیدن انسان به مقاصد و آرمانها و در پیمودن راه بسوی آن مقاصد و اهداف مدد می دهد.


خوش بینى


یکى از آثار ایمان به خدا، خوش بینى به جهان خلقت و هستى است. ایمان به تلقّى انسان از جهان شکل خاصى مى دهد، به این نحو که آفرینش را هدفدار و هدف را خیر و تکامل و سعادت معرفى مى کند. طبعاً این طرز تلقّى از جهان دید انسان را نسبت به نظام کلى هستى و قوانین حاکم بر آن خوش بینانه مى سازد.


امیدوارى


فرد با ایمان با ابزار خوش بینى و در پرتو روشن دلى، به نتیجه مطلوب تلاش هاى خود امیدوار است. در منطق فرد باایمان، جهان نسبت به تلاش هاى او بى طرف و بى تفاوت نیست، بلکه دستگاه آفرینش حامى افرادى است که در راه حق و حقیقت و درستى و عدالت و خیرخواهى تلاش مى کنند.


اطمینان خاطر


از دیگر فوائد ایمان به خدا اطمینان خاطر است. انسان فطرتا جویای سعادت خویش است و از تصور رسیدن به سعادت غرق در مسرت می گردد و از فکر یک آینده شوم و مقرون به محرومیت لرزه بر اندامش می افتد و سخت دچار دلهره و اضطراب می گردد. آنچه مایه سعادت انسان می شود دو چیز است: 1- تلاش 2- اطمینان به شرایط محیط.

افرادیکه به خدا ایمان دارند با تکیه و اعتماد بر خداوند پس از انجام امور نتیجه کارشان را به او واگذار می کنند و اگر آن کار به نتیجه مطلوب نرسیده یقین دارند که حتما خداوندیکه دوست و یاور آنها می باشد این مساله را به صلاح بنده وی نمی دانسته لذا از این جهت آرامش دارند که اگر چه کارشان به نتیجه نرسیده اما ضرری متوجه آنها نشده چرا که حتما خداوند این امر را به صلاح فرد نمی دانسته.


هدف دار شدن زندگی و نجات از پوچی


یکی دیگر از آثار پربرکت ایمان به خدا هدفمند بودن در کارهاست. زیرا مومن می‌داند که به خودی خود به وجود نیامده و خداوندی حکیم او را به صحنه گیتی آورده و برای هدف بس بزرگی که همانا عبودیت و بندگی پروردگار و جانشینی او در زمین است، خلق شده است و می ‌داند که باید از رفتار و گفتارش حساب بکشد،‌ قبل از اینکه روز حساب فرا برسد و می ‌داند که باید کار کند تا زندگی کند نه اینکه زندگی کند تا کار کند.


احساس عزت و غلبه


کسى که دلش با حق تعالى پیوند خورده است، ممکن نیست که ترس و بیم داشته باشد. چرا که او با همه کاره عالم سروکار دارد، پس، از چه بترسد؟ مومن همیشه خود را غالب مى داند، چون با موجودى پیوند دارد که همه عوالم وجود مسخر او هستند. در آیات قرآن صفت «عزت» اختصاصا براى مومن به کار رفته است. عزت حالتى است براى روح که خویش را غالب مى بیند. چه کسى مى ترسد؟ آنکه خود را مغلوب مى نگرد. آنگاه که از جنود نفس که دشمنان درونى اند شکست خورد، از همه موجودات بیرونى نیز مى ترسد.

 

وقت شناسی و نظم


از دیگر فوائد ایمان به خدا این است که انسان را وقت شناس و منظم می نماید کسانیکه به خدا ایمان داردند از اوقات خویش در راه بهتر عبادت کردن خداوند و استفاده ی بیشتر از لحظات زندگی و سرعت گرفتن در انجام اعمال صالح بهره می برند به همین دلیل در نظم بخشیدن به زندگی خود بسیار کوشا هستند.


نترسیدن از غیر خدا


از آنجا که انسان مومن به واسطه ایمان، با خداوندی که همه امکانات و قدرت ها در اختیار اوست پیوند می یابد، از هیچ موجودی به غیر از خدا نمی ترسد و به عکس تمامی موجودات در مقابل او کرنش می کنند.


تاثیر در دیدگاه و نگرش در تمامی ابعاد زندگی


کسی که به خدا ایمان دارد همه چیز را در این دنیا خلاصه نمی کند بلکه علاوه بر این دنیا به دنیایی فراتر از جهان هستی نیز اعتقاد دارد تمامی اعمال و رفتار خود را بر همین اساس تنظیم می نماید به عنوان نمونه قیافة مرگ در چشم فرد با ایمان با آنچه در چشم فرد بى ایمان مى نماید، عوض مى شود. از نظر چنین فردى دیگر مرگ، نیستى و فنا نیست انتقال از دنیایى فانى و گذرا به دنیایى باقى و پایدار، و از جهانى کوچکتر به جهانى بزرگتر است مرگ منتقل شدن از جهان عمل و کشت است به جهان نتیجه و محصول. از این رو چنین فردى نگرانیهاى خویش را از مرگ، با کوشش در کارهاى نیک که در زبان دین «عمل صالح» نامیده مى شود برطرف مى سازد.


منبع : tebyan
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان