ماهان شبکه ایرانیان

دست دوستی بایدن و مکرون خبر خوبی برای تهران نیست

اجماع ضدایرانی در دو سوی آتلانتیک

شماره روزنامه: ۵۶۱۱ تاریخ چاپ: ۱۴۰۱/۰۹/۱۲ ...

در بیانیه منتشره از سوی دو رئیس‌جمهور ادعا شده است: «فرانسه و ایالات متحده به همکاری با سایر شرکای بین‌المللی برای مقابله با تنش‌‌‌‌آفرینی برنامه هسته‌‌ای ایران، همکاری ناکافی‌‌اش با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، فعالیت‌‌های بی‌‌ثبات‌‌کننده‌‌اش در خاورمیانه و مهم‌تر از همه انتقال موشک و پهپاد به طرف‌‌های مختلف از جمله بازیگران غیردولتی ادامه می‌دهند.» کاخ سفید نیز در پی این دیدار با صدور بیانیه‌‌ای مدعی شد که ارسال تسلیحات جمهوری اسلامی می‌تواند شرکای مهم در حوزه خلیج فارس و امنیت و ثبات در منطقه را تهدید، قوانین بین‌المللی را نقض و به جنگ روسیه علیه اوکراین کمک کند.

 بازیابی اتحاد

بیانیه مشترک روسای جمهور فرانسه و آمریکا باعث شده تا با نزدیک شدن لحن پاریس و واشنگتن به یکدیگر، زمینه‌های بازیابی اتحاد و شکل‌گیری اجماع بین دو قدرت غربی فراهم شود. در واقع آنچه تهدید کنونی ایران خوانده می‌شود، همگرایی بین دو سوی آتلانتیک را که فراز و فرودهای فراوانی داشته است، مجددا در یک صف قرار داده است. با وجود رویکرد همواره ثابت دولت‌های غربی و در راس آنها آمریکا و تروئیکای اروپایی نسبت به فعالیت‌های هسته‌ای، موشکی و منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران، اما خروج ترامپ از برجام در سال 2018 زمینه‌های بروز شکاف میان متحدان قدیمی را فراهم کرد.

اروپا با محوریت فرانسه، بریتانیا و آلمان شکل‌گیری توافق هسته‌ای 2015 و نقشی  را که اروپایی‌ها در به سرانجام رساندن و حفظ آن به عنوان یک چارچوب همکاری چندجانبه ایفا کردند، عنصر حیاتی در تحقق ثبات و امنیت منطقه‌ای و همچنین حفظ رژیم‌های بین‌المللی از جمله معاهده منع اشاعه هسته‌ای دانسته و می‌دانند. این مساله منجر به عدم همراهی اروپا با ترامپ در پروژه فشار حداکثری علیه ایران شد و حتی پایتخت‌های اروپایی سازوکاری را تحت عنوان اینستکس برای دور زدن تحریم‌های ترامپ و حفظ تجارت با ایران برقرار کردند که اگرچه در عمل به لحاظ وابستگی اقتصادی شرکت‌های اروپایی به قدرت مالی و تجاری آمریکا هیچ عایدی را نصیب ایران نکرد، اما اقدامی سیاسی، نمادین و قابل معنا از سوی اروپایی‌ها در مقابل رویکرد یکجانبه‌گرایانه جمهوری‌خواهان بود.

این رویکرد پیش‌تر نیز از سوی ژاک شیراک رئیس‌جمهور سابق فرانسه در مقابل سلف دونالد ترامپ یعنی جورج بوش پسر برای حمله به عراق نمایان شده بود، آنجا که شیراک به قطعنامه آمریکا برای حمله به عراق پاسخ منفی داد. در واقع پاریس در آن زمان حاضر به همراهی با دولت جورج دبلیو بوش، چهل و سومین رئیس‌‌جمهوری آمریکا برای حمله به عراق نشد.

دومینیک دوویلپن، وزیر خارجه وقت فرانسه در جلسه شورای امنیت در برابر کالین پاول، همتای آمریکایی خود ایستاد و از موضع پاریس که آلمان را نیز با خود همراه می‌دید دفاع کرد. اقدامی که منجر به واکنش بوش شد و از اصطلاح اروپای پیر برای توصیف این رویکرد فرانسه استفاده کرد. در واقع نقش تاریخی‌ای که فرانسه برای خود در تاریخ روابط بین‌الملل قائل بود که مبتنی بر مختصاتی چون نظم چندجانبه، همکاری و حفظ و تقویت مکانیزم‌های صلح‌بانی بوده است در تعارض و بعضا تضاد با رویکردهای یکجانبه مبتنی بر نظامی‌گری، مداخله و استفاده ابزاری از مکانیزم‌های حقوقی و هنجاری توسط ایالات متحده قرار داشته است.

 اجماع مجدد

دماسنج روابط فرانسه و آمریکا همواره مولفه‌ کلیدی در تبیین و شناخت قطب‌نمای نظام بین‌الملل به سمت روندهای تقابلی یا تعاملی بوده است. در این میان، این قطب‌نما چگونگی مواجهه غرب با ایران را نیز مشخص کرده است و می‌توان انتظار داشت با بن‌بستی که در مذاکرات احیای برجام روی داده است، زمینه برای اجماع مجدد بین فرانسه و آمریکا علیه ایران فراهم شود. آنچه این روند را تقویت می‌کند ظهور متغیرهای جدیدی است که محاسبات آمریکا و به ویژه اروپایی‌ها در چگونگی تنظیم راهبرد جدید در ارتباط با ایران را در اساس تغییر داده است. ناآرامی‌های هفته‌های گذشته در ایران و حمایت آمریکا و کشورهای اروپایی یکی از این متغیرهای جدید است که مجددا محاسبه اروپا را به سمت جهت‌دهی به ناآرامی‌ها برای فشار بر جمهوری اسلامی سوق داده است که هفته گذشته خود را در قطعنامه شورای حقوق بشر علیه تهران متجلی ساخت.

اما جنگ اوکراین و همکاری‌های نظامی ایران و روسیه در این بحران که از حساسیت ویژه‌ای برای اروپایی‌ها برخوردار است دیگر متغیر مهم و تعیین‌کننده‌ای است که باعث شده تا نحوه نگرش اروپا نسبت به آنچه فعالیت‌های بی‌ثبات‌کننده ایران در منطقه خاورمیانه خوانده می‌شود، ابعاد تازه‌تری پیدا کند. اگر تا پیش از این حضور ایران در منطقه باعث می‌شد تا اروپایی‌ها از خطر تهران برای متحدان عرب خود نام ببرند و زمینه‌های فروش سلاح به دولت‌های عرب خلیج فارس را در دستورکار قرار دهند، اکنون این حضور نظامی ایران در مرزهای اروپاست که زنگ خطر را برای تروئیکای اروپایی به صدا در‌آورده است. گزارش اخیر فوربس درباره مشتری‌های جدید پهپادی ایران مبتنی بر این استدلال است که این قابلیت تهاجمی می‌تواند به حوزه‌های دیگر از جمله قفقاز و بالکان توسعه یابد و خریدارانی را از اروپا به سوی خود جذب کند.

از این نقطه است که نگاه امنیتی مجددا در راهبرد اروپا در همراهی با آمریکا و قدرت‌یابی مجدد ناتو در حال نمایان شدن است و از این زاویه مقامات و تصمیم‌گیرندگان دو سوی آتلانتیک از ضرورت رفع اختلافات و سوءتفاهمات برای دفع تهدیدات جدید سخن به میان می‌آورند. روی کار آمدن دولت دموکرات بایدن با رویکرد چندجانبه و رفع عوارض سیاست اول آمریکای ترامپ و همچنین رفع شکاف در دو سوی آتلانیتک متغیر دیگری است که باعث شده تا بار دیگر اروپا و آمریکا همچون برهه منتهی به قطعنامه‌های تحریمی علیه ایران در اواخر دهه 80 شمسی در یک صف قرار بگیرند.

 هشدار را باید جدی گرفت

با شکل‌گیری چنین ادراکی نزد اروپایی‌ها و آمریکا پرسش محوری این است که شکل‌گیری چنین اجماعی چه پیامدهایی برای ایران در بر خواهد داشت؟ در پاسخ باید گفت وضعیت هشدار که در دماسنج روابط بین پاریس و واشنگتن جلوه‌گر شده است، به خوبی مسیر پیش رو را نمایان ساخته است. به این معنی که تغییر لحن و رویکرد غرب در ارتباط با ایران که با کاهش مطلوبیت احیای برجام و تصویب یک قطعنامه انتقادی در شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی مصادف شده است، توافق را در مسیر شکننده‌تری به نسبت چند ماه گذشته  قرار داده است.

از این‌رو باید این همگرایی مجدد اروپا و آمریکا را جدی گرفت، چون می‌تواند منجر به اجماع مجدد غرب علیه ایران شود که روند بازگشت دوباره قطعنامه‌های تحریمی را فراهم کند. اما آنچه این مسیر را متفاوت از قبل خواهد کرد امکان عملیاتی شدن گزینه رویارویی سخت علیه تاسیسات هسته‌ای ایران است که با بازگشت نتانیاهو به قدرت و رویکرد ضدایرانی اسرائیل احتمال بیشتری پیدا کرده است. مضاف بر این در واشنگتن نیز سخن از این گزینه به گوش می‌رسد که اخیرا در اظهارات رابرت مالی نماینده ویژه آمریکا در امور ایران منعکس شده است.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان