سوپراپ توییتر میتواند به یک عرصه به سرعت در حال رشد بپیوندد. ویچت در سال 2011 ارائه شد و موجی از رونق بازار موبایلهای هوشمند چینی را رهبری کرد. امروزه این سوپراپ چینی 3/ 1 میلیارد نفر کاربر دارد و به محبوبیت جهانی خودش مینازد. افزودن قابلیتها و امکاناتی مانند پرداخت درونبرنامهای، تجارت الکترونیک و بازی در کنار پلتفرم پیامرسانش، این اپلیکیشن را به محبوبیت زیادی در میان کاربران چینی و البته سراسر دنیا رسانده است. در سال 2017 معرفی مینیبرنامههایی شامل میلیونها اپلیکیشن متفرقه که در بستر ویچت فعال هستند، این پلتفرم منسجم و یکپارچه را به عنوان یک سیستمعامل واقعی برای اینترنت چین مطرح کرد. در سرتاسر دیگر اقتصادهای در حال توسعه هم کمبودی از نظر ساخت سوپراپها وجود ندارد. در آسیای جنوبشرق GoTo رقیب بزرگی است که با همکاری دو شرکت غول تاکسی اینترنتی Gojek و یک بازارگاه آنلاین Tokopedia ساخته شد. هر دوی این شرکتها در سال جاری میلادی بیش از نیمی از ارزش بازار خود را از دست دادهاند، اما مفهوم سوپراپ همچنان مستحکم و انعطافپذیر باقی میماند؛ تا جایی که «گوتام آدانی» ثروتمندترین فرد هندی اخیرا از برنامههایش برای ورود به این عرصه خبر داده است.
این ایده جدید نیست؛ سالهاست که بلندپروازیهایی به شوق سوپراپها، به دغدغه اصلی مدیران شرکتهای آمریکایی تبدیل شده. حتی والمارت هم از احتمال توسعه یک سوپراپلیکیشن خبر داده است. اغلب شرکتها سعی دارند تا جای ممکن خدمات مربوط به حوزه فعالیتشان را در یک اپلیکیشن ارائه دهند. غول پرداخت الکترونیکی پیپل و شرکت بزرگ حملونقل اینترنتی اوبر هم در تلاش هستند تا رقبایی تخصصیتر برای ویچت بسازند. این محدودیتها همیشه هم خودخواسته نیست؛ سرمایهگذاران با تعیین خط مشی برای این تلاشها و اقدامات، مرزبندیهای بیشتری را اعمال میکنند. در سال گذشته میلادی و وقتی جزئیات مذاکرات پیپل با پینترست برای خرید آن با قیمت 45میلیارد دلار و جهش به سمت دنیای تجارت الکترونیک فاش شد، قیمت سهام آن کاهش یافت و در نتیجه این مذاکرات به سرعت متوقف شدند. چنین اقداماتی در راستای ایجاد یک شرکت بزرگ و یکپارچه، امروزه حتی برای سهامداران هم کمتر قابل پذیرش خواهد بود. ایلان ماسک که با خرید توییتر، آن را به یک شرکت خصوصی تبدیل کرد، هیچ سرمایهگذاری در بازار سهامی عام ندارد که بخواهند بالهای پروازش را بچینند؛ اما اگر او بهطور جدی در سودای دنبال کردن استراتژی ایجاد یک سوپراپلیکیشن باشد، با چالشهای اساسیتری مواجه خواهد بود.
مانع بزرگ فروشگاههای اپلیکیشن
بدون شک بزرگترین مانع برای سوپراپها، فروشگاههای اپلیکیشن هستند. اپل - که بیش از نیمی از بازار موبایلهای هوشمند آمریکا را در اختیار دارد- نقش یک دروازهبان را برای این کشور بازی میکند که با دقت و حسادت از این موقعیت محافظت میکند. اپل برای این کار دلیل خوبی دارد؛ هر چند مشخص نیست که مجموع کمیسیونهایی که اپل از فروشگاه اپلیکیشن خود به دست میآورد، چقدر است، اما درآمد این شرکت از بخش خدمات خود برابر 78 میلیارد دلار در سال است. این بستر زیرساختی که از زمان معرفی سرویس اپلپی(Apple Pay) در سال 2014، موفقیت چشمگیری در تجارت پرداختها برای این شرکت به همراه آورده، نزدیکترین ایده آمریکا برای رسیدن به یک سوپراپ واقعی است.
ایلان ماسک در حال حاضر سر خودش را به سقف این رویا نزدیک کرده است. او در ماه نوامبر از یک اختلافنظر با اپل بر سر موضوع تبلیغات در توییتر استفاده کرد تا به موضوع دریافت کمیسیون توسط اپل در فروشگاه اپلیکیشن آن، اعتراض کند. ماسک به «حق کمیسیون 30 درصدی مخفیانه» اپل هم اشاره کرد. هر چند ایلان ماسک برای چنین بهرهبرداری از روند محبوب این روزها، هنوز با غول اپل فاصله دارد؛ اما به شکل ناخوشایندی از این موقعیت برای ایجاد مدل جدید مبتنی بر مشترک در توییتر، استفاده میکند. ماسک بعد از ملاقات با تیم کوک در دفتر اپل در کوپرتینو، ناگهان آرام شد و خودش را از این جنجال بیرون کشید. اما این رویارویی احتمالا آخرین مبارزه ماسک نخواهد بود، اگر به دنبال رسیدن به اهدافش برای گسترش فعالیتهای توییتر و ادغام با یک سیستم پرداخت یا ایجاد یک پلتفرم برای ارائه مینی برنامههای دیگر باشد. با این همه، این مبارزهای است که ماسک احتمالا در آن شکست میخورد. توییتر پیش از آنکه بتواند به قانونگذاران دستور بدهد، باید مقیاس خودش را بزرگتر کند. در مقابل، اگر ویچت از روی آیفونهای فعال در چین حذف شود، حتی تصور آنکه کاربرانش آن را کنار بگذارند هم سخت خواهد بود.پلتفرمهای بزرگتر، قدرت بیشتری برای تبدیل شدن به سوپراپهایی را دارند که میتوانند در مقابل اپل بایستند. وبسایت خبری The Information در این مورد نوشته است که مایکروسافت در حال بررسی امکان ساخت سوپراپ اختصاصی خودش است؛ پلتفرمی که ترکیبی از خدمات خرید، پیامرسان و جستوجوی اینترنتی را به کاربرانش میدهد تا به این ترتیب مایکروسافت بتواند بیشتر به کیف پول کاربرانش نزدیک شود؛ آن هم در شرایطی که مشتریان تجاری آن هزینه کمتری برای استفاده از خدمات این شرکت میپردازند. شاید متا بتواند وارد این چالش بشود؛ حتی اگر سرمایهگذاران بخواهند این شرکت در مسیر بلندپروازیهایش در حوزه پیامرسانها کمی مکث کند، منطق پشت این کار برای پشت سر گذاشتن اپل و رسیدن به جایگاه اول همچنان تاثیرگذار و پیشبرنده است. شرکت مادر فیسبوک فرآیند ادغام شبکههای اجتماعی تحت تملک این شرکت و پیامرسان واتساپ و ارائه سرویسهای پرداخت در هندوستان و برزیل را آغاز کرده است. تثبیت چنین شرایط پراکندهای احتمالا سریعترین مسیر برای موفقیت در راه رسیدن به یک سوپراپ است تا داشتن رویکرد ارگانیک و طبیعی ایلان ماسک که ناچار است با بار سنگین بدهیهای شرکتش کنار بیاید.
چالش اعتماد
مانع بزرگ دیگر در مسیر دستیابی به سوپراپها، موضوع اعتماد است. تمرکز ضمنی و همزمان بر الگوی سوپراپها نیازمند اعتماد رگولاتورها، کاربران و توسعهدهندگانی است که برای ارائه اپلیکیشنها و برنامههایشان یک پلتفرم را انتخاب میکنند. ممکن است رگولاتورها از رویکرد رادیکال و متفاوت ایلان ماسک در برابر غولهای تکنولوژی و ایجاد یک پلتفرم بزرگ دیگر، استقبال کنند. کاربران در چنین فضای رقابتی برای انتخاب شرایط پیچیدهتری خواهند داشت. با وجود چنین سنگبناهای جدید برای داشتن یک زندگی دیجیتالی، توییتر تحت رهبری ایلان ماسک به سختی چشمانداز قابل قبولی دارد؛ این شرکت نه به بزرگی متا است و نه به قدمت و ماندگاری مایکروسافت.
متقاعد کردن شرکتها برای شراکت با توییتر یا شرکت در هر پلتفرم میزبان مینیبرنامهها که احتمالا ماسک ارائه کند، همچنان سخت است. خرید توییتر توسط ماسک تا همین جا هم مشکلات متعددی به دنبال داشته و سیاستگذاران را نگران کرده است. اگر ایلان ماسک در آستانه تغییر از یک قانونشکن به یک قانونگذار باشد، باید هم از چالشهای تجاری برای رسیدن به سوپراپ رویاییاش و هم انتظاراتی که از او به عنوان مدیر وجود دارد، به خوبی عبور کند.
منبع: اکونومیست