اما آنچه در این میان مهم است، تصمیمها در بخشهای زیرمجموعه وزارت نیرو است که نه تنها سرمایهگذاران را به تولید برق ترغیب نکرده، بلکه نیروگاههای موجود را نیز دچار مشکلات عدیدهای کرده است. از جمله این تصمیمها میتوان به تاخیر در اعلام نرخ جدید خرید برق از نیروگاهها بعد از گذشت 6 ماه از سال اشاره کرد. در واقع با توجه به اینکه نیروگاهها بعد از پایان پیک مصرف تابستان با کمترین میزان تقاضای برق مواجه هستند، امکان فروش برق با نرخهای تعیینشده وجود ندارد و عملا این تصمیم، سودی به حال سرمایهگذاران ندارد.
اعلام دیر هنگام نرخ خرید برق در حالی اتفاق میافتد که دولت نرخ سوخت نیروگاهها را از ابتدای سال جاری افزایش داده است. علاوه بر این افزایش 50 درصدی دستمزد، رشد چند برابری بهای قطعات مورد نیاز تعمیرات و عدم وصول مطالبات بابت فروش برق بهدلیل کسری بودجه دولت، سودآوری نیروگاهها را با خطر جدی مواجه میکند. از این رو مجموع این چالشها در کنار دغدغه تامین سوخت جایگزین گاز در فصل زمستان باعث شده تا مدیران عامل نیروگاهها بیش از پیش بر لزوم ایجاد اتاق گفتوگوی وزارت نیرو و بخش خصوصی برای اتخاذ تصمیمات درست و راهکارهای عملیاتی در حوزه اقتصاد صنعت برق تاکید کنند.
در همین راستا مدیرعامل شرکت تولید نیروی آذرخش میگوید: در 6 ماه ابتدایی سال هیچگونه افزایش نرخی از سوی دولت برای خرید برق از نیروگاهها اعلام نشد و از طرفی بهای سوخت از ابتدای سال برای نیروگاهها افزایش یافت. این در حالی است که نیروگاهها در6 ماه دوم سال برخلاف شش ماه نخست تولید چندانی نداشته و افزایش نرخ در این زمان تاثیر چندانی بر درآمد آنها ندارد. بنابراین ضمن اینکه در سال جاری سودی از نرخ جدید برق نمیبرند، هزینههای آنها نیز افزایش یافته و در چنین شرایطی باید قطعات مورد نیاز برای تعمیرات را با ارز آزاد خریداری کنند، بنابراین با چنین سیاستهایی نیروگاهها توانایی پرداخت هزینه تعمیرات را نداشته و سرمایهگذاران نیز رغبتی برای توسعه نیروگاههای موجود و احداث نیروگاههای جدید نشان نمیدهند.
به گفته مصطفی نورالهی در فصل زمستان بسیاری از نیروگاهها مجبور هستند برای تامین برق از سوخت جایگزین گازوئیل استفاده کنند و در این صورت، به ازای تولید و انتقال هر کیلووات ساعت برق به مصرفکننده، دولت باید 10 هزار تومان یارانه پنهان پرداخت کند. علاوه بر این سرمایهگذاری اولیه قابل توجهی برای احداث نیروگاههای دوسوخته نیاز است و از طرفی استفاده از گازوئیل منجر به افزایش هزینه تعمیرات نیروگاهها میشود؛ بنابراین با توجه به استهلاک و هزینههای بسیار بالایی که به دولت و نیروگاهها تحمیل میشود، باید به سمتی حرکت کرد که در فصل زمستان از سوخت جایگزین استفاده نکنند، اما در حال حاضر این امکان فراهم نیست.
متن پیش رو ماحصل گفتوگوی «دنیای اقتصاد» با مصطفی نورالهی، مدیرعامل شرکت تولید نیروی آذرخش در رابطه با مهمترین مشکلات و چالشهای توسعه نیروگاهها و نیروگاههای موجود مانند تامین سوخت در فصل زمستان، چالشهای تعمیرات نیروگاهها، مطالبات بخش خصوصی از وزارت نیرو و ضرورت ایجاد اتاق گفتوگوی دولت و بخش خصوصی است که در ادامه میخوانید.
اعلام نرخ جدید خرید برق از نیروگاهها بعد از گذشت6 ماه از سال، انتقادهایی را به دنبال داشته و برخی اعتقاد دارند که زمان اعلام و میزان افزایش نرخ باعث بروز مشکلاتی برای نیروگاهها میشود. نظر شما در این خصوص چیست؟
در 6 ماه ابتدایی سال هیچ گونه افزایش نرخی از سوی دولت اعلام نشد، اما بهای سوخت از ابتدای سال برای نیروگاهها از متر مکعبی 10 تومان به 25 تومان افزایش یافته است. این در حالی است که نیروگاهها در 6 ماه دوم سال برخلاف 6 ماه نخست بهدلیل عدم نیاز شبکه تولید چندانی نداشته و افزایش نرخ در این زمان تاثیر چندانی بر درآمد آنها ندارد. بنابراین علاوه بر اینکه در سال جاری سودی از نرخ جدید برق نمیبرند، هزینههای آنها نیز افزایش یافته و در چنین شرایطی باید قطعات مورد نیاز برای تعمیرات و اورهال را با ارز آزاد خریداری کنند. از این رو با چنین سیاستهایی نیروگاهها توانایی پرداخت هزینه تعمیرات را نداشته و سرمایهگذاران رغبتی برای توسعه و احداث نیروگاههای جدید نشان نمیدهند.
با توجه به محدودیتهای تامین گاز نیروگاهها در زمستان، نظر شما درباره چالش تامین سوخت جایگزین برای نیروگاهها چیست؟
در فصل زمستان بسیاری از نیروگاهها مجبور هستند برای تامین برق از سوخت جایگزین گازوئیل استفاده کنند و در این صورت، به ازای تولید و انتقال هر کیلووات ساعت برق به مصرفکننده، دولت باید 10هزار تومان یارانه پنهان پرداخت کند. علاوه بر این سرمایهگذاری اولیه قابل توجهی برای احداث نیروگاههای دوسوخته نیاز است و از طرفی استفاده از گازوئیل منجر به افزایش هزینه تعمیرات نیروگاهها نیز میشود. بنابراین با توجه به استهلاک و هزینههای بالایی که به دولت و نیروگاهها تحمیل میشود، باید به سمتی حرکت کرد که در فصل زمستان از سوخت جایگزین استفاده نکنند، اما در حال حاضر این امکان فراهم نیست.
موضوع مهم دیگر این است که در برخی موارد نیروگاههای گازی به دلیل راندمان پایینتر نسبت به نیروگاههای سیکل ترکیبی، در صورت کمبود سوخت دوم در فصل زمستان، از مدار تولید خارج میشوند. کما اینکه در سال 99 نیروگاه گلستان حدود 45 روز از مدار خارج شد. بنابراین چنانچه مجبور به استفاده از سوخت دوم شویم، باید راندمان نیروگاهها را افزایش داد. از این رو سیکل ترکیبی شدن نیروگاهها باید به عنوان یک اولویت اساسی مورد توجه قرار گیرد تا یارانه پرداختی دولت بابت تولید برق به مردم کاهش پیدا کند. در این رابطه نیروگاه گلستان نیز جزو نیروگاههایی است که علاوه بر زمستان، گاهی در تابستان بنا به تصمیماتی به لحاظ کمبود سوخت گاز از سوخت گازوئیل استفاده میکند و در مجموع مصرف سالانه این نیروگاه حدود 240 میلیون متر مکعب است. البته نکته مهمی که باید به آن توجه داشت این است که با این حجم مصرف سوخت نباید از تانکر برای انتقال سوخت به نیروگاه استفاده شود، بلکه احداث خط لوله انتقال میعانات نفتی در این حوزه ضروری به نظر میرسد.
مهمترین چالشهای کنونی در توسعه و احداث نیروگاهها و همچنین نیروگاههای موجود را چه مواردی میدانید و چه راهکاری برای رفع آنها دارید؟
برای توسعه صنعت برق بهخصوص سرمایهگذاری در حوزه توسعه و احداث نیروگاههای جدید بایدبه دنبال اصلاح اقتصاد انرژی باشیم و مادامی که قیمت برق در ایران یارانهای است سیاستهای حمایتی نمیتواند پاسخگو باشد. در واقع انرژی در کشور به عنوان یک کالای بیارزش تعریف شده، چرا که اگر قیمت تمامشده یک کیلووات ساعت برق در کشور درست محاسبه شود، حدود 2 هزارتومان است، در حالی که در حال حاضر این میزان در حد 100 تومان به فروش میرسد. از طرفی ثابت ماندن قیمت برق در سالهای اخیر سرمایهگذاری بخش خصوصی در تولید برق را کاهش داده بهطوری که هیچ رغبتی برای سرمایهگذاران در این حوزه وجود ندارد. در واقع با توجه به شرایط موجود سرمایهگذاری در تولید برق برای سرمایهگذار مقرون به صرفه نیست و توجیه اقتصادی ندارد.
یکی دیگر از مشکلات بخش خصوصی این است که افزایش سالانه نرخ خرید برق طبق نرخ تورم صورت نمیگیرد. مساله بعدی سرمایهگذاری ارزی در بخش برق است. با توجه به نوسانات ارزی و افزایش نرخ ارز، نیروگاهداران در تامین هزینه تعمیرات و نگهداری و پرداخت اقساط خود به بانکها و صندوق توسعه ملی دچار مشکل شده و توان بازپرداخت ندارند. از این رو حل این مشکل نیازمند تصویب قانونی است تا بتوان منابع جدیدی را برای حل مشکل صنعت برق اختصاص داد. در ارتباط با مشکلات نیروگاههای موجود باید به این مساله توجه داشت که نیروگاههای بخش خصوصی عمدتا مطالبات قابل توجهی از دولت دارند و نیروگاه گلستان نیز با طلب 500 میلیارد تومانی از وزارت نیرو از این امر مستثنی نیست.
به همین دلیل در سالهای گذشته تمام تلاش نیروگاه گلستان این بوده که واحدها با تعمیرات به موقع و به سلامت از پیک مصرف تابستان عبور کنند، اما اتفاقاتی در این بخش افتاد که زنگ خطر را به صدا درآورده است. علاوه بر مشکلات تامین بهموقع قطعات با توجه به عدم تامین نقدینگی کافی، کیفیت تعمیرات و قطعات روز به روز در حال افت است و این امر باعث میشود، نیروگاهها دچار آسیبهای متعدد شوند که در این صورت هزینههای بهرهبرداری و تعمیرات نیز افزایش مییابد. بهطور مثال در سال جاری قصد داریم واحد یک نیروگاه گلستان را اورهال کنیم، اما قطعات آن وجود ندارد و این یک زنگ خطر جدی برای نیروگاهها به شمار میرود.
نکته دیگر اینکه اگر از همین امروز برای اورهال سالهای آینده برنامهریزی شود، باید 50 درصد هزینه را به شرکتهای تامینکننده پرداخت کرد، بنابراین باید مبالغ قابل توجهی برای تعمیرات لحاظ شود. از طرفی با توجه به واریز ناچیز مبلغ مقرری که ماهانه توسط وزارت نیرو پرداخت میشود، امکان تامین آن وجود ندارد. در واقع شرکت مدیریت شبکه برق به نیروگاهها اعلام میکند تا هزینه سال جاری را برآورد کند تا بر آن اساس ماهانه مبلغی را به نیروگاهها پرداخت کند. بنابراین از آنجاکه در سال جاری در حال انعقاد قراردادهای تامین قطعات برای اورهال و تعمیرات سال آینده بوده و باید ماهانه مبلغی به تامینکنندگان قطعات پرداخت کنیم، این مبالغ را در لیست هزینههای سالانه درج کردهایم. اما با وجود این، وزارت نیرو همان مقرری ناچیز ماهانه را در نظر میگیرد، حال آنکه انتظار این است که تعمیرات به موقع انجام شود.
با توجه به اینکه نهاد تنظیمگر و رگولاتوری صنعت برق وجود ندارد، موضوع ایجاد «اتاق گفتوگو» با حضور وزارت نیرو و بخش خصوصی مطرح میشود. نظر شما در این رابطه چیست؟
قطعا ایجاد اتاق گفتوگو در شرایط کنونی بسیار ضروری است، چرا که امروز شاهد مشکلاتی از جمله نگاه دوگانه دولت به مساله نرخ خرید برق هستیم. به این معنا که با تصمیم دولت از یک طرف هزینههایی مانند سوخت از ابتدای سال افزایش یافته، اما از طرفی بهای محصول تولیدی نیروگاهها تا 6 ماه دوم سال اعلام نشده است. همچنین با توجه به اینکه تصمیمات دولت بر تولید و سودآوری نیروگاهها تاثیرگذار است، قطعا مدیران باید علل اتخاذ این تصمیمات را بدانند. بنابراین در اتاق گفتوگو با توجه به بررسی زوایای برنامهها و طرح مشکلات، چنانچه تصمیمی اتخاذ شود، دو طرف خود را ملزم به اجرای آن میدانند و سیاستهای مورد نظر نیز با سرعت و کیفیت بیشتری عملیاتی میشود.
درباره تاریخچه شرکت تولید نیروی آذرخش و نیروگاه گلستان توضیحاتی ارائه کنید.
شرکت تولید نیروی آذرخش سرمایهگذار و مالک نیروگاه 1014 مگاواتی علیآباد گلستان است و شرکت مپنا و سنا دو سهامدار عمده شرکت تولید نیروی آذرخش هستند. در واقع پروژه نیروگاه گلستان از سال 85 شروع شد و واحدهای آن در سال 89 به بهرهبرداری رسید. اما با گذشت 10 سال از بهرهبرداری به دلیل اینکه نیروگاه درمنطقهای واقع شده که مصرف برق بالایی وجود ندارد، جزو نیروگاههای جوان به شمار میرود و کماکان به مرحله اورهال اساسی نرسیده است. البته با توجه به مصرف روزافزون برق در منطقه، ضریب بهرهبرداری نیروگاه به متوسط نیروگاههای گازی کشور نزدیک شده است.
شرکت تولید نیروی آذرخش چه برنامههای توسعهای را دنبال میکند؟
توسعه بخش بخار و تبدیل نیروگاه به سیکل ترکیبی یکی از اهداف اصلی نیروگاه گلستان به شمار میرود و این شرکت در نظر دارد به استناد مجوز شورای اقتصاد در جلسه مورخ 08/ 04/ 1401 و ابلاغیه سازمان برنامه و بودجه کشور به شماره 187502 مورخ 21/ 04/ 1401 درباره سرمایهگذاری برای اجرای پروژههای احداث بخش بخار نیروگاههای گازی با استفاده از سازوکار ماده (12) قانون رفع موانع تولید رقابتپذیر و ارتقای نظام مالی کشور و بر اساس معرفینامه وزارت نیرو به صندوق توسعه ملی، با هدف افزایش بازدهی تولید برق و صرفهجویی سوخت، عملیات فاز توسعه بخش بخار نیروگاه به ظرفیت 480 مگاوات و تبدیل آن به سیکل ترکیبی را با سرمایهگذاری 415 میلیون یورو در آینده نزدیک به انجام برساند. در واقع در مصوبه شورای اقتصاد اشاره شده که با اصلاح قرارداد بیع متقابل بازگشت سرمایهگذاری صورت گرفته از محل سوخت صرفهجوییشده تضمین شده است. البته تبدیل نیروگاه گازی به سیکل ترکیبی تاکنون به چند دلیل عمده اتفاق نیفتاده است. از جمله این عوامل نیز میتوان به کمبود مصرف برق در منطقه و جهش نرخ ارز اشاره کرد که قرارداد بیع را به دلیل ریالی بودن از توجیه خارج کرده است. از این رو اصلاح قرارداد بیع و ارزی شدن آن امروز جزو اولویتها قرار گرفته است.
رسالت دیگر شرکت تولید نیروی آذرخش این است که مقرر شد تا پیش از تبدیل به سیکل ترکیبی، این شرکت در پروژههای مقیاسکوچک سرمایهگذاری کند و به این منظور چهار ساختگاه در داخل استان و خارج استان گلستان تعریف شده که نیازمند حدود 700 میلیارد تومان اعتبار است. در واقع اولویت اول شرکت، تبدیل به سیکل ترکیبی شدن نیروگاه بوده و طبیعی است که در صورت پیشرفت مطلوب، برای انجام این مهم حدود چهار سال زمان نیاز است. همچنین امید است در سال 1402 دو تا سه پروژه مقیاس کوچک به بهرهبرداری برسد و از طرفی بتوان ال سی توسعه بخش بخار برای شرکت مپنا به عنوان پیمانکار EPC پروژه را نیز بازگشایی کرد.