سرویس سیاست مشرق- اواخر مرداد سال 1399 شعبه پنجم دادگاه کیفری تهران شاهد یک محاکمه قابل توجه بود، در آن روز یک نوجوان 17 ساله پشت میز محاکمه قرار گرفته و رو به رئیس دادگاه میگوید: من داعش را حق میدانم و هنوز هم بر همان عقیده هستم! متهم پرونده در اداه دفاعیاتش جملات عجیبی بر زبان رانده و میگوید: از طریق کلیپهایی که داعش منتشر میکرد، با آنها آشنا شدم و عضو داعش شدم. آنها میخواستند فساد را از بین ببرند. اگر ایران نبود، حالا ما در عراق حکومت میکردیم. کرکوک و اربیل دست ما بود. سردار سلیمانی باعث شد ما سقوط کنیم. ما اربیل و کرکوک را گرفته بودیم، همه عراق دست ما بود. وقتی به اربیل رسیدیم، میخواستیم آنجا را که فساد زیاد دارد و زنها حجاب ندارند و مردها کارهای خلاف میکنند، پاکسازی کنیم؛ اما وقتی که داشتیم پیروز میشدیم، سلیمانی آمد و اربیل را از دست ما گرفت!
عامل تروریستی سپس مکث کرده و رو به رئیس دادگاه میگوید:
او (شهید حاج قاسم سلیمانی) باید کمک میکرد که ما آنجا حاکم شویم؛ اما پشت آن زنها و مردهای اربیلی را گرفت و با ما مبارزه کرد. به همین دلیل هم باید ایران را از بین برد. ازنظر من ایران باید نابود شود. ما میتوانستیم عراق را برای خود کنیم و حکومت کنیم. ایرانیها مزاحم بودند. این چه وضعی است که زنان ایرانی دارند. باید زنان ایرانی را شلاق زد. این چه وضعی است که جوانهای شما دارند. ما میخواستیم این چیزها را درست کنیم؛ اما ایرانیها با ما جنگیدند. من پشیمان نیستم. شما ایرانیها بودید که درباره ما دروغ گفتید. مگر ما با ایزدیها چه کردیم؟ کنیز گرفتن چه عیبی دارد؟ ما کنیز میگرفتیم؛ اما همین سلیمانی (شهید) با این کارهای ما مخالف بود!
این دادگاه بخشی از مجموعه محاکمات یک باند 21 نفره اشرار وابسته به شبکه تروریستی داعش بود که بعدها احکام آن صادر گردید؛ در جریان برگزاری آن دادگاه مشخص شد که داعش توانسته است بهصورت مخفیانه از میان برخی جماعات در استانهای کردنشین یارگیری کند، این گروه تروریستی با رصد افراد برای گرایشات سلفی و تکفیری آنها را بهسوی خود جذب کرده و در شام و عراق از آنها استفاده انتحاری کرده است.
ماجرای عضویت کردهای سلفی در داعش اتفاق تازهای نبود، زیرا سه سال قبل از آن یک هسته تروریستی دیگر از داعش با عبور مخفیانه از مرزها خود را به تهران رسانده بود، در آن ماحرا یک گروه در جوار حرم مطهر حضرت امام (ره) و گروه دیگر در لابی و ساختمان شماره دو مجلس اقدام تروریستی و انتحاری انجام دادند.
یکی از شاهدان آن ماجرا تروریستی روایت کرده است که مهاجمان تروریستی با لهجهای خاص با یکدیگر صحبت میکردند که اختصاص به مناطقی در سنندج، کامیاران و جوانرود بود! از جمله آنکه یکی از تروریستها به دیگری میگفت: با لهجه کردی «بی سه بی، بی سه بی، پال به من؛ یعنی وایسا- بیا، وایسا- بیا، به من تکیه کن»
یک روز پسازاین واقعه شوم پلیس در گزارشی اعلام کرد که رهبر این هسته آلوده تروریستی فردی ایرانی و کرد تبار بانام سریاس صادقی است! سریاس ازنظر ظاهری فردی چاق و بالای صد وسی کیلو بود، اما توانسته بود به شبکه پرپیچوخم داعش راه پیداکرده و تا سطح فرماندهی یکی از گردانهای داعش بانام «گردان صلاحالدین ایوبی» بالا برود.
در روز شوم حمله داعش به مجلس شاهدان روایت کردهاند که عاملان تروریستی لهجهای خاص داشته و عربی را به طرزی خاص صحبت میکردند. اغلب کارشناسان متخصص در حوزه زبان عربی معتقد بودند لهجه تروریستها، متعلق به یک عربزبان نیست و نوع عربی استفادهشده، زبان محاورهای معمول نیست. بلکه عربی است که یاد گرفتهشده است!
بعدها با بررسی پرونده این تروریستها مشخص شد که سرتیم این عملیات (سریاس صادقی) سرگذشتی جالبتوجه دارد؛ این عنصر تروریستی پیش از آنکه عضو داعش شود، مدتی طولانی سمپات گروهک تروریستی و منحله حزب دموکرات کردستان بوده است. این روزها نام این گروهک تروریستی و مسلح را بارها مردم شنیدهاند!
سریاس صادقی پیش از عضویت در داعش به مدت دو سال هوادار حزب تروریستی دموکرات کردستان (حدک) بوده است. او به دلیل اختلافات درونی از گروهک حدکا جدا شده بود. البته این گروهک بعدها اعلام کرد که سریاس صادقی مواضع سلفی داشته است؛ اما این ماجرا بهخوبی نشان از پاسکاری نیرو میان تروریستها در کنار مرز ایران داشت.
مانیفست تروریستها: یک هدف با چند محور متضاد
از سال 2012 به اینسو بسیاری بارها منابع خبری عراقی؛ گزارشهایی را منتشر کردهاند که حکایت از همکاری گروهی از کردها با نیروهای داعش دارد. بنابراین گزارشها، کردهایی که عضو داعش هستند، از طریق دادن اطلاعات از جغرافیای منطقه و دانستن زبان کردی، به داعش کمک کرده بودند.
در اعترافات توحید قریشی یکی دیگر از ایرانیان عضو در شبکه داعش آمده است:
پس از آمادگی برای پیوستن به داعش از طریق یک قاچاقچی کرد وارد ترکیه میشود و پس از دو یا سه روز اقامت در یکخانه که محل اسکان اعضای جدید بوده به مرز سوریه میرود. در مرز بههیچوجه بازرسی نمیشود. در دو سه کیلومتری داخل خاک سوریه توسط افرادی تحویل گرفته میشود و وارد یک پایگاه آموزشی میشود و پس از گذران یک دوره آموزشی هفتتا دهروزه به میدان جنگ اعزام شد.
در ادامه این پرونده قیدشده است:
او(توحید قریشی) در اشغال یکی از روستاهای سوریه توسط داعش حضورداشته است، هرچند وی مدعی است تنها یک سرباز معمولی داعش بوده، اما اطلاعات موجود نشان میدهد وی جایگاه امیری داشته است. قریشی علیرغم ازدواج در ایران، با همسر روس یکی از کشتهشدگان داعش ازدواج میکند و درنهایت مدعی شده است که هر دو آنها شبانه از پایگاه داعش فرار میکنند و به سمت ترکیه میروند. در مرز ترکیه برخلاف دریافت تسهیلات برای ورود به خاک سوریه، این بار برای خروج از سوریه و ورود به ترکیه شاهد سختگیری شدیدی بوده است. مرزبانان ترک وی را به سمت ایران دیپورت میکنند، اما همسر روسش را بازداشت میکنند که او هم بعد از مدتی به روسیه تحویل داده میشود. قریشی درنهایت هنگام ورود مخفیانه به پایانه آزادی تهران دستگیر میشود. در آن زمان رسانههای ضدانقلاب با وارونه نمایی جرم او را فعالیت مذهبی و تبلیغ برای اهل سنت معرفی کردهاند.
اگرچه بین کردهای سکولار با داعش ازلحاظ مانیفستی و اعتقادی اختلافات زیادی وجود داشته و حتی آنها بارها با یکدیگر در موقعیتهای مختلف در عراق و سوریه جنگیدهاند، اما در یک محور واحد باهم اتفاقنظر شدید دارند! همه این تروریستها در دشمنی با کیان جمهوری اسلامی ایران و مردم کشورمان باهم متحد هستند. این انشقاق ظاهری درنهایت باعث اتحاد آنها در عمل شده است.
در یک گزارش که آسوشیتدپرس منتشر کرد از قول حسین یزدانپناه، یکی از فرماندهان شاخهٔ نظامی گروهک تروریستی پژاک آمده است که گروهش از سوی آمریکا تعلیم نظامی و حمایت دریافت کرده و این، بخشی از برنامهٔ بینالمللی پشتیبانی از کردها است. این عامل تروریستی اعتراف کرده بود که جنگ علیه داعش «هرگز یک جایگزین» برای رویارویی آنها با حکومت ایران نبوده است!
سخنگوی گروهک تروریستی دموکرات کردستان نیز در مصاحبهای با وبسایت المانیتور گفته است که ایران را بهعنوان یکی از دشمنان اصلی خود میبیند و از هیچ فرصتی برای حمله فروگذار نخواهد کرد. این جملات از سوی دو سرکرده گروهکهای تروریستی بهظاهر متضاد با داعش نشان از آن داشت که تروریستها باوجود اختلافات ظاهری باهم در متن عمل با یکدیگر روی یک محور واحد حرکت کرده و رفتار مشابهی دارند. به عبارتی بهتر از نظر محتوایی این گروهکها در دشمنی با مردم ایران با هم فرقی ندارند.
تیپولوژی لجستیکی تروریستها چگونه است؟
مردم جوانرود و سنندج هنوز در یاد دارند که باند تروریستی سریاس چگونه باعث سلب آسایش مردم میشد؛ این گروهک سلفی با حمله به نوامیس مردم و نیز آتش زدن آرایشگاههای زنانه سعی داشت ناآرامی را با اشاره بن سلمان به داخل مرزها بکشد؛ در آن زمان به دلیل ضربات شدید اطلاعاتی به این گروهک؛ باند سریاس از داخل کشور متواری گردید. [1]
البته اولین جرقههای عضویت برخی کردها در گروههای تکفیری نه با داعش که قبل از آن پدید آمده است. سال 2001 گروهک انصار در مناطق کردنشین در عراق شکلگرفته است. پایگاه اصلی این گروهک در شمال شرق حلبچه در استان سلیمانیه هممرز با ایران بود. گروهک تروریستی انصار الاسلام (الشیطان) انشعابی از گروه عراقی حرکت اسلامی کردستان بود. نکته جالبتوجه آنکه این انشعاب به این دلیل صورت گرفت که اعضای این گروه تروریستی مخالف میانجیگری ایران میان اتحادیه میهنی کردستان و حرکت اسلامی کردستان بودند.
تشکیل این شاخه جدید عمق کینه این تروریستهای سلفی با مردم ایران را نشان میداد، قالب تأمل آنکه در آن روزها مسعود بارزانی رئیس حزب دموکرات کردستان عراق از این جدایی استقبال کرده و حتی بهصورت مخفیانه قول تسلیح آنها را داده بود. روزنامه گاردین در گزارشی تحقیقی نوشته است که هیچگاه مشخص نشد که انگیزه حزب سکولار بارزانی برای حمایت از سلفیها در کردستان چه بوده است! البته تحولات تاریخی، بعدها دلیل این همگرایی را بهخوبی نشان داد. این گروهک تروریستی بعدها به جندالاسلام تغییر نام داده و در اولین عملیات 43 پیشمرگه اتحادیه میهنی را کشت.
با آغاز تجاوز آمریکاییها به عراق شورای رهبری «انصارالسلام» به «انصار السنه» تغییر نام داد، در اسناد تجاوز ناتو به عراق هیچگاه این نام گروهک تروریستی بهعنوان هدف عملیاتی برای آمریکا و متحدانش تعریف نشده است. سال 2007 انصار السنه مجدداً به «انصارالاسلام» تغییر نام داده و با «جماعت توحید و جهاد» شاخه رسمی گروهک تروریستی القاعده بیعت کرد.
این گروهک سال 2014 به سوریه مهاجرت کرده و بهعنوان بازوی ترور و خشونت فعال شد. در این زمان آمریکاییها علاوه بر کمک لجستیکی به این گروهک آنها را بهصورت راداری و پهپادی نیز حمایت میکردند. این گروهک تروریستی در سال 2015 با تشکیل «حرکت مهاجرین اهل سنت ایران» اقدام به تبلیغات گسترده و عضوگیری از نیروهای سلفی-جهادی در داخل ایران کرده است. [2]
سرمد البیاتی، تحلیلگر مسائل سیاسی و راهبردی مسائل عراق درباره انصار الاسلام یا همان پرچم سفیدها میگوید: این گروهک هم اکنون با شماری از بازماندگان حزب منحل بعث و حزب کارگران کردستان موسوم به ( PKK ) متحد شده اند تا پیاده کننده سناریوی جدید دشمن را پیاده کنند. این هم افزایی با ایدئولوژیهای مختلف نشان میدهد تروریستها از نظر تیپولوژی میتوانند جمع متکثری از تضادها باشند!
اتحاد راهبردی تروریستی در اغتشاشات
با آغاز اغتشاشات محله محور در برخی شهرهای کشور بار دیگر گروهکهای تروریستی به طمع افتادهاند که از مرزها عبور کرده و تحولات اجتماعی را به اقدامات ضد امنیتی گره بزنند. از این رو حمله به حرم مطهر شاهچراغ و پسازآن حمله تروریستی در ایذه و نیز تحرکات گروهکهایی چون کومله در کنار مرزها را نه جدا از یکدیگر، بلکه در امتداد باهم باید تحلیل و ارزیابی کرد.
این گروهکها اگرچه در ظاهر ایدئولوژیک با یکدیگر اختلافنظر دارند؛ اما در یک رمز عملیاتی باهم اتفاقنظر راهبردی پیداکردهاند؛ آنها در ویران کردن ایران و نیز اجرای پروژه سوریزاسوین (سوریهای کردن ایران) باهم متحد و یک جبهه هستند. در این جنگ احزاب حتی آمریکاییها نیز علنی به صحنه آمده و با فرستادن یک مأمور ویژه از گروهک سیا به جمهوری آذربایجان این عملیات تروریستی را هدایت میدانی میکنند. [3]
این تحرکات تروریستی باعث شد یگانهای موشکی و پهپادی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مختصات جغرافیایی آلوده به گروهکها را بهصورت کامل پاکسازی کرده و حتی به مقامات اقلیم کردستان هشدار دهد که در صورت مماشات بهصورت زمینی وارد مناطق آلوده گردیده تا آنها را از حیث تروریستها پاک کند.
این هستههای تروریستی در روزهای اخیر از فرصت اغتشاشات شبکه فحشا استفاده کرده و در شهرهایی چون سنندج و جوانرود دست به اقداماتی با ماهیت داعشی زدهاند؛ حمله به منازل مردم و تعدی به جان و نوامیس آنها از جمله مواردی بود که ذیل پروژه سوریه سازی اجرایی شده بود، این تحرکات در رصد کامل نهادهای اطلاعاتی و انقلابی قرار داشته و تمامی سر شبکههای داخلی و بینالمللی آن دستگیرشدهاند.
در دو ماه گذشته این گروهکهای تروریستی سعی کردند با اجرای عملیات ایذایی برخی شهرها چون زاهدان؛ نقده و جوانرود را بهعنوان «شهرآزاد» پایگاه تروریستی اعلام کنند. هدف آن بود یکی از این سه شهر مقر ترویستها در پروژه سوریه سازی باشد. در این عملیات گروهکهای تروریستی داعش؛ جیشالعدل (شیطان)، کومله؛ حزب دموکرات و شبکه وهابیها باهم کارگروه مشترک تشکیل دادند. ابلاغیه این گروهکها علاوه بر ناامن سازی استفاده از کلیدواژههایی چون رافراندم بوده است!
البته این تلاش برای ویرانی ایران حتی در دستگاههای ارزیابی دشمن نیز موردتوجه قرار نگرفته است؛ اخیراً یکی از کارشناسان امنیتی رژیم موقت صهیونیستی نوشته است که ایران نه سوریه میشود نه لیبی و نه حتی مصر؛ در اغتشاشاتی که همجنسبازها در آن یارگیری میکنند؛ رادیکال کردن فضا به سود متحدان آمریکا نیست!
[1] http://www.aftabir.com/news/article/view/2017/06/12/1713689
[2] https://www.investigativeproject.org/profile/125/ansar-al-sunna-as
[3] https://www.mashreghnews.ir/news/143859