مجله: مبلغان - شماره 82
معنای توسل
راغب در تعریف «وسیله» می گوید: «الوسیلة التوصل الی شی ءٍ برغبة و هی اخصُّ من الوصیلة، لتضمنها لمعنی الرغبة؛(1)وسیله رسیدن به چیزی است از روی اشتیاق و میل و چون معنای رغبت و میل را در بر دارد، از حیث معنا اخص از وصیله است جزیرا توصل همراهی است چه از روی شوق باشد یا بدون آنج.»
ابن منظور می گوید: با فلان موجود به وی متوسل شد، یعنی به وسیله احترام و مقام آنچه نظر او را جلب می کند، به وی نزدیک گردید.(2)
جوهری می گوید: «اَلْوَسیلَةُ ما یُتَقَرَّبُ به الی الغیر؛ وسیله چیزی است که به وسیله آن به دیگری تقرّب جسته می شود.»
المنجد، برای وسیله و توسل معنایی بسیار روشن و کاملاً منطبق با معنای شرعی آن ذکر می کند: «وَسَّلَ تَوَسَّلَ الی اللَّه بعمل او وسیلة؛(3) یعنی با عمل یا وسیله به خدا متوسّل شد.»
در تفسیر المیزان آمده است: «و الوسیلة علی ما فسّروه هی التوصل و التقرب، و ربّما استعملت بمعنی ما به التوصل و التقرب و لعله هو الانسب ...؛(4) آن گونه که تفسیر کرده اند، وسیله همراه شدن و نزدیکی جستن است و چه بسا به معنای چیزی که مایه همراهی و نزدیکی باشد، به کار می رود و شاید همین معنا مناسب تر باشد.»
نتیجه
معانی توسل در لغت و شرع همخوانی دارند و به معنای نزدیک شدن به خداوند با انتخاب وسیله یا عمل نیک می باشد.
قرآن و توسل
قرآن مجید انتخاب وسیله و توسل را جایز دانسته و بلکه به آن سفارش کرده است: (یَا اَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إتَّقُوا اللَّهَ وَ إبْتَغُوا اِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ وَ جَاهِدُوا فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ)؛(3) «ای کسانی که ایمان آورده اید! تقوای الهی پیشه کنید و وسیله ای برای تقرب به خدا بجویید و در راه او جهاد کنید! باشد که رستگار شوید.»
قرآن کریم برای دعا و استغفار رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم برای بندگان خدا اثر مثبت قائل است و می فرماید: (وَلَوْ اَنَّهُمْ اِذْ ظَلَمُوا اَنْفُسَهُمْ جَائُوکَ فَاسْتَغَفَرُو اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابا رَحِیما)؛(4) «اگر آنان هنگامی که به خود ظلم کردند (گناه کردند) نزد تو می آمدند و از خدا طلب مغفرت می کردند و پیامبر برای آنها طلب مغفرت می کرد، خدا را توّاب و رحیم می یافتند.»
این آیه شریفه زیر بنای عقیده به توسل و اثر وسیله نزد خداوند را بیان می کند و به اثبات می رساند. همچنین به فرموده قرآن، برادران یوسف علیه السلام جهت آمرزش خطا و گناهشان به حضرت یعقوب علیه السلام متوسل شدند و آن حضرت نیز این تقاضا را پذیرفت: (قَالُوا یَا اَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا اِنَّا کُنَّا خَاطِئِینَ قَالَ سَوْفَ اَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبِّی اِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ)؛(5) «گفتند: پدر جان! برای ما به خاطر گناهانمان استغفار کن که ما خطاکار بودیم. گفت: به زودی از خدای خود برای شما طلب آمرزش می کنم که او بسیار بخشنده و مهربان است.»
توسل در روایات
در روایات شیعه سفارش بسیاری نسبت به توسل به اهل بیت: وارد شده است. دعای پر فیض توسل تنها گوشه ای از این سفارشات است. از روایات اهل سنت نیز معلوم می شود که توسل به انبیاء و اولیاء: جایز و بلکه مورد سفارش دین اسلام است.
عثمان بن حنیف روایت می کند که مردی مبتلا به درد چشم، از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم درخواست دعا کرد تا بهبودی یابد. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «اگر بخواهی، دعا می کنم؛ ولی اگر بر همین حال صبر کنی، بهتر است.» مرد گفت: برایم دعا کن! پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم دستور داد که نیکو وضو کند و دو رکعت نماز بخواند و این دعا را بخواند: «اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْأَلُکَ وَ أَتَوَجَّهُ اِلَیْکَ بِنَبِیِّکَ نَبِیِّ الرَّحْمَةِ یا مُحَمَّدُ اِنّی اَتَوَجَّهُ بِکَ اِلی رَبّی فی حاجَتی لِتَقْضی، اَللّهُمَّ شَفِّعْهُ فِیَّ؛(6) خدایا از تو درخواست می کنم و به جواسطهج پیامبرت که پیامبر رحمت است، به تو روی می آورم. ای محمد! من به وسیله تو به سوی پروردگارم رو می آورم در مورد حاجتم تا برآورده شود. خدایا! او را در مورد من شفیع قرار ده!» راوی می گوید: به خدا قسم! چیزی نگذشت که مرد شفا یافت.
همچنین در منابع اهل سنت موارد زیادی از توسل اصحاب و یاران و اشخاص حاضر در عصر رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است. در اینجا به چند نمونه اشاره می شود.
توسل به حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم پیش از نبوّتش: عبدالمطلب به وجود پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم برای قریش درخواست باران کرد.(7) عین همین توسل را حضرت ابوطالب انجام داد که خداوند به برکت شخص حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم که هنوز خردسال بود باران فراوان نازل کرد.(8)
توسل به حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم پس از ارتحالش: ممکن است گفته شود که توسل و مراجعه مسلمانان صدر اسلام به وجود پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در زمان حیات و حضور آن حضرت بوده است و این دلیل نمی شود که توسل به انبیاء و امامان حتی پس از ارتحال آنان هم جایز باشد.
این شبهه پاسخهایی دارد از جمله:
1. از نظر قرآن مرگ، فنا و نابودی نیست، بلکه کوچ از یک سرا به سرای دیگر است.
(اَللّه ُ یَتَوَفَّی اْلأَنْفُسَ حِینَ مَوْتِها...)؛(9) «خداوند جانها را به هنگام مرگشان می گیرد.»
مرگ نابودی نیست بلکه وفات و دستگیری است که خداوند روح و جان انسانها را می گیرد نه اینکه نابود کند.
قرآن خبر از روزی خوردن، فرحناکی و بشارت دادن شهدا می دهد.
(وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللّه ِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ...)؛(10) «گمان مبر آنانکه در راه خدا کشته شدند مرده اند؛ بلکه زنده اند و نزد پروردگارشان روزی داده می شوند.»
رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و امامان اهل بیت: جایگاه و مقام بسیار بالاتری نسبت به شهدا دارند و مرده و زنده انبیاء و امامان فرقی ندارد.
2. طبرانی حکایتی را نقل می کند که طی آن یکی از اصحاب رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم برای حل مشکل خود به رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم پس از ارتحال آن حضرت متوسل شده است.
مردی بارها برای رفع مشکل خود، به عثمان خلیفه سوم مراجعه کرده ولی نتیجه نگرفته بود، عثمان بن حنیف به او دستوری یاد داد که پس از وضو و دو رکعت نماز بخواند: «اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ وَ أَتَوَجَّهُ إِلَیْکَ بِنَبِیِّنا مُحَمَّد صلی الله علیه و آله و سلم نَبِیِّ الرَّحْمَةِ، یا مُحَمَّدُ اِنّی أَتَوَجَّهُ بِکَ اِلی رَبِّی فَتَقْضی لی حاجَتی؛ خدایا! من از تو درخواست می کنم و به سوی تو رو می آورم به واسطه پیامبرمان محمد صلی الله علیه و آله و سلم که پیامبر رحمت است. ای محمد! من به وسیله تو به سوی خدای خود رو می آورم تا حاجتم را برآورده سازی.» مرد چنین کرد و حاجت روا شد.(11)
شافعی پیشوای مذهب شافعیه در دو بیت زیبا به اصل جواز توسل و اینکه آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم بهترین وسیله ها هستند تصریح می کند.
آلُ النبیّ ذَریعَتی هُمْ اِلیهِ وَسیلَتی
أرجُو بِهم اَعْطی غَدا بِیَدی الْیَمینِ صحیفتی(12)
توسل نامشروع
شیعه اهل بیت: به توحید ذاتی و تمام اقسام توحید فعلی (توحید در فاعلیت، خالقیت، ربوبیت، عبادت و...) قایل است، بر همین اساس هرچه خواسته دارد از خداوند می خواهد.
از آنجا که خداوند، جهان را نظام اسباب قرار داده است، انسان برای رفع عطش به آب مراجعه می کند، و برای فهم دین به انبیاء و امامان و علماء مراجعه می کند. رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم برای جنگ با دشمنان از اسلحه و یاران خود کمک می گرفت، و هیچ یک از این توسلها شرک محسوب نمی شود.
آنچه شرک و توسل نامشروع است این است که کسی غیر خدا را مستقل و در برابر خدا مؤثر بداند و حاجت خود را از غیرخدا بخواهد، اما اگر کسی به انبیاء و امامان مراجعه کند با این نیت که وسایط فیض اند و از جانب خداوند مأذون اند، مشکل ندارد.
خداوند برخی کارها را به غیر خود واگذار کرده است مانند قبض روح (تَوَفَّتْهُ رُسُلُنا)(13) و امر کتابت (وَ رُسُلُنا لَدَیْهِمْ یَکْتُبُونَ)(14)
این موارد علامت عجز و ناتوانی خدا نیست، بلکه براساس نظام اسباب است که خداوند به خاطر برخی اهداف، چنین نظامی را برقرار کرده است.
مهم این است که تمام فاعلها در طول فاعلیت خدا و با اذن خداوند کار می کنند، نه اینکه مستقل و در عرض خداوند باشند.
توسل و درخواست نامشروع، همان کار کفار و مشرکان بود که به غیرخدا به چشم خدایی می نگریستند: (وَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللّه ِ آلِهَةً لَعَلَّهُمْ یُنْصَرُونَ)؛(15) «غیر از خدای متعال معبودهایی انتخاب می کردند به امید اینکه یاری شان دهند.»
حقیقت توسل نامشروع «مِنْ دُون اللّه » است، اما توسل مشروع و آنچه اصحاب و یاران رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و شیعیان اهل بیت: انجام می دهند، «مِنْ عِنْدِاللّه » است.
پی نوشت ها:
______________________________
1. المفردات فی غریب القرآن، ابی القاسم حسین بن محمد راغب اصفهانی، لبنان، دار المعرفة، ص 524، مادة «وَسَلَ».
2. ابن منظور، لسان العرب، ج 11، ص724.
3. المنجد فی اللغة، بیروت، انتشارات کاثولیکیه، چاپ بیستم، ص 900.
4. تفسیر المیزان، محمد حسین طباطبایی، لبنان، مؤسسه اعلمی، چاپ دوم، ج 13، ص 130.
5. یوسف / 97 و 98.
6. صحیح ترمذی، ج5، کتاب الدعوات، ب119، ش 3578؛ سنن ابن ماجه، ج1، ص441، ش 1385؛ مسند احمد، ج4، ص138؛ مستدرک حاکم، چاپ بیروت، ج1، ص313، کتاب صلوة التطوع.
7. ر.ک: بحوث قرآنیة، جعفر سبحانی، قم، مؤسسه امام صادق، ص95 به نقل از: فتح الباری، ج2، ص 398 و دلائل النبوة، ج2، ص126.
8. همان، ص100 به نقل از: السیرة الحلبیة، ج1، ص116 و ارشاد الساری، ج2، ص338.
9. زمر/ 42.
10.آل عمران/ 179ـ161.
11. بحوث قرآنیة، سبحانی، ص97 به نقل از المعجم الکبیر، حافظ سلیمان بن احمد طبرانی ج9، ص31 ـ 30، باب ما اسند الی عثمان ابن حنیف، رقم: 8311.
12. ابن حجر عسقلانی، الصواعق المحرقه، چاپ قاهره، ص178، «خاندان پیامبر وسیله من به سوی خدا هستند و امیدوارم که به خاطر آنان نامه عمل من فردای قیامت به دست راست من داده شود.»
13. انعام/ 6.
14. زخرف/ 80.
15. یس/ 74.
منبع : پایگاه حوزه